English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (10 milliseconds)
English Persian
strength استعداد رزمی
strengths استعداد رزمی
Search result with all words
strength قدرت رزمی استعداد نفری
strengths قدرت رزمی استعداد نفری
battle bill فهرست استعداد رزمی ناو
combat power نیروی رزمی استعداد رزمی
effective strength استعداد رزمی موثر
level of strength سطح استعداد رزمی
level of strength میزان استعداد رزمی
zeroed out ازرده خارج شدن یکان رسیدن استعداد رزمی یکان به صفر
Other Matches
duty with troops در یکان رزمی خدمت کردن شغل رزمی گرفتن
combat developer وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
combat team گروهان مرکب رزمی گروه رزمی پیاده
field services قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
combat orders دستورات رزمی دستورالعملهای رزمی
combatcommand فرماندهی رزمی قرارگاه رزمی
task forces گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task force گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
average strength استعداد پرسنلی متوسط میانگین استعداد پرسنلی
combat air patrol هواپیمای گشتی رزمی گشتی رزمی هوایی
combat cargo officer افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی
combat airlift support پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
defense readiness condition وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
liability to disease استعداد
unintelligent بی استعداد
capability استعداد
amplitude استعداد
gifted با استعداد
cabiler استعداد
genius استعداد
geniuses استعداد
endowment استعداد
brilliance استعداد
potentialities استعداد
potentiality استعداد
aptness استعداد
talents استعداد
verve استعداد
talent استعداد
talented استعداد
capacity استعداد
capacities استعداد
endowments استعداد
aptitude استعداد
parted با استعداد
turns استعداد
turn استعداد
talentless بی استعداد
susceptibility استعداد
simpleminded کم استعداد
susceptivity استعداد
ungifted بی استعداد
gormless کم استعداد
inapt بی استعداد
aptitudes استعداد
ingenuity استعداد
property استعداد
predispostion استعداد
artistic aptitude استعداد هنری
authorized strength استعداد مجاز
scholastic aptitude استعداد تحصیلی
academic aptitude استعداد تحصیلی
imitativeness استعداد تقلید
end strength استعداد نهایی
indisposedness عدم استعداد
indispositions عدم استعداد
indisposition عدم استعداد
cleverness هوشیاری استعداد
child prodigy بچهبا استعداد
resistibility استعداد مقاومت
arts استعداد استادی
reproductivity استعداد هم اوری
risible faculty استعداد خنده
war strenght استعداد جنگی
reproductivity استعداد تولید
frost susceptibility استعداد یخزدگی
palooka بوکسور بی استعداد
occupational aptitude استعداد شغلی
caliber گنجایش استعداد
mechanical aptitude استعداد فنی
command strength استعداد یکان
sconce جمجمه استعداد
division slice استعداد لشگری
aptitude test ازمون استعداد
capability استعداد پیشرفت
shift نوبتی استعداد
flair استعداد خصیصه
tendencies توجه استعداد
capacities استعداد مقام
tendency توجه استعداد
capacities گنجایش استعداد
capacity استعداد مقام
shifts نوبتی استعداد
capacity گنجایش استعداد
shifted نوبتی استعداد
capable با استعداد صلاحیتدار
clever باهوش با استعداد
cleverest باهوش با استعداد
cleverer باهوش با استعداد
artistry استعداد هنرپیشگی
liability بدهکاری استعداد
art استعداد استادی
liabilities بدهکاری استعداد
aptitude tests ازمون استعداد
combats رزمی
combated رزمی
epic رزمی
epical رزمی
epics رزمی
combating رزمی
combat رزمی
fabllibility استعداد خطا کردن
flatlander موج سوار کم استعداد
habiliment جامه استعداد فکری
scholastic aptitude test ازمون استعداد تحصیلی
manpower cieling سطح استعداد پرسنل
peak strenght حداکثر استعداد مجاز
physical aptitude test ازمون استعداد جسمانی
potentialize دارای استعداد کردن
reduced strenght حداقل استعداد جنگی
differential aptitude tests ازمونهای تشخیص استعداد دی ا تی
gifted موید شخص با استعداد
able با استعداد صلاحیت دار
versatile دارای استعداد و ذوق
vocational aptitude test ازمون استعداد شغلی
natural مسلم استعداد ذاتی
gifts استعداد پیشکش کردن
talent for musics استعداد یا ذوق موسیقی
allotropy استعداد تغییر و تبدیل
gifts دارای استعداد کردن
accountable strength استعداد قابل توجه
knack صدای شلاق استعداد
attack size استعداد وسایل درگیر در تک
the talnet of the country مردم با استعداد کشور
accountable strength استعداد قابل محاسبه
gift استعداد پیشکش کردن
naturals مسلم استعداد ذاتی
gift دارای استعداد کردن
potentially با داشتن استعداد نهانی
non-combatants غیر رزمی
martial arts ورزشهای رزمی
field glasses عینک رزمی
combatdrill تمرین رزمی
groups گروه رزمی
operational route جاده رزمی
nonbattle غیر رزمی
combat support پشتیبانی رزمی
group گروه رزمی
task organization سازمان رزمی
combat surveillance مراقبت رزمی
combat team تیم رزمی
combat trains بنه رزمی
combat troops عدههای رزمی
combat vehicle خودروی رزمی
non-combatant غیر رزمی
non combatant غیر رزمی
field officer افسر رزمی
field order دستورالعمل رزمی
heroic verse شعر رزمی
herioic verse شعر رزمی
field ration جیره رزمی
field service خدمات رزمی
field type نوع رزمی
fighting load بار رزمی
field manual دستور رزمی
field gun توپ رزمی
field grade رده رزمی
readiness امادگی رزمی
field army ارتش رزمی
field commands یکانهای رزمی
field commands قسمتهای رزمی
field duty خدمات رزمی
field duty ماموریت رزمی
field exercise تمرین رزمی
combatintelligence اطلاعات رزمی
combat readiness امادگی رزمی
battle casualty ضایعات رزمی
tactical support پشتیبانی رزمی
service ammunition مهمات رزمی
damage ضایعات رزمی
combat crew خدمه رزمی
combat duty ماموریت رزمی
combat duty امور رزمی
combat engineer مهندسی رزمی
combat development توسعه رزمی
combat exercise تمرین رزمی
tactical missile موشک رزمی
combat arms رسته رزمی
combat efficiency کارایی رزمی
battle problems مشکلات رزمی
battle station پایگاه رزمی
c ration جیره رزمی
combat jump پرش رزمی
combat , echelon رده رزمی
combat , echelon یکان رزمی
combat , elements عناصر رزمی
combat , elements یکانهای رزمی
combat forces نیروهای رزمی
fighting patrol گشتی رزمی
combat patrol گشتی رزمی
combat outpost پاسدار رزمی
combat power قدرت رزمی
combatcommand یکان رزمی
combat proficiency شایستگی رزمی
combat proficiency مهارت رزمی
combat ration جیره رزمی
combat formation ارایش رزمی
combat intelligence اطلاعات رزمی
faculties استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
means end capacity استعداد درک وسیله- هدف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com