Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
exo skeleton
استخوان بندی برونی
Other Matches
carcasses
استخوان بندی
framework
استخوان بندی
frameworks
استخوان بندی
carcse
استخوان بندی
carcases
استخوان بندی
carcass
استخوان بندی
carcass
استخوان بندی
skelton
استخوان بندی
structures
استخوان بندی
structure
استخوان بندی
skeleton
استخوان بندی
structuring
استخوان بندی
skeletons
استخوان بندی
force structure
استخوان بندی یکان
corallite
استخوان بندی مرجانی
ankle joint
قوزک
[استخوان بندی]
exoskeleton
استخوان بندی خارجی
anatomies
ساختمان استخوان بندی
anatomy
ساختمان استخوان بندی
joint of the foot
قوزک
[استخوان بندی]
joint of the foot
قوزک پا
[استخوان بندی]
ankle joint
قوزک پا
[استخوان بندی]
skeletal
مربوط به استخوان بندی
skeleton
استخوان بندی ساختمان
frame
استاتور استخوان بندی
skeletons
استخوان بندی ساختمان
skeletal
وابسته به استخوان بندی
carcase
استخوان بندی اسکلت ساختمان
boning
استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
boned
استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
structural joints
درزهای استخوان بندی ساختمان
endoskeleton
استخوان بندی درونی حیوان
skeletonize
بشکل استخوان بندی دراوردن
bone
استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
bones
استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
frameworks
استخوان بندی قالب چهار دیواری
polyzoarium
کلنی مرجانی یا استخوان بندی حافظ ان
framework
استخوان بندی قالب چهار دیواری
nerve bundle
دسته ای از رشته عصبی
[ساختمان استخوان بندی ]
nerve fascicle
دسته ای از رشته عصبی
[ساختمان استخوان بندی ]
hyprostosis
رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
cingulum bundle
دسته ای از رشته عصبی در مغز
[ساختمان استخوان بندی ]
cingulum
دسته ای از رشته عصبی در مغز
[ساختمان استخوان بندی ]
green stick
شکستگی استخوان درکودکان بدان گونه که یک سوی استخوان شکسته سو
osteotomy
برش استخوان و جداکردن و خارج کردن قسمتی از استخوان
skeletonizer
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
astragalus
استخوان قوزک یا اشتالنگ استخوان کعب
zygoma
استخوان قوس وجنه استخوان گونه
syynostosis
ترکیب دو استخوان وتکمیل استخوان واحدی
ischium
استخوان ورک استخوان نشیمنگاهی
periosteum
پوشش استخوان ضریع استخوان
condyle
مهره استخوان- برامدگی استخوان
outsides
برونی
objectives
برونی
externals
برونی
outside
برونی
objective
برونی
external sense
حس برونی
extrinsic
برونی
exoterical
برونی
exogenous
برونی
external
برونی
exosmosis
حلول برونی
periderm
پوست برونی
external table
جدول برونی
external validity
اعتبار برونی
veranda
ایوان برونی
external pressure
فشار برونی
externalization
برونی کردن
exteroceptor
گیرنده برونی
extrinsic motivation
انگیزش برونی
extroversion
رویش برونی
outer connection
پیوند برونی
extrinsic reward
پاداش برونی
external reward
پاداش برونی
exogenous event
رویداد برونی
pods
پوست برونی
airlocks
صندوقهی برونی
epizoon
انگل برونی
phlogosis
اماس برونی
verandas
ایوان برونی
external function
تابع برونی
external inhibition
بازداری برونی
verandahs
ایوان برونی
external phase
فاز برونی
outboard engine
موتور برونی
springing of extrados
پاطاق برونی
extrapolation
براورد برونی
neurilemma or lema
پوشش برونی پی
scarf skin
پوست برونی
epidermis
پوست برونی
pod
پوست برونی
extrapolations
براورد برونی
objective reality
واقعیت برونی
external command
فرمان برونی
occiput
استخوان قمحدوه استخوان پس سر
nearside lane
خط یکم یا راه برونی
external auditory meatus
گذرگاه برونی گوش
outward things
جهان برونی یا فاهر
extrovert
دارای رویش برونی
outward application
استعمال برونی یا خارجی
exoterics
تعلیمات برونی یاعمومی
extroverts
دارای رویش برونی
external hard disk
دیسک سخت برونی
epidermic
مربوط به پوست برونی بشرهای
epidermal
مربوط به پوست برونی بشرهای
external modem
تلفیق و تفکیک کننده برونی
external ophthalmia
اماس برونی تخم چشم
vomer
استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
evaluation rating
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
word warp
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
carpet classification
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
ratings
طبقه بندی کردن درجه بندی
rating
طبقه بندی کردن درجه بندی
telescopic
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
classification
طبقه بندی رده بندی
wording
جمله بندی کلمه بندی
lineaments
طرح بندی صورت بندی
classifications
طبقه بندی رده بندی
lineament
طرح بندی صورت بندی
laggin
اب بندی کردن اب بندی ناوها
downgraded
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
gift wrap
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
line astern
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
security classification
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
boneless
بی استخوان
bones
استخوان
fleshier
بی استخوان
boned
استخوان
bone
استخوان
boning
استخوان
ossicle
استخوان چه
jawbones
استخوان فک
natchbone
استخوان
fleshy
بی استخوان
fleshiest
بی استخوان
osteotome
استخوان بر
tarsus
استخوان مچ پا
jawbone
استخوان فک
transparently
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparent
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
rickety
نرم استخوان
rickets
نرمی استخوان استخوان نرمی
osteoma
ورم استخوان
cariosity
پوسیدگی استخوان
shoulder blades
استخوان شانه
carpale
استخوان مچ دست
scalping iron
استخوان تراش
ossification
تشکیل استخوان
cannon bone
استخوان ساق پا
shacklebone
استخوان قاپ
sacrum
استخوان خاجی
reckets
استخوان نرمی
reckets
نرمی استخوان
pith
مخ استخوان اهمیت
caries
پوسیدگی استخوان
osteomalacia
نرمی استخوان
pubis
استخوان شرمگاه
stirrup bone ;stirrup bone
استخوان رکابی
shacklebone
استخوان مچ دست
osteology
استخوان شناسی
osteologist
استخوان شناس
talus
استخوان قاپ
cheekbones
استخوان گونه
osteal
شبیه استخوان
ossific
استخوان ساز
thighbone
استخوان ران
thigh bone
استخوان ران
raspatory
استخوان ساب
os pubis
استخوان شرمگاه
orthopedics
جراحی استخوان
raspatory
استخوان تراش
ckeek bone
استخوان گونه
osteitis
ورم استخوان
osteitis
اماس استخوان
osteogenesis
پیدایش استخوان
stapes
استخوان رکابی
osteoid
استخوان وار
tarsometatarsus
استخوان مچ پاواستخوان کف پا
temporal bone
استخوان گیجگاه
spillikin
ریزه استخوان
osteography
شرح استخوان ها
xyster
استخوان تراش
shoulder blade
استخوان شانه
osteogenesis
تشکیل استخوان
ungual bone
استخوان ناخنی
osteomalacia
ملاست استخوان
bone ache
استخوان درد
scapulas
استخوان کتف
the humeral bone
استخوان عضد
skull and crossbones
جمجمه و دو استخوان
parietal
استخوان اهیانه
Recent search history
✘ Close
Contact
 |
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com