English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
malapropism استعمال غلط وعجیب وغریب لغات
Other Matches
phantasmagoria منظره خیالی وعجیب وغریب ومجلل
phantasmagorias منظره خیالی وعجیب وغریب ومجلل
sesquipedalian معتاد به استعمال لغات دراز
smoke استعمال دود استعمال دخانیات
smokes استعمال دود استعمال دخانیات
bizarre غریب وعجیب
rummily بطور غریب وعجیب
golliwogs عروسک سیاه وعجیب و غریب
gollywogs عروسک سیاه وعجیب و غریب
golliwog عروسک سیاه وعجیب و غریب
usage استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن
usages استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن
radiologists متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
radiologist متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
disuse عدم استعمال ترک کردن ترک استعمال
screwier عجیب وغریب
freakish عجیب وغریب
peculiar عجیب وغریب
screwiest عجیب وغریب
exotic عجیب وغریب
screwy عجیب وغریب
off-center <idiom> عجیب وغریب
peculiarity صفت عجیب وغریب
peculiarities صفت عجیب وغریب
codger ادم عجیب وغریب
codgers ادم عجیب وغریب
baboon شکل عجیب وغریب
baboons شکل عجیب وغریب
trangam اسباب عجیب وغریب
baroque ارایش عجیب وغریب بی تناسب
freakishly ازروی بوالهوسی بطورعجیب وغریب بوالهوسانه
ticks انواع ساس وکنه وغریب گز وغیره
ticked انواع ساس وکنه وغریب گز وغیره
tick انواع ساس وکنه وغریب گز وغیره
What are those strange noises? این سروصدا های عجیب وغریب چیست ؟
terminologies لغات
terminology لغات
nomenclature مجموعه لغات
dictionaries فرهنگ لغات
dictionary فرهنگ لغات
vocabulary فرهنگ لغات
vocabularies فهرست لغات
vocabularies فرهنگ لغات
vocabulary فهرست لغات
lexicon [dictionary] فرهنگ لغات
dictionary فرهنگ لغات
word book فرهنگ لغات
wordplay بازی با لغات
wordbook فرهنگ لغات
ellipsis انداختن لغات
glossary فرهنگ لغات
lexical وابسته به فرهنگ لغات
syntactics علم ترکیب لغات
english words واژه ها یا لغات انگلیسی
etymology علم اشتقاق لغات
etymologies علم اشتقاق لغات
glossary فرهنگ لغات دشوار
glossaries فرهنگ لغات دشوار
vocabular مربوط به لغات یا فهرست ان
word لغات رابکار بردن
nomenclator فهرست لغات و اسامی
dictionary program برنامه فرهنگ لغات
etymological مربوط به ریشه لغات
vocabulary مجموع لغات یک زبان
vocabularies مجموع لغات یک زبان
semantics علم لغات و معانی
worded لغات رابکار بردن
gallicism اصطلاحات و لغات ویژه فرانسوی
the a.of boreign words اقتباس یاگرفتن لغات بیگانه
vocabular مربوط به فرهنگ لغات زبان
spelling checker کنترل کننده حروف لغات
reword لغات متنی را عوض کردن
glossaries فرهنگ لغات فنی سفرنگ
wordless غیرقابل بیان با لغات خاموش
glossary فرهنگ لغات فنی سفرنگ
semantics علم لغات معنی شناسی
back formation لغت سازی اشتقاق لغات از یکدیگر
computer jargon لغات فنی مربوط به رشته کامپیوتر
malapropian کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
onomastics علم اشتقاق لغات و طرزاستعمال انها
agglutination ترکیب لغات ساده و اصلی بصورت مرکب
king's english اصطلاحات و لغات خاص انگلیسی علمی مصطلح درجنوب انگلیس
synonymize الفاظ مترادف بکار بردن فرهنگ لغات هم معنی راتالیف کردن
application استعمال
use استعمال
applications استعمال
employment استعمال
expenditure استعمال
uses استعمال
processor کامپیوتر کوچک برای کار کردن با لغات , تولید متن , گزارش , نامه و...
linguistics علم السنه واشتقاق لغات وساختمان وترکیب کلمات وصرف ونحو لسانیات
Pidgin English <idiom> انگلیسی برای ارتباط بازرگانان با زبان های متفاوت شامل گرامر ساده و لغات کم.
glossarist کسی که در پایان کتابی فهرست یا فرهنگی برای لغات دشوار ان تهیه میکند مفسر
value in use ارزش استعمال
unworn استعمال نشده
use value ارزش استعمال
tutoyer استعمال کردن
user cost هزینه استعمال
overuse استعمال مفرط
cranage استعمال جرثقیل
bilinguality استعمال دوزبان
bilingualism استعمال دوزبان
smoking استعمال دخانیات
telescopy فن استعمال دوربین
misusage سوء استعمال
misapplication سوء استعمال
misapplication استعمال بیجا
exercises استعمال کردن
nicotian دود استعمال کن
riflery استعمال تفنگ
apply استعمال کردن
exercised استعمال کردن
applies استعمال کردن
ill use بد استعمال کردن
ill usage سوء استعمال
exercise استعمال کردن
applying استعمال کردن
employ استعمال کردن
desuetude عدم استعمال
abuses بد استعمال کردن
abused سوء استعمال
abused بد استعمال کردن
abuse سوء استعمال
abuse بد استعمال کردن
maltreatment سوء استعمال
use استعمال مصرف
law of use قانون استعمال
disuse عدم استعمال
employed استعمال کردن
employing استعمال کردن
employs استعمال کردن
abuses سوء استعمال
abusing بد استعمال کردن
abusing سوء استعمال
usages عرف استعمال
abusive سوء استعمال
usage نحوه استعمال
applications موارد استعمال
usage عرف استعمال
usages نحوه استعمال
graphics فن استعمال نمودار
application موارد استعمال
uses استعمال مصرف
overkill استعمال بیش از حد
using استعمال مصرف
dedicated کامپیوتری که فقط مخصوص پردازش لغات است و برنامه دیگری روی آن قابل اجرا نیست
exception ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر
exceptions ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر
dosage مقدار استعمال دارو
no smoking allowed استعمال دخانیان ممنوع
outward application استعمال برونی یا خارجی
nicotian استعمال کننده دخانیات
catachresis استعمال غلط کلمه
mitring استعمال تاج اسقفی
The habit of smoking. عادت به استعمال دخانیات
vernacularism استعمال زبان محلی
law of disuse قانون عدم استعمال
dosages مقدار استعمال دارو
malapropism سوء استعمال کلمات
users استعمال کننده کاربر
mitering استعمال تاج اسقفی
user استعمال کننده کاربر
symbolization استعمال علائم ونشانهای رمزی
oxymoron استعمال کلمات مرکب ضدونقیض
purism افراط در استعمال صحیح الفاظ
holophrastic استعمال کننده کلمه قصار
telescopist متخصص استعمال دوربینهای نجومی
abjectival use of a noun استعمال اسمی به طور صفت
neology استعمال واژه یااصطلاح جدید
instrumentation تنظیم اهنگ استعمال الت
incompatible غیر قابل استعمال با یکدیگر
deverbative بصورت مشتق استعمال شده
oxymoron استعمال کلمات مرکب متضاد
periphrasis استعمال واژه ها وعبارات زائد
abstinence ریاضت پرهیز از استعمال مشروبات الکلی
junkies استعمال کنندهء هروئین و مواد مخدره
smoker واگن یا اتاق مخصوص استعمال دخانیات
to smoke oneself sick از بسیاری استعمال دخانیات ناخوش شدن
abstemious مخالف استعمال مشروبات الکلی پرهیزکار
dump موادی که موقتا برای استعمال انبارمیشود
teetotallers طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
teetotalism پیروی از اصل منع استعمال مسکرات
utilization به کار بردن استعمال در دسترس قراردادن
non abstainer کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
junkie استعمال کنندهء هروئین و مواد مخدره
smokers واگن یا اتاق مخصوص استعمال دخانیات
wear and tear از بین رفتن اموال در نتیجه استعمال
teetotaller طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
teetotaler طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
purist شخصیکه در استعمال کلمات صحیح وسواس دارد
zoomorphism استعمال اشکال حیوانات در هنربعنوان علائم مخصوص
abstainer پرهیزگار کسیکه از استعمال مسکرات پرهیز دارد
nicotinism مسمویت از نیکتین در نتیجه استعمال زیاد تنباکو
joint جای کشیدن تریاک با استعمال نوشابه لولا
purists شخصیکه در استعمال کلمات صحیح وسواس دارد
adoption اقتباس استعمال لغت بیگانه بدون تغییر شکل آن
I dont smoke at all. اهل دود نیستم ( دخانیات استعمال نمی کنم )
lupulin خاکه تلخه که بعنوان داروی مسکن استعمال میشود
jake leg فلجی که به علت استعمال مشروبات الکلی ایجاد میشود
petroleur کسیکه با استعمال نفت اتش سوزی راه می اندازد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com