Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
herring bone
استخوان شاه ماهی
Search result with all words
fish bone
استخوان ماهی
Other Matches
hyprostosis
رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
green stick
شکستگی استخوان درکودکان بدان گونه که یک سوی استخوان شکسته سو
osteotomy
برش استخوان و جداکردن و خارج کردن قسمتی از استخوان
astragalus
استخوان قوزک یا اشتالنگ استخوان کعب
zygoma
استخوان قوس وجنه استخوان گونه
syynostosis
ترکیب دو استخوان وتکمیل استخوان واحدی
ischium
استخوان ورک استخوان نشیمنگاهی
condyle
مهره استخوان- برامدگی استخوان
periosteum
پوشش استخوان ضریع استخوان
pomfret
یکجور ماهی خوراکی دراقیانوس هندو اقیانوس ارام ماهی سیم دریایی
sea horse
موجود افسانهای که نصف بدنش اسب ونصف دیگرش ماهی بوده گراز ماهی
heck
ماهی بند:بندی که ماهی رادررودخانه نگاه میدارد
escolar
نوعی ماهی فلس دارخشن بنام لاتین ruvettuspretiosus که شبیه ماهی خال مخالی است
guppy
ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
guppies
ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
fishes
ماهی صید کردن ماهی گرفتن
mackerel
ماهی خال مخالی ماهی اسقومری
haddock
ماهی روغن کوچک قسمی ماهی
fished
ماهی صید کردن ماهی گرفتن
fish
ماهی صید کردن ماهی گرفتن
occiput
استخوان قمحدوه استخوان پس سر
grayfish
نوعی ماهی روغن سگ ماهی
vomer
استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
sea calf
گوساله ماهی سگ ماهی
pickerel
اردک ماهی کوچک گوشت اردک ماهی
teleost
ماهی استخوانی وابسته به ماهی استخوانی
jawbones
استخوان فک
natchbone
استخوان
ossicle
استخوان چه
bone
استخوان
boneless
بی استخوان
tarsus
استخوان مچ پا
bones
استخوان
jawbone
استخوان فک
fleshy
بی استخوان
fleshiest
بی استخوان
boning
استخوان
fleshier
بی استخوان
boned
استخوان
osteotome
استخوان بر
fracture
شکستگی استخوان
femora
استخوان ران
dislocation
دررفتگی استخوان
kneecap
استخوان کشگک
ungual bone
استخوان ناخنی
temporal bone
استخوان گیجگاه
pith
مخ استخوان اهمیت
osteomalacia
ملاست استخوان
kneecaps
استخوان کشگک
rickets
نرمی استخوان استخوان نرمی
barebone
استخوان خالی
fractures
شکستگی استخوان
fractured
شکستگی استخوان
fracturing
شکستگی استخوان
jawbone
استخوان ارواره
ostosis
استخوان سازی
anvil bone
استخوان سندانی
skull and crossbones
جمجمه و دو استخوان
ankle bone
استخوان قوزک
palating
استخوان کام
aitch bone
استخوان کفل
parietal
استخوان اهیانه
bonemeal
آرد استخوان
bonemeal
استخوان کوبیده
jawbones
استخوان ارواره
anklebone
استخوان قوزک
bonemeal
گرد استخوان
cartilage
نرمه استخوان
femurs
استخوان ران
femur
استخوان ران
baleen
استخوان نهنگ
zygomatic
استخوان گونه
To set a bone.
استخوان جا انداختن
xyster
استخوان تراش
humerus
استخوان بازو
anvils
استخوان سندانی
humerus
استخوان عضله
anvil
استخوان سندانی
humeruses
استخوان بازو
humeruses
استخوان عضله
skelton
استخوان بندی
shoulder blade
استخوان شانه
shoulder blades
استخوان شانه
spillikin
ریزه استخوان
cheekbone
استخوان گونه
humeri
استخوان عضله
humeri
استخوان بازو
scaular
استخوان شانه
rickety
نرم استخوان
scalping iron
استخوان تراش
scroll bone
استخوان فرفرهای
shacklebone
استخوان مچ دست
shacklebone
استخوان قاپ
skeleton
استخوان بندی
caries
پوسیدگی استخوان
skeletons
استخوان بندی
sacrum
استخوان خاجی
cheekbones
استخوان گونه
stapes
استخوان رکابی
ckeek bone
استخوان گونه
raspatory
استخوان ساب
hulking
درشت استخوان
hammers
استخوان چکشی
hammered
استخوان چکشی
hammer
استخوان چکشی
thigh bone
استخوان ران
thighbone
استخوان ران
raspatory
استخوان تراش
tarsometatarsus
استخوان مچ پاواستخوان کف پا
reckets
نرمی استخوان
stirrup bone ;stirrup bone
استخوان رکابی
zygomatic bone
استخوان گونه
ossification
تشکیل استخوان
scapula
استخوان کتف
scapulas
استخوان کتف
blade
استخوان پهن
reckets
ملاست استخوان
reckets
استخوان نرمی
funny bone
استخوان ارنج
funny bones
استخوان ارنج
talus
استخوان قاپ
pubis
استخوان شرمگاه
orthopedics
جراحی استخوان
shinbone
استخوان قلم پا
frameworks
استخوان بندی
kneepan
استخوان کشگک
hyperostosis
برامدگی استخوان
epiphysis
شاخ استخوان
ethmoid
استخوان غربالی
ethmoid
استخوان پرویزنی
metacarpal
استخوان کف دست
carcass
استخوان بندی
patellae
استخوان کشکک
the humeral bone
استخوان عضد
patella
استخوان کشکک
hyoid bone
استخوان لامی
dengue
تب استخوان شکن
occipital bone
استخوان قمحدوه
navicular bone
استخوان زورقی
carcse
استخوان بندی
frontal bone
استخوان پیشانی
illium
استخوان حرقفی
incus
استخوان سندانی
knucklebone
استخوان قوزک
structure
استخوان بندی
structures
استخوان بندی
structuring
استخوان بندی
innominate bone
استخوان بی نام
luxation
در رفتگی استخوان
malar bone
استخوان گونه
exostosis
برامدگی استخوان
foot bone
خرده استخوان پا
merrythought
استخوان جناغ
maxillary bone
استخوان ارواره
ilium
استخوان حرقفی
malleus
استخوان چکشی
malleolus
استخوان غوزک
osteomalacia
نرمی استخوان
marrow
مغز استخوان
bone marrow
مغز استخوان
framework
استخوان بندی
osteoid
استخوان وار
osteogenesis
تشکیل استخوان
osteogenesis
پیدایش استخوان
stirrups
استخوان رکابی
osteography
شرح استخوان ها
huckle bone
استخوان چاربند
marrows
مغز استخوان
carpale
استخوان مچ دست
osteoma
ورم استخوان
bone ache
استخوان درد
osteology
استخوان شناسی
osteologist
استخوان شناس
osteitis
ورم استخوان
breast bone
استخوان سینه
calcaneum
استخوان پاشنه
cannon bone
استخوان ساق پا
cariosity
پوسیدگی استخوان
stirrup
استخوان رکابی
osteitis
اماس استخوان
carcasses
استخوان بندی
boney
استخوان دار
wishbone
استخوان جناق
humeeerus
استخوان بازو
humeeerus
استخوان عضد
bony
استخوان دار
osteal
شبیه استخوان
the humeral bone
استخوان بازو
ossific
استخوان ساز
hollownes
پوکی استخوان
os pubis
استخوان شرمگاه
huckle bone
استخوان لگن
carcases
استخوان بندی
carcass
استخوان بندی
wishbones
استخوان جناق
hurl bone
استخوان ران اسب
osteoid
استخوان مانند استخوانی
skeletons
استخوان بندی ساختمان
fractural
مربوط به شکستگی استخوان
force structure
استخوان بندی یکان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com