Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
side chain substitution
استخلاف در زنجیر جانبی
Other Matches
side chain
زنجیر جانبی
substitution
استخلاف
free radical substitution
استخلاف رادیکالی
catenary
شکم دادگی زنجیر یا سیم انحنای زنجیر
nucleophilic aromatic substitution
استخلاف هسته دوستی اروماتیکی
electrophilic aromatic substitution
استخلاف الکترون دوستی اروماتیکی
sprocket
قاب زنجیر یاچرخ زنجیر
expansion interface
حافظه جانبی وسایر دستگاههای جانبی رابه یک کامپیوتر اصلی اضافه کند
bells and whistles
خصوصیات جانبی و پیشرفته یک برنامه کاربردی یا وسیله جانبی
sidelap
بالههای جانبی هواپیما پوشش جانبی عکسها رویهم
peripheral
مداری که امکان کار کامپیوتر با رسانه جانبی با کمک پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن بین وسیله جانبی
communication
بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
channeling
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channelled
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channels
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeled
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
side effect
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
wait condition
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
wait state
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
power down
خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید
byeffect
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
adverse reaction
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
fall-out
[side effect]
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
secondary effect
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
spillover effect
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
by-effect
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
external
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
side spray
بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
flank observation
دیدبانی جانبی دیدبانی از دیدگاه جانبی
chains
:زنجیر
chains
زنجیر
bond
زنجیر
catena
زنجیر
chain gang
هم زنجیر
barrel
زنجیر
manacles
زنجیر
manacled
زنجیر
manacle
زنجیر
barrels
زنجیر
sling
زنجیر
slinging
زنجیر
slings
زنجیر
curb
زنجیر
curbed
زنجیر
curbing
زنجیر
curbs
زنجیر
fetter
زنجیر
fettered
زنجیر
fettering
زنجیر
fetters
زنجیر
chain
زنجیر
chain
زنجیر
manacling
زنجیر
chainless
بی زنجیر
linkwork
زنجیر
toll bar
زنجیر
line of skirmishers
خط زنجیر
gyve
غل و زنجیر پا
measuring chain
زنجیر مساحی
tire chain
زنجیر چرخ
markov chain
زنجیر مارکوف
naval pipe
مجرای زنجیر
load chain
زنجیر بار
link chain
زنجیر اتصال
link chain
زنجیر رابط
bridled
زنجیر مهار
line of skirmishers
حمله به خط زنجیر
lugless joining shackle
بخوی زنجیر
chain
زنجیر مساحی
joining shackle
بخوی زنجیر
tire chain
زنجیر یخ شکن
parent chain
زنجیر مادر
parent chain
زنجیر اصلی
bridles
زنجیر مهار
bridling
زنجیر مهار
block and tackle
قرقره و زنجیر
surveyor's chain
زنجیر مساحی
sprocket wheel
چرخ زنجیر
sprocket
تاج زنجیر
grow
راه زنجیر
sprocket
چرخ زنجیر
sprocket
دنده زنجیر
skid chain
زنجیر چرخ
print chain
زنجیر چاپ
grows
راه زنجیر
enfetter
زنجیر کردن
idler pulley
قرقره زنجیر
creeper track
زنجیر خزشی
cable holder
دوار زنجیر
cable locker
چاه زنجیر
carrick bend
گره زنجیر
closed chain
زنجیر حلقهای
chainlet
زنجیر کوچک
chain cable
زنجیر لنگر
chain case
جعبه زنجیر
chain grab
زنجیر گیر
chain hook
هوک زنجیر
chain locker
انبار زنجیر
chain locker
چاله زنجیر
chain pipe
لوله زنجیر
chain track
مسیر زنجیر
chain pulley
قرقره زنجیر
chain sprocket
چرخ زنجیر
crane chain
زنجیر جرثقیل
band chain
زنجیر مساحی
full tracked
تمام زنجیر
endless chain
زنجیر مدور
enchain
زنجیر کردن
chains
زنجیر مساحی
elevating chain
زنجیر بالابر
daughter chain
زنجیر نوزاد
daughter chain
زنجیر فرعی
linkage
حلقههای زنجیر
linkages
حلقههای زنجیر
fob
زنجیر ساعت
tow
زنجیر یدک کش
tows
زنجیر یدک کش
tier
زنجیر لنگر
tiers
زنجیر لنگر
hoisting chain
زنجیر بالابر
chain wheel
چرخ زنجیر
bridle
زنجیر مهار
link
زنجیر قلاب
bands
بند و زنجیر
windlass
دوار زنجیر
windlasses
دوار زنجیر
funicular
زنجیر نیروها
link
حلقه زنجیر
funiculars
زنجیر نیروها
band
بند و زنجیر
long chain polymer
بسپار بلند زنجیر
line to line voltage
ولتاژ زنجیر شده
homochain polmer
بسپار جور زنجیر
homoatomic chain
زنجیر جور اتم
heteroatomic chain
زنجیر ناجور اتمی
heave short
کوتاه کردن زنجیر
pawn chain
زنجیر پیادهای شطرنج
shorten in cable
کوتاه کردن زنجیر
pointer chain
زنجیر اشاره گرها
veer on power
با دوار زنجیر دادن
unshackle
از زنجیر ازاد کردن
unchain
از زنجیر و بندرها کردن
link
دانه زنجیر پیوند
sprocket chain
زنجیر دندانه دار
straight chain structure
ساختار راست زنجیر
ground tackle
زنجیر لنگر و متعلقات ان
grab chain
زنجیر قلاب دار
chain pipe
دهانه چاله زنجیر
shots
یک طول زنجیر لنگر
chainwheel
چرخ زنجیر خور
drag chain conveyor
نقاله با زنجیر مقاوم
chain hook
دیلم زنجیر لنگر
enfetter
گرفتارغل و زنجیر کردن
keckle
زنجیر پیچ کردن
chain case
جعبه محافظ زنجیر
catenary
چون دانههای زنجیر
vehicle chain
زنجیر وسیله نقلیه
carbon chain polymer
بسپار زنجیر کربنی
buoy pendant
زنجیر مهار بویه
shot
یک طول زنجیر لنگر
anti skid chain
زنجیر محافظ در برابر لغزش
chain
سری عکسهای یک منطقه زنجیر
chains
سری عکسهای یک منطقه زنجیر
chained file
پرونده یا فایل زنجیر شده
hawse buckler
درپوش حفره زنجیر لنگر
hobble
مانع حرکت شدن زنجیر
hobbled
مانع حرکت شدن زنجیر
hobbles
مانع حرکت شدن زنجیر
hobbling
مانع حرکت شدن زنجیر
paravanc
جداکننده زنجیر مین دریایی
link
حلقه زنجیر نوار فشنگ
rouse out
بالا دادن زنجیر لنگر
bitter end
انتهای طناب یا زنجیر قایق
studded chain
حلقه زنجیر میان دار
martingale
طناب یا زنجیر زیرین دگل یابادبان
half track
خودرو نیمه شنی یا نیم زنجیر
catenate
چون دانههای زنجیر مسلسل کردن
enchain
در زنجیر نهادن محکم نگاه داشتن
toggles
میخ یا پیچ اتصالی حلقه زنجیر
toggle
میخ یا پیچ اتصالی حلقه زنجیر
curb chain
زنجیر وصل به هویزه زیر فک اسب
chain gang
دستهای از محکومین که بهم زنجیر شده اند
scope
طول زنجیر ارتفاع سنج ناو منظور
chains
زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
chain
زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
watch guard
زنجیر یا طنابی که برای نگهداشتن و پاییدن کسی بکارمیبرند
cabled
طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cable
طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
accessory
جانبی
laterad
جانبی
bilateral
دو جانبی
contour line
خط جانبی
adverse reaction
اثر جانبی
sidelong
جانبی
by-effect
اثر جانبی
secondary effect
اثر جانبی
byeffect
اثر جانبی
fall-out
[side effect]
اثر جانبی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com