English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 74 (5 milliseconds)
English Persian
ruffini cylinder استوانه روفینی
Other Matches
ruffini corpuscle ذره روفینی
counter recoil cylinder استوانه هادی پیستون مواج استوانه عاید
rollers استوانه
cannon استوانه
cannons استوانه
roller استوانه
drum استوانه
platten استوانه
drummed استوانه
shaft استوانه
shafts استوانه
platen استوانه
cylinder استوانه
dog-wheel استوانه
cylinders استوانه
driving sleeve استوانه گرداننده
cylindrically بشکل استوانه
cylindroid شبه استوانه
stele استوانه اوندی
cylindroid استوانه وار
guide cylinder استوانه راهنما
induction cylinder استوانه القائی
recoil cylinder استوانه دافع
revolving top استوانه توزیع
stela استوانه اوندی
wehnelt cylinder استوانه ونلت
access shaft مدخل استوانه ای
graduated cylinder استوانه مدرج
winch استوانه تارکشی نخ
graduate استوانه مدرج
winches استوانه تارکشی نخ
graduating استوانه مدرج
winched استوانه تارکشی نخ
graduates استوانه مدرج
winching استوانه تارکشی نخ
dashpot استوانه متعادل کننده
replenisher استوانه نافم روغن
rundle استوانه گردنده گوی
drum [ستون استوانه شکل]
spacer disk استوانه توپر فلزی
stelar دارای استوانه اوندی
thin walled cylinder استوانه جدار نازک
cylindrical coordinate مختصات استوانه ای [ریاضی]
drum درام سیلندر استوانه
drum طبل کوس استوانه
roller بام غلتان استوانه
critical infinte cylinder قطر بحرانی استوانه
Rod cell یاخته استوانه ای [در چشم]
rollers بام غلتان استوانه
drum فرف استوانه شکل
cylindrical دارای شکل استوانه
rod یاخته استوانه ای [در چشم]
drummed طبل کوس استوانه
fust [میله استوانه ای ستون ها]
motor tube استوانه موتور موشک
drummed فرف استوانه شکل
drummed درام سیلندر استوانه
warping head استوانه چرخنده بکسل لنگر
counterbore خزینه دار کردن استوانه
cylindrical coordinate system دستگاه مختصات استوانه ای [ریاضی]
beater mill تغارچهای که در داخل ان استوانه نیز قرار دارد
rods and cones [in the retina] یاخته های استوانه ای و مخروطی [در شبکیه چشم]
trommel غربال سیمی استوانه شکلی مخصوص سنگ معدن
fusarole [حلقه ای به شکل نیم دایره در تزئینات میله استوانه ای ستون ها]
bushes استوانه توخالی که داخل سوراخی جای گرفته و محکم میشود
bush استوانه توخالی که داخل سوراخی جای گرفته و محکم میشود
solenoid سیم پیچی بشکل استوانه برای ایجاد میدان مغناطیسی مارپیچ کهربایی
gabion سبد استوانه شکل بدون ته که از خاک پر کرده و برای جان پناه بکار میبرند
universal roll برای شکل دادن تیرهای بال پهن معمولابا چهار استوانه دوار نوردمیکنند که به همین نام معروف است
cable drum قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد
pilaster هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
kelly drive bushing اتصال کلی که بصورت استوانه بوده و مابین کلی وسوزن حفاری وجود دارد
BNC connector متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com