English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 73 (5 milliseconds)
English Persian
installation استقرار
installations استقرار
pitch استقرار
pitches استقرار
settlement استقرار
settlements استقرار
mounting استقرار
stability استقرار
establishment استقرار
establishments استقرار
downloading استقرار
localization استقرار
sessility استقرار
solidification استقرار
colony استقرار
Other Matches
prepositions استقرار در محل پیش بینی شده استقرار در محل معین شده
preposition استقرار در محل پیش بینی شده استقرار در محل معین شده
reintegration استقرار مجدد
angle of repose زاویه استقرار
stanchion سکوی استقرار
lodgment area منطقه استقرار
permanent emplacement استقرار دایمی
positioning band حلقه استقرار
posteriori ازراه استقرار
delocalization عدم استقرار
crimping groove شیار استقرار
tent striking فرمان ضد استقرار
confirmation تثبیت استقرار
restoration استقرار مجدد
stations استقرار یافتن
centralization استقرار درمرکز
stationed استقرار یافتن
station استقرار یافتن
yoke پایه استقرار
yoke دوشاخه استقرار
seat سکوی استقرار
seated سکوی استقرار
seats سکوی استقرار
centralisation استقرار درمرکز
setting ring حلقه استقرار یا ثبات
network topology چگونگی استقرار شبکه
lodgment منزل گیری استقرار
alt azimuth mounting استقرار سمت- ارتفاعی
seating محل استقرار نشیمن
set up اماده بکار استقرار
downloading utility برنامه کمکی استقرار
equatorial mounting استقرار معدل النهاری
lodgement منزل گیری استقرار
automatic font downloading استقرار خودکار فونت
angle of repose حداکثر شیب استقرار
settling rounds تیر استقرار قنداق توپ
downloadable font فونت قابل استقرار در حافظه
anchor line cable کابل استقرار چتردر هواپیما
disposition استقرار یکانها و اماد درمنطقه
metacenter نقطه استقرار وثبات یاتوازن
location of industry تعیین محل استقرار صنعت
make up <idiom> استقرار وسایل تزئین وآرایش
settles مستقر شدن یامستقر کردن استقرار
settle مستقر شدن یامستقر کردن استقرار
location theory نظریه تعیین محل استقرار صنعت
cannelure شیار استقرار پوکه روی گلوله
gun post سوراخ محل استقرار لوله توپ
sponson سکوی استقرار توپ روی برجک
cannelure شیار استقرار روکش گلوله ثاقب
steric وابسته بطرز استقرار اجزاء اتم در فضا
trailer camp محل استقرار ترایلربااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
rack space محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
trailer court محل استقرار ترایلر بااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
trailer park محل استقرار ترایلربا اتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
staging سوار شدن یا سوار کردن پرسنل در ناو یا هواپیما استقرار موقت
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
sabot کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
base piece پایه پایه استقرار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com