Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 150 (9 milliseconds)
English
Persian
mechanical aptitude
استعداد فنی
Search result with all words
inapt
بی استعداد
potential
دارای استعداد نهانی پتانسیل
complement
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complemented
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complementing
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complements
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
capable
با استعداد صلاحیتدار
knack
صدای شلاق استعداد
shift
نوبتی استعداد
shifted
نوبتی استعداد
shifts
نوبتی استعداد
susceptibility
استعداد
turn
استعداد
turns
استعداد
gifted
با استعداد
gifted
موید شخص با استعداد
parted
با استعداد
aptitude
استعداد
aptitudes
استعداد
tendencies
توجه استعداد
tendency
توجه استعداد
ingenuity
استعداد
clever
باهوش با استعداد
cleverer
باهوش با استعداد
cleverest
باهوش با استعداد
property
استعداد
art
استعداد استادی
arts
استعداد استادی
strength
استعداد رزمی
strength
قدرت رزمی استعداد نفری
strengths
استعداد رزمی
strengths
قدرت رزمی استعداد نفری
liabilities
بدهکاری استعداد
liability
بدهکاری استعداد
capability
استعداد پیشرفت
capability
استعداد
unintelligent
بی استعداد
genius
استعداد
geniuses
استعداد
capacities
استعداد مقام
capacities
استعداد
capacities
گنجایش استعداد
capacity
استعداد مقام
capacity
استعداد
capacity
گنجایش استعداد
able
با استعداد صلاحیت دار
talented
استعداد
talent
استعداد
talents
استعداد
aptitude test
ازمون استعداد
aptitude tests
ازمون استعداد
versatile
دارای استعداد و ذوق
artistry
استعداد هنرپیشگی
flair
استعداد خصیصه
endowment
استعداد
endowments
استعداد
gift
استعداد پیشکش کردن
gift
دارای استعداد کردن
gifts
استعداد پیشکش کردن
gifts
دارای استعداد کردن
natural
مسلم استعداد ذاتی
naturals
مسلم استعداد ذاتی
verve
استعداد
cleverness
هوشیاری استعداد
indisposition
عدم استعداد
indispositions
عدم استعداد
brilliance
استعداد
potentially
با داشتن استعداد نهانی
faculties
استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
faculty
استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
potentialities
عاملیت بالفعل استعداد نهانی
potentialities
استعداد
potentiality
عاملیت بالفعل استعداد نهانی
potentiality
استعداد
academic aptitude
استعداد تحصیلی
scholastic aptitude
استعداد تحصیلی
accountable strength
استعداد قابل محاسبه
accountable strength
استعداد قابل توجه
allotropy
استعداد تغییر و تبدیل
amplitude
استعداد
aptness
استعداد
artistic aptitude
استعداد هنری
attached strength
استعداد نیروی زیر امر نیروی زیر امر
attack size
استعداد وسایل درگیر در تک
authorized strength
استعداد مجاز
authorized strength of theater
استعداد مجاز صحنه عملیات از نظر پرسنلی
average strength
استعداد پرسنلی متوسط میانگین استعداد پرسنلی
battle bill
فهرست استعداد رزمی ناو
cabiler
استعداد
caliber
گنجایش استعداد
combat power
نیروی رزمی استعداد رزمی
command strength
استعداد یکان
differential aptitude tests
ازمونهای تشخیص استعداد دی ا تی
division slice
استعداد لشگری
edacity
استعداد خوردن شکم پرستی
effective strength
استعداد رزمی موثر
end strength
استعداد نهایی
fabllibility
استعداد خطا کردن
flatlander
موج سوار کم استعداد
frost susceptibility
استعداد یخزدگی
Other Matches
gormless
کم استعداد
ungifted
بی استعداد
susceptivity
استعداد
simpleminded
کم استعداد
predispostion
استعداد
liability to disease
استعداد
talentless
بی استعداد
reproductivity
استعداد هم اوری
resistibility
استعداد مقاومت
sconce
جمجمه استعداد
risible faculty
استعداد خنده
reproductivity
استعداد تولید
indisposedness
عدم استعداد
imitativeness
استعداد تقلید
occupational aptitude
استعداد شغلی
palooka
بوکسور بی استعداد
war strenght
استعداد جنگی
child prodigy
بچهبا استعداد
level of strength
میزان استعداد رزمی
level of strength
سطح استعداد رزمی
manpower cieling
سطح استعداد پرسنل
potentialize
دارای استعداد کردن
peak strenght
حداکثر استعداد مجاز
physical aptitude test
ازمون استعداد جسمانی
the talnet of the country
مردم با استعداد کشور
reduced strenght
حداقل استعداد جنگی
scholastic aptitude test
ازمون استعداد تحصیلی
vocational aptitude test
ازمون استعداد شغلی
talent for musics
استعداد یا ذوق موسیقی
habiliment
جامه استعداد فکری
Iranians have a gift of tongues.
ایرانیها استعداد زبان دارند
self rating
تعیین میزان استعداد خود
personnel ceiling
سقف استعداد مجاز پرسنلی
means end capacity
استعداد درک وسیله- هدف
rhymester
شاعربی استعداد وکم مایه
peace time complement
استعداد مجاز زمان صلح
seashore musical ability tests
آزمون های استعداد موسیقی سیشور
peace time establishment
جدول استعداد مجاز زمان صلح
green thumb
استعداد و قدرت فوق العاده درپروراندن گیاهان
minnesota clerical aptitude test
ازمون استعداد امور دفتری مینه سوتا
one's light s
نهایت کوشش را در حدودتوانایی یا استعداد خود بعمل اوردن
rimester
قافیه ساز شاعر بی استعداد وکم مایه شاعرک
it is insusceptible of change
اماده برای تغییر نسبت استعداد دگرگونی ندارد
manning level
درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
zeroed out
ازرده خارج شدن یکان رسیدن استعداد رزمی یکان به صفر
telegenic
دارای استعداد شرکت دربرنامههای تلویزیونی مناسب برای برنامه تلویزیونی
tryout
ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
reduction coefficient
ضریب کاهش استعداد ضریب دیدبانی
insusceptibility
عدم استعداد عدم تاثر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com