Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 197 (9 milliseconds)
English
Persian
academic aptitude
استعداد تحصیلی
scholastic aptitude
استعداد تحصیلی
Search result with all words
scholastic aptitude test
ازمون استعداد تحصیلی
Other Matches
average strength
استعداد پرسنلی متوسط میانگین استعداد پرسنلی
scholastic
تحصیلی
academic
تحصیلی
school year
سال تحصیلی
school drop out
افت تحصیلی
schooltime
دوره تحصیلی
term
ثلث تحصیلی
termed
ثلث تحصیلی
academic achievement
پیشرفت تحصیلی
terming
ثلث تحصیلی
acceleration
جهش تحصیلی
semester
نیمسال تحصیلی
semesters
نیمسال تحصیلی
session
دوره تحصیلی
sessions
دوره تحصیلی
termtime
دوره تحصیلی
academic year
سال تحصیلی
academic inhibition
رکود تحصیلی
scholastic achievement
پیشرفت تحصیلی
fellowship
کمک هزینه تحصیلی
grant
کمک هزینه تحصیلی
grant
بورس تحصیلی یا پژوهشی
granted
کمک هزینه تحصیلی
aid grant
کمک هزینهء تحصیلی
granted
بورس تحصیلی یا پژوهشی
scholarship
کمک هزینه تحصیلی
grants
کمک هزینه تحصیلی
scholarships
کمک هزینه تحصیلی
grants
بورس تحصیلی یا پژوهشی
semestral
وابسته به نیمسال تحصیلی
curricular
مربوط به برنامه تحصیلی
fellowships
کمک هزینه تحصیلی
semestrial
وابسته به نیمسال تحصیلی
terming
پاره سال تحصیلی
termed
پاره سال تحصیلی
term
پاره سال تحصیلی
dissertate
پایان نامه تحصیلی نوشتن
studying
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
study
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
studies
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
curriculum
دوره تحصیلات برنامه تحصیلی
curriculums
دوره تحصیلات برنامه تحصیلی
stanford achivement test
ازمون پیشرفت تحصیلی استانفورد
sizer
دانشجویی که کمک هزینه تحصیلی دریافت میدارد
constructive school credit
بورس تحصیلی برای پرسنل شایسته نظامی
sizar
دانشجویی که کمک هزینه تحصیلی دریافت میدارد
burse
بورس وجهی که برای کمک هزینه تحصیلی داده میشود
traveling fellowship
بورس تحصیلی شامل هزینه مسافرت وتحقیقات در خارج از محل خود
verve
استعداد
cabiler
استعداد
potentiality
استعداد
predispostion
استعداد
aptness
استعداد
turns
استعداد
endowments
استعداد
endowment
استعداد
turn
استعداد
brilliance
استعداد
inapt
بی استعداد
amplitude
استعداد
potentialities
استعداد
liability to disease
استعداد
susceptibility
استعداد
talent
استعداد
gifted
با استعداد
property
استعداد
capacity
استعداد
simpleminded
کم استعداد
capacities
استعداد
geniuses
استعداد
genius
استعداد
unintelligent
بی استعداد
capability
استعداد
ingenuity
استعداد
susceptivity
استعداد
talentless
بی استعداد
gormless
کم استعداد
parted
با استعداد
aptitude
استعداد
ungifted
بی استعداد
aptitudes
استعداد
talents
استعداد
talented
استعداد
imitativeness
استعداد تقلید
palooka
بوکسور بی استعداد
command strength
استعداد یکان
reproductivity
استعداد تولید
caliber
گنجایش استعداد
war strenght
استعداد جنگی
occupational aptitude
استعداد شغلی
resistibility
استعداد مقاومت
reproductivity
استعداد هم اوری
sconce
جمجمه استعداد
indisposedness
عدم استعداد
child prodigy
بچهبا استعداد
end strength
استعداد نهایی
risible faculty
استعداد خنده
frost susceptibility
استعداد یخزدگی
mechanical aptitude
استعداد فنی
flair
استعداد خصیصه
aptitude tests
ازمون استعداد
capacities
گنجایش استعداد
artistry
استعداد هنرپیشگی
cleverness
هوشیاری استعداد
clever
باهوش با استعداد
strength
استعداد رزمی
shift
نوبتی استعداد
shifted
نوبتی استعداد
strengths
استعداد رزمی
liability
بدهکاری استعداد
shifts
نوبتی استعداد
indisposition
عدم استعداد
tendency
توجه استعداد
indispositions
عدم استعداد
aptitude test
ازمون استعداد
arts
استعداد استادی
authorized strength
استعداد مجاز
capability
استعداد پیشرفت
capacities
استعداد مقام
cleverest
باهوش با استعداد
artistic aptitude
استعداد هنری
capable
با استعداد صلاحیتدار
liabilities
بدهکاری استعداد
capacity
استعداد مقام
capacity
گنجایش استعداد
division slice
استعداد لشگری
art
استعداد استادی
cleverer
باهوش با استعداد
tendencies
توجه استعداد
potentialize
دارای استعداد کردن
reduced strenght
حداقل استعداد جنگی
natural
مسلم استعداد ذاتی
gifts
دارای استعداد کردن
gifts
استعداد پیشکش کردن
gift
دارای استعداد کردن
versatile
دارای استعداد و ذوق
able
با استعداد صلاحیت دار
talent for musics
استعداد یا ذوق موسیقی
naturals
مسلم استعداد ذاتی
physical aptitude test
ازمون استعداد جسمانی
vocational aptitude test
ازمون استعداد شغلی
flatlander
موج سوار کم استعداد
fabllibility
استعداد خطا کردن
effective strength
استعداد رزمی موثر
differential aptitude tests
ازمونهای تشخیص استعداد دی ا تی
accountable strength
استعداد قابل محاسبه
accountable strength
استعداد قابل توجه
allotropy
استعداد تغییر و تبدیل
attack size
استعداد وسایل درگیر در تک
knack
صدای شلاق استعداد
habiliment
جامه استعداد فکری
peak strenght
حداکثر استعداد مجاز
the talnet of the country
مردم با استعداد کشور
gifted
موید شخص با استعداد
manpower cieling
سطح استعداد پرسنل
potentially
با داشتن استعداد نهانی
level of strength
میزان استعداد رزمی
level of strength
سطح استعداد رزمی
gift
استعداد پیشکش کردن
strengths
قدرت رزمی استعداد نفری
strength
قدرت رزمی استعداد نفری
Iranians have a gift of tongues.
ایرانیها استعداد زبان دارند
peace time complement
استعداد مجاز زمان صلح
potential
دارای استعداد نهانی پتانسیل
rhymester
شاعربی استعداد وکم مایه
edacity
استعداد خوردن شکم پرستی
potentiality
عاملیت بالفعل استعداد نهانی
potentialities
عاملیت بالفعل استعداد نهانی
faculty
استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
faculties
استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
personnel ceiling
سقف استعداد مجاز پرسنلی
means end capacity
استعداد درک وسیله- هدف
self rating
تعیین میزان استعداد خود
battle bill
فهرست استعداد رزمی ناو
peace time establishment
جدول استعداد مجاز زمان صلح
seashore musical ability tests
آزمون های استعداد موسیقی سیشور
authorized strength of theater
استعداد مجاز صحنه عملیات از نظر پرسنلی
green thumb
استعداد و قدرت فوق العاده درپروراندن گیاهان
minnesota clerical aptitude test
ازمون استعداد امور دفتری مینه سوتا
rimester
قافیه ساز شاعر بی استعداد وکم مایه شاعرک
one's light s
نهایت کوشش را در حدودتوانایی یا استعداد خود بعمل اوردن
it is insusceptible of change
اماده برای تغییر نسبت استعداد دگرگونی ندارد
manning level
درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
zeroed out
ازرده خارج شدن یکان رسیدن استعداد رزمی یکان به صفر
telegenic
دارای استعداد شرکت دربرنامههای تلویزیونی مناسب برای برنامه تلویزیونی
tryout
ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
complements
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complementing
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complemented
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complement
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
reduction coefficient
ضریب کاهش استعداد ضریب دیدبانی
combat power
نیروی رزمی استعداد رزمی
insusceptibility
عدم استعداد عدم تاثر
attached strength
استعداد نیروی زیر امر نیروی زیر امر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com