Total search result: 196 (6 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
compression strength |
استحکام فشاری |
|
|
Other Matches |
|
insulation strength |
استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری |
reserve factor |
نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر |
compound compression |
فشار مرکب حالت فشاری که دران لنگرپیچشی صفربوده وتمام تنشهای عمودی فشاری میباشند |
compressive |
فشاری |
komi |
فشاری |
consistent |
استحکام |
fortification |
استحکام |
fortifications |
استحکام |
instable |
بی استحکام |
solidity |
استحکام |
consistence |
استحکام |
formidableness |
استحکام |
substances |
استحکام |
substance |
استحکام |
consistency |
استحکام |
rigidity |
استحکام |
strengths |
استحکام |
solidification |
استحکام |
rigidification |
استحکام |
ridge bone |
استحکام |
backbones |
استحکام |
backbone |
استحکام |
strenght |
استحکام |
reinforcement |
استحکام |
resistance |
استحکام |
strength |
استحکام |
staying power |
استحکام |
compressive stress |
تنش فشاری |
compressive stress |
خستگی فشاری |
compressive yield point |
حدجهمندگی فشاری |
constrictor knot |
گره فشاری |
die cast |
ریختن فشاری |
data compaction |
داده فشاری |
compressive load application |
بار فشاری |
compression strength |
مقاومت فشاری |
compression wave |
موج فشاری |
compression stress |
تنش فشاری |
compression strength |
تاب فشاری |
pressure welding |
جوش فشاری |
compression strength |
توان فشاری |
compression spring |
فنر فشاری |
duplex pressure proportioner |
مخلوط کن دو فشاری |
filter press |
صافی فشاری |
filterpress |
پالونه فشاری |
push button switch |
تکمه فشاری |
press key |
تکمه فشاری |
push shot |
ضربه فشاری |
pressboard |
تخته فشاری |
pression pipe |
لوله فشاری |
pressure butt welding |
جوشکاری لب به لب فشاری |
pressure device |
ماسوره فشاری |
pressure fraction |
کسر فشاری |
snap fastener |
دکمه فشاری |
thrust bolt |
پیچ فشاری |
force feed oiler |
روغندان فشاری |
force pump |
تلمبه فشاری |
pressure welding |
جوشکاری فشاری |
hard board |
تخته فشاری |
head pressure |
ارتفاع فشاری |
push key |
تکمه فشاری |
pressure sweeping |
روبیدن فشاری |
push button |
کلید فشاری |
push button |
دکمه فشاری |
push |
ضربه فشاری |
pushed |
ضربه فشاری |
pushes |
ضربه فشاری |
thumb |
دگمه فشاری |
thumbed |
دگمه فشاری |
achi komi |
دفاع فشاری |
thumbs |
دگمه فشاری |
head |
ارتفاع فشاری |
compression molding |
قالبگیری فشاری |
compression flange |
سپر فشاری |
compression flange |
عضو فشاری |
thumbing |
دگمه فشاری |
consolidation |
استحکام تحکیم |
fatigue strength |
استحکام خستگی |
stability |
استحکام مقاومت |
gritted |
استحکام نخاله |
grit |
استحکام نخاله |
formidability |
استحکام بزرگی |
dielectric strength |
استحکام دی الکتریک |
initial strength |
استحکام اولیه |
impact strength |
استحکام ضربهای |
hot strength |
استحکام گرمایی |
high temperature strength |
استحکام حرارتی |
filler |
میله استحکام |
fillers |
میله استحکام |
consistency |
ثبات استحکام |
fortifiable |
قابل استحکام |
disruptive strength |
استحکام انقطاع |
gritting |
استحکام نخاله |
dielectric strength |
استحکام شکست |
granite |
سختی استحکام |
transverse bending strength |
استحکام خمشی |
strength ratio |
نسبت استحکام |
coefficient of consolidation |
ضریب استحکام |
structrual stability |
استحکام ساختمانی |
tensile strength |
استحکام کششی |
strength properties |
خصوصیات استحکام |
torsional strength |
استحکام پیچشی |
knot strength |
استحکام گره |
buckling strength |
استحکام خمشی |
impact strength |
استحکام برخورد |
stability |
استواری استحکام |
cube commpression strenght |
استحکام ریشهای |
crimping groove |
شیار استحکام |
solidification |
انجماد استحکام |
consistence |
ثبات استحکام |
stableness |
استواری استحکام |
press casting |
ریخته گری فشاری |
net push |
ضربه فشاری از لب تور |
compressive yield point |
نقطه لهیدگی فشاری |
pressure weld |
جوش دادن فشاری |
standard size whole brick |
اجر فشاری معمولی |
press cutting |
برش دهنده فشاری |
pressure lubrication |
دستگاه روغنکاری فشاری |
resistance pressure welding |
جوشکاری فشاری مقاومتی |
pressure weldable |
قابل جوشکاری فشاری |
pressure device |
عامل فشاری مین |
thrust hardness |
درجه سختی فشاری |
mae west |
جلیقه نجات فشاری |
firing pressure device |
ماسوره فشاری مین |
barometric altimeter |
ارتفاع سنج فشاری |
compression specimen |
نمونه ازمایش فشاری |
brass pressure casting |
برنج ریختگی فشاری |
centralized oil shot system |
روغنکاری متمرکز فشاری |
compression molding |
ریخته گری فشاری |
compression test specimen |
نمونه ازمون فشاری |
cold pressed forging |
اهنگری فشاری سرد |
fumikumi |
لگد فشاری به پایین |
compression riveter |
دستگاه پرچ فشاری |
cold pressure welding |
جوشکاری فشاری سرد |
izod impact strength |
استحکام ضربه ایزوتوپ |
artificial aging |
افزایش استحکام الومینیوم |
gusset |
بست استحکام خرپاها |
ultimate strength |
مقاومت یا استحکام نهایی |
tracking resistance |
استحکام جریان خزشی |
torsional rigidity |
استحکام در مقابل پیچش |
torsional fatigue strength |
استحکام فرسودگی پیچشی |
intrinsic fatigue strength |
استحکام فرسودگی ذاتی |
gussets |
بست استحکام خرپاها |
high strength cast iron |
چدن با استحکام عالی |
high strength steel |
فولاد با استحکام عالی |
thermit pressure welding |
روش جوشکاری فشاری حرارتی |
tobi komi |
ضربه فشاری پا در حال پرش |
drag in <idiom> |
پا فشاری روی موضوع دیگری |
thermit pressure welding |
روش جوشکاری فشاری الومینوترمیتی |
pieze |
واحد فشاری در سیستم غیرمتریک |
pitometer log |
سرعت سنج فشاری پیتومتری |
press cast process |
فرایند ریخته گری فشاری |
pressure casting |
قطعه ریخته گری فشاری |
pressure die casting |
ریخته گری حدیدهای فشاری |
molten metal pressure welding |
روش جوشکاری ذوبی-فشاری |
alumino thermit pressure welding |
جوشکاری فشاری الومینو-ترمیتی |
superincumbent |
دارای فشار زیاد فشاری |
serigraphy |
ازمایش استحکام تار ابریشم |
epaulement |
استحکام موقتی جناحی مترس |
serigraph |
استحکام سنج تار ابریشم |
thermostability |
قابلیت استحکام در مقابل حرارت |
pressure die casting process |
فرایند ریخته گری حدیدهای فشاری |
pressure die casting machine |
دستگاه ریخته گری حدیدهای فشاری |
bend |
خمش فشاری انحنای لوله زانویی |
rolling press |
الت فشاری برای دراوردن نمونههای چاپی |
ultimate tensile strength |
حد نهایی کشش و استحکام نخ [قبل از پاره شدن] |
bangs |
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر |
banging |
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر |
bang |
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر |
banged |
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر |
stringer |
قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج |
stringers |
قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج |
breastwork |
استحکام یاسنگر موقتی نرده بندی عرشه جلو کشتی |
drill press |
متهای که با فشار دست یاماشین چیزی را حفر میکند مته فشاری |
beef up |
افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها |
brace |
گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند |
braced |
گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند |
overcasting |
شیرازه بافی [جهت افزایش استحکام لبه های فرش و تزئین تارهای انتهائی] |
edge finish |
شیرازه بافی [جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی] |
constant temperature pressure |
welding combustion جوشکاری فشاری در دمای ثابت جوشکاری گازی |
counter fert |
دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود |
box beam wing |
نوعی ساختمان بال با محورطولی اصلی و دیوارهایی برای شکل دادن و استحکام بال |
dial up |
استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه |
frangible bullet |
گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم |
bending fatigue strength |
مقاومت تناوبی خمش استحکام استانه خمش |
pascal's law |
هرگاه فشاری بریک نقطه از مایع وارد شود ان فشار عینا" به تمام نقاط مایع منتقل میشود |
over stretched wrap |
نخ چله بیش از حد کشیده شده [این حالت باعث کاهش استحکام نخ چله و همچنین کج بافی در فرش می گردد.] |
compressive strength |
قابلیت یک جسم برای مقاومت در برابر نیروی فشاری یانیرویی که گرایش به فشردن موتاه کردن و متراکم کردن ان دارد |
whisker |
کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است |
Mercerization |
مرسیزاسیون [این عمل شیمیایی بر روی نخ های پنبه ای توسط مواد قلیائی و در محیط تحت فشار انجام گرفته تا علاوه بر افزایش استحکام نخ، حالتی درخشنده نیز به آن افزوده شود.] |
cold swaging machine |
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد |
sizing |
آهارزنی [گاه جهت استحکام و یکنواختی نخ های تار، قبل از چله کشی آنها را با نشاسته و چسب شستشو می دهند. اینکار در پارچه بافی مرسوم است ولی در بافت فرش نیز استفاد می شود.] |
Nomatic rugs |
قالی های عشایری و قشقایی [این فرش ها بعلت جا به جایی زیاد عشایر عموما کوچک بافته می شوند و اکثرا بصورت پشم بوده و در آن از ذهنی بافی و یا نقوش محلی استفاده می شود. فرش ها دارای استحکام ضعیف هستند.] |
retardation |
[افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین] [در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.] |
impluse level |
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای |
cold strength |
استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد |