English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 94 (7 milliseconds)
English Persian
knot strength استحکام گره
Search result with all words
stringer قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
stringers قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
backbone استحکام
backbones استحکام
whisker کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است
gusset بست استحکام خرپاها
gussets بست استحکام خرپاها
granite سختی استحکام
resistance استحکام
staying power استحکام
strength استحکام
strengths استحکام
fortification استحکام
fortifications استحکام
stability استواری استحکام
stability استحکام مقاومت
consolidation استحکام تحکیم
consistent استحکام
solidity استحکام
rigidity استحکام
consistency ثبات استحکام
consistency استحکام
filler میله استحکام
fillers میله استحکام
substance استحکام
substances استحکام
reinforcement استحکام
grit استحکام نخاله
gritted استحکام نخاله
gritting استحکام نخاله
artificial aging افزایش استحکام الومینیوم
beef up افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
bending fatigue strength مقاومت تناوبی خمش استحکام استانه خمش
box beam wing نوعی ساختمان بال با محورطولی اصلی و دیوارهایی برای شکل دادن و استحکام بال
breastwork استحکام یاسنگر موقتی نرده بندی عرشه جلو کشتی
buckling strength استحکام خمشی
transverse bending strength استحکام خمشی
coefficient of consolidation ضریب استحکام
cold strength استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
compression strength استحکام فشاری
consistence ثبات استحکام
consistence استحکام
counter fert دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
crimping groove شیار استحکام
cube commpression strenght استحکام ریشهای
dielectric strength استحکام شکست
dielectric strength استحکام دی الکتریک
disruptive strength استحکام انقطاع
epaulement استحکام موقتی جناحی مترس
fatigue strength استحکام خستگی
formidability استحکام بزرگی
formidableness استحکام
fortifiable قابل استحکام
frangible bullet گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
high strength cast iron چدن با استحکام عالی
high strength steel فولاد با استحکام عالی
high temperature strength استحکام حرارتی
hot strength استحکام گرمایی
impact strength استحکام برخورد
impact strength استحکام ضربهای
impluse level سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
initial strength استحکام اولیه
instable بی استحکام
insulation strength استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
intrinsic fatigue strength استحکام فرسودگی ذاتی
izod impact strength استحکام ضربه ایزوتوپ
reserve factor نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
ridge bone استحکام
rigidification استحکام
serigraph استحکام سنج تار ابریشم
serigraphy ازمایش استحکام تار ابریشم
solidification استحکام
solidification انجماد استحکام
stableness استواری استحکام
strenght استحکام
strength properties خصوصیات استحکام
strength ratio نسبت استحکام
structrual stability استحکام ساختمانی
tensile strength استحکام کششی
thermostability قابلیت استحکام در مقابل حرارت
torsional fatigue strength استحکام فرسودگی پیچشی
torsional rigidity استحکام در مقابل پیچش
torsional strength استحکام پیچشی
tracking resistance استحکام جریان خزشی
ultimate strength مقاومت یا استحکام نهایی
edge finish شیرازه بافی [جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
Mercerization مرسیزاسیون [این عمل شیمیایی بر روی نخ های پنبه ای توسط مواد قلیائی و در محیط تحت فشار انجام گرفته تا علاوه بر افزایش استحکام نخ، حالتی درخشنده نیز به آن افزوده شود.]
Nomatic rugs قالی های عشایری و قشقایی [این فرش ها بعلت جا به جایی زیاد عشایر عموما کوچک بافته می شوند و اکثرا بصورت پشم بوده و در آن از ذهنی بافی و یا نقوش محلی استفاده می شود. فرش ها دارای استحکام ضعیف هستند.]
over stretched wrap نخ چله بیش از حد کشیده شده [این حالت باعث کاهش استحکام نخ چله و همچنین کج بافی در فرش می گردد.]
overcasting شیرازه بافی [جهت افزایش استحکام لبه های فرش و تزئین تارهای انتهائی]
retardation [افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین] [در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
sizing آهارزنی [گاه جهت استحکام و یکنواختی نخ های تار، قبل از چله کشی آنها را با نشاسته و چسب شستشو می دهند. اینکار در پارچه بافی مرسوم است ولی در بافت فرش نیز استفاد می شود.]
ultimate tensile strength حد نهایی کشش و استحکام نخ [قبل از پاره شدن]
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com