English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 160 (8 milliseconds)
English Persian
hot strength استحکام گرمایی
Other Matches
insulation strength استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
reserve factor نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
thermal گرمایی
thermic گرمایی
hypothermia کم گرمایی
heating گرمایی
calorific گرمایی
heat value ارزش گرمایی
heating value ارزش گرمایی
heat pump تلمبه گرمایی
heat resistance polymer بسپار گرمایی
calorific value ارزش گرمایی
overload device فیوز گرمایی
caloric value ارزش گرمایی
heat loss اتلاف گرمایی
heat content محتوای گرمایی
heat conductivity رسانندگی گرمایی
heat capacity فرفیت گرمایی
heat balance توازن گرمایی
general heat capacity فرفیت گرمایی کل
total heat محتوای گرمایی
heat energy انرژی گرمایی
heat exchanger تبادلگر گرمایی
heat flux شار گرمایی
thermal flux شار گرمایی
enthalpy محتوای گرمایی
heat of combustion ارزش گرمایی
sensible heat محتوای گرمایی
thermal pollution آلودگی گرمایی
thermal equilibrium تعادل گرمایی
thermal energy انرژی گرمایی
thermistor مقاومت گرمایی
thermocouple زوج گرمایی
thermal agitation اغتشاش گرمایی
thermal capacity فرفیت گرمایی
thermal dissociation تفکیک گرمایی
thermal conductivity رسانندگی گرمایی
thermal excitation برانگیختگی گرمایی
thermal ionization یونش گرمایی
thermal pollution الودگی گرمایی
thermalgesia دردزایی گرمایی
thermal effect اثر گرمایی
thermo galvanometer گالوانومتر گرمایی
thermal decomposition تجزیه گرمایی
thermal waves امواج گرمایی
thermal treatment عملیات گرمایی
thermal scanning غربال گرمایی
thermochemistry شیمی گرمایی
thermal reservoir منبع گرمایی
thermoammeter سنجه با زوج گرمایی
heat deflection temperature دمای انحراف گرمایی
d.t.a تجزیه گرمایی تفاضلی
differential thermal analysis تجزیه گرمایی تفاضلی
lattice heat conductivity رسانندگی گرمایی شبکه
net calorific value ارزش گرمایی خالص
thermal conductivity رسانائی گرمایی یا حرارتی
thermocouple meter سنجه با زوج گرمایی
specific heat capacity فرفیت گرمایی ویژه
ratio of specific heats نسبت گرمایی ویژه
lattice heat capacity فرفیت گرمایی شبکه
british thermal unit واحد گرمایی بریتانیا
lattice thermal resistivity مقاومت ویژه گرمایی شبکه
radiant heat گرمایی که پرتووارازجسمی بیرون اید
thermally isolated system سیستم منزوی از نظر گرمایی
acid heat test ازمون گرمایی با سولفوریک اسید
rigidification استحکام
solidification استحکام
strenght استحکام
ridge bone استحکام
instable بی استحکام
consistence استحکام
rigidity استحکام
staying power استحکام
consistency استحکام
substance استحکام
strength استحکام
substances استحکام
resistance استحکام
reinforcement استحکام
fortification استحکام
backbones استحکام
solidity استحکام
fortifications استحکام
strengths استحکام
formidableness استحکام
backbone استحکام
consistent استحکام
solidification انجماد استحکام
filler میله استحکام
stableness استواری استحکام
strength properties خصوصیات استحکام
strength ratio نسبت استحکام
structrual stability استحکام ساختمانی
tensile strength استحکام کششی
stability استواری استحکام
stability استحکام مقاومت
consolidation استحکام تحکیم
consistency ثبات استحکام
grit استحکام نخاله
impact strength استحکام برخورد
compression strength استحکام فشاری
high temperature strength استحکام حرارتی
knot strength استحکام گره
consistence ثبات استحکام
fillers میله استحکام
crimping groove شیار استحکام
cube commpression strenght استحکام ریشهای
dielectric strength استحکام شکست
dielectric strength استحکام دی الکتریک
disruptive strength استحکام انقطاع
fatigue strength استحکام خستگی
formidability استحکام بزرگی
impact strength استحکام ضربهای
fortifiable قابل استحکام
gritted استحکام نخاله
gritting استحکام نخاله
granite سختی استحکام
buckling strength استحکام خمشی
transverse bending strength استحکام خمشی
torsional strength استحکام پیچشی
coefficient of consolidation ضریب استحکام
initial strength استحکام اولیه
torsional rigidity استحکام در مقابل پیچش
torsional fatigue strength استحکام فرسودگی پیچشی
gusset بست استحکام خرپاها
gussets بست استحکام خرپاها
tracking resistance استحکام جریان خزشی
ultimate strength مقاومت یا استحکام نهایی
intrinsic fatigue strength استحکام فرسودگی ذاتی
high strength steel فولاد با استحکام عالی
artificial aging افزایش استحکام الومینیوم
high strength cast iron چدن با استحکام عالی
izod impact strength استحکام ضربه ایزوتوپ
serigraphy ازمایش استحکام تار ابریشم
thermostability قابلیت استحکام در مقابل حرارت
serigraph استحکام سنج تار ابریشم
epaulement استحکام موقتی جناحی مترس
thermocouple وسیله اندازه گیری اختلاف درجه حرارت جفت گرمایی
ultimate tensile strength حد نهایی کشش و استحکام نخ [قبل از پاره شدن]
stringers قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
stringer قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
stirling cycle سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
breastwork استحکام یاسنگر موقتی نرده بندی عرشه جلو کشتی
beef up افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
overcasting شیرازه بافی [جهت افزایش استحکام لبه های فرش و تزئین تارهای انتهائی]
electrothermal printer چاپگری که نوک چاپ به همراه عناصر گرمایی -dot matrix برای فرم دادن به حروف کاغذهای حساس به الکتریسیته به کار می رود
edge finish شیرازه بافی [جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
counter fert دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
box beam wing نوعی ساختمان بال با محورطولی اصلی و دیوارهایی برای شکل دادن و استحکام بال
bending fatigue strength مقاومت تناوبی خمش استحکام استانه خمش
frangible bullet گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
over stretched wrap نخ چله بیش از حد کشیده شده [این حالت باعث کاهش استحکام نخ چله و همچنین کج بافی در فرش می گردد.]
whisker کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است
Mercerization مرسیزاسیون [این عمل شیمیایی بر روی نخ های پنبه ای توسط مواد قلیائی و در محیط تحت فشار انجام گرفته تا علاوه بر افزایش استحکام نخ، حالتی درخشنده نیز به آن افزوده شود.]
sizing آهارزنی [گاه جهت استحکام و یکنواختی نخ های تار، قبل از چله کشی آنها را با نشاسته و چسب شستشو می دهند. اینکار در پارچه بافی مرسوم است ولی در بافت فرش نیز استفاد می شود.]
Nomatic rugs قالی های عشایری و قشقایی [این فرش ها بعلت جا به جایی زیاد عشایر عموما کوچک بافته می شوند و اکثرا بصورت پشم بوده و در آن از ذهنی بافی و یا نقوش محلی استفاده می شود. فرش ها دارای استحکام ضعیف هستند.]
retardation [افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین] [در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
cold strength استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
impluse level سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com