Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 49 (3 milliseconds)
English	Persian
fruition	استنتاج
conclusion	استنتاج
conclusions	استنتاج
inference	استنتاج
inferences	استنتاج
eduction	استنتاج
evolvement	استنتاج
subsumption	استنتاج
Other Matches
inferable	قابل استنتاج استنتاج پذیر
inferrible	قابل استنتاج استنتاج پذیر
inferential	وابسته به استنتاج
inferring	استنتاج کردن
inferred	استنتاج کردن
infer	استنتاج کردن
subsuming	استنتاج کردن
infers	استنتاج کردن
draw a conclusion	استنتاج کردن
draw a cunclusion	استنتاج کردن
obversion	استنتاج معکوس
subsumes	استنتاج کردن
subsumed	استنتاج کردن
derive	استنتاج کردن
derives	استنتاج کردن
deriving	استنتاج کردن
deduction	استنتاج قیاسی
subsume	استنتاج کردن
concludes	استنتاج کردن
conclude	استنتاج کردن
inference rule	قواعد استنتاج [منطق]
to put two and two together <idiom>	استنتاج کردن [اصطلاح]
inferentally	بطریق استنتاج یا استنباط
illatively	بطریق استنتاج یا استخراج
deduction	استنتاج نتیجه گیری
induction	قیاس کل از جزء استنتاج
inductions	قیاس کل از جزء استنتاج
evolving	استنتاج کردن نموکردن
evolves	استنتاج کردن نموکردن
evolved	استنتاج کردن نموکردن
evolve	استنتاج کردن نموکردن
conclude	نتیجه گرفتن استنتاج کردن
induced	استنتاج کردن تحریک شدن
induce	استنتاج کردن تحریک شدن
induces	استنتاج کردن تحریک شدن
rule of inference,	قواعد استنتاج [منطق] [ریاضی]
inducing	استنتاج کردن تحریک شدن
transformation rule	قواعد استنتاج [منطق] [ریاضی]
concludes	نتیجه گرفتن استنتاج کردن
syntheses	استنتاج تفسیر و تقویم اخبار در کسب اطلاعات
synthesis	استنتاج تفسیر و تقویم اخبار در کسب اطلاعات

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com