English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (18 milliseconds)
English Persian
zeugma اسعتمال صفت یا قید یافعلی برای دو یاچندکلمه بطوری که شامل همه یایکی شود
Other Matches
board BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
boarded BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
authoring ابزاری که برای توسعه برنامههای کاربردی چند منظوره استفاده می شوند. که شامل دستورات خاص برای کنترل درایو -CD ROM
badminton بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
eighty track disk دیسک فرمت شده برای شامل شدن هشتاد شیار
chromel الیاژی شامل اهن نیکل کرم برای ساختن ترموکوپلهای با حرارت زیاد
inductor قطعه الکتریکی شامل هستهای از سیم برای بیان تاثیرات روی مدار.
reportedly بطوری که شایع است
He was so drunk that… بطوری مست بود که
home ریز کامپیوتر طراحی شده برای مصرف خانگی که برنامههای کاربردی آن شامل آموزش
homes ریز کامپیوتر طراحی شده برای مصرف خانگی که برنامههای کاربردی آن شامل آموزش
Pidgin English <idiom> انگلیسی برای ارتباط بازرگانان با زبان های متفاوت شامل گرامر ساده و لغات کم.
sprint medley دو سرعت امدادی شامل 002004 و 008 متر برای مردان و 001 002 و 004 متربرای زنان
qwerty صفحه کلید زبان انگلیسی برای ماشین تایپ کامپیوتر که خط اول حروف شامل QWGRTY است
input/output پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا
diaper pattern طرح گل و بلبل تکراری [بطوری که کل متن فرش را در بر بگیرد.]
delay line storage یک دستگاه ذخیره که شامل یک خط تاخیری و وسیلهای برای درج مجدد اطلاعات بدرون خط تاخیری میباشد
communication پردازندهای که شامل چندین تابع handshaking وتشخیص خطا برای چندین اتصال بین وسایل است
keypad مجموعه ده کلید با طرح . شامل شده در بیشتر صفحه کلیدها به صورت کلیدهای جداگانه برای وارد کردن حجم زیاد داده عددی
lisp یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisped یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisping یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisps یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
report program generator زبان برنامه نویسی درکامپیوترهای شخصی برای آماده کردن گزارشات تجاری که به دادههای درون فایل , پایگاه داده ها و...امکان شامل شدن میدهد
pulls ضربه زدن بطوری که گوی به سمت مخالف دست گلف باز برود حرکت بازوی شناگر در اب کشیدن دهنه اسب
pull ضربه زدن بطوری که گوی به سمت مخالف دست گلف باز برود حرکت بازوی شناگر در اب کشیدن دهنه اسب
flight پرواز بلند و طولانی توپ پس از ضربه یا توپ زدن بطوری که ناگهان به زمین بیافتد
Zipper selvage حاشیه زیپ شکل [در مناطق کرد نشین شرق ترکیه عده ای از بافندگان حاشیه های فرش خود را بصورت دندانه زیپ می بافند بطوری که کل حاشیه شکل یک زیپ بسته را نشان می دهد.]
Inc شامل
far-reaching شامل
sweeping شامل
comprising شامل
covering شامل
containing شامل
self inclusive شامل
inclusive شامل
including شامل
in شامل
in- شامل
do with <idiom> شامل شدن
inclusive or یای شامل
bimillenary شامل دوهزار
retrospect شامل گذشته
applying شامل شدن
apply شامل شدن
applies شامل شدن
includible شامل کردنی
engird شامل بودن
trinomial شامل سه نام
butyraceous شامل کره
engirdle شامل بودن
includable شامل کردنی
comprise شامل بودن
embracing شامل بودن
excluding شامل نشدن
butyric شامل کره
embraced شامل بودن
comprised شامل بودن
comprises شامل بودن
embrace شامل بودن
embraces شامل بودن
ineligible شامل نشدنی
kiosks فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
excludes شامل نشدن یا جداشدن
plenary شامل تمام اعضاء
ex post facto شامل اصول گذشته
over all شامل همه چیز
exclude شامل نشدن یا جداشدن
plenaries شامل تمام اعضاء
exclusion عمل شامل نشدن
encompass شامل بودن دربرگرفتن
encompasses شامل بودن دربرگرفتن
encompassing شامل بودن دربرگرفتن
echaustive شامل همهء جزئیات
across the board شامل تمام طبقات
inclusive or gate دریچه یای شامل
terraqueous شامل خشکی ودریا
exhaustive شامل تمام جرئیات
encompassed شامل بودن دربرگرفتن
retroact شامل گذشته شدن
intraspecies شامل گروه بخصوصی
intraspecific شامل گروه بخصوصی
exclusive آنچه شامل نمیشود
defensive منطقه دفاعی شامل دروازه
Is breakfast included? آیا شامل صبحانه هم میشود؟
thetical وابسته به یا شامل پایان نامه
apodeictic شامل یا مستلزم بیان حقیقت
retroactively چنانکه شامل گذشته شود
thetic وابسته به یا شامل پایان نامه
fullest کامل یا شامل همه چیز
tenementary شامل ملک استیجاری اپارتمانی
apodictic شامل یا مستلزم بیان حقیقت
entailing شامل بودن فراهم کردن
tetrahydrate ترکیب شیمیایی شامل چهارمولکول اب
interfaces که شامل : کانال ورودی /خروجی
toffy اب نبات شامل شکر زردوشیره
full کامل یا شامل همه چیز
tetraethyl شامل چهاردسته اتیل در هرملکول
all round کاملا شامل هر چیز یا هرکس
with average شامل خسارات خصوصی وجزئی
interface که شامل : کانال ورودی /خروجی
contain شامل بودن خودداری کردن
gnomic شامل پند و ضرب المثل
contained شامل بودن خودداری کردن
contains شامل بودن خودداری کردن
toffees اب نبات شامل شکر زردوشیره
entails شامل بودن فراهم کردن
toffee اب نبات شامل شکر زردوشیره
entailed شامل بودن فراهم کردن
entail شامل بودن فراهم کردن
motorola سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
english sonnet غزل انگلیسی که شامل دوازده سطراست
turkic زبانهای ترکی شامل جغتایی وعثمانی
turki زبانهای ترکی شامل جغتایی وعثمانی
twinkle box دستگاه ورودی شامل حس کنندههای نوری
except مکان دهی و ادغام شامل نیست
applies درخواست کردن شامل حال بودن
interactive قالبها و خصوصیات فرد را شامل میشود
applying درخواست کردن شامل حال بودن
apply درخواست کردن شامل حال بودن
this proverb is not a to him این مثل شامل حال اونیست
bumf اسناد شامل اطلاعات دستورالعمل چیزی
sclav ect عضو نژادی که شامل مردم خاوراروپاباشد
foundation اسکلت اصلی فرش [شامل تار و پود]
leg side قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
entablature قسمتی از سر ستون که شامل کتیبه وگلویی است
adder وسیله یا تابعی که شامل نتیجه دو یا چند ورودی
inclusive چیزی هک در میان چیز دیگر شامل شود
interfaith شامل اشخاصی دارای عقاید وادیان مختلف
adders وسیله یا تابعی که شامل نتیجه دو یا چند ورودی
scope محدوده مقادیر که یک متغیر میتواند شامل شود
alphanumeric صفحه کلیدی که شامل حروف و اعداد است
subtend در زیر چیزی بسط یافتن شامل بودن
retrospectively چنانکه شامل گذشته شودیاعطف بماسبق کند
storewide شامل تمام موجودی انبار یاتمام فروشگاه
interactive سازمان تخصصی که موضوعاتی شامل زبان نویسنده
Is mileage included? آیا شامل مایل مسافت پیموده شده هم میشود؟
distance medley دو استقامت امدادی شامل 004 008 0021 و 0061متر
lipide مواد چربی که شامل پیه وموم وفسفاتیدوسروبروزیدها میباشد
lipid مواد چربی که شامل پیه وموم وفسفاتیدوسروبروزیدها میباشد
triathlon مسابقه سه گانه بین زنان شامل دو 001 متر
cpu بخش اصلی CPU شامل ALU واحد کنترل
handshaking سیگنال ارسالی بین دو وسیله ارتباطی شامل آماده ارسال
slotting تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
slots تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
catchall بخشی که شامل مواد مختلف وبدون دسته بندی باشد
slot تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
radio sheck یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
bible کتاب مقدس که شامل کتب عهد عتیق وجدید است
bibles کتاب مقدس که شامل کتب عهد عتیق وجدید است
bios که معمولاگ شامل کنترل صفحه نمایش و صفح کلید و دیسک درایوهاست
CD I این استاندارد شامل توابع کد گذاری فشرده سازی و نمایش است
reprographics تکنولوژی ای که شامل واردزیر است فرایندهای تولیدمجدد و نسخه برداری ازمستندات
sashes قاب دورشیشه در یاپنجره که شامل میلههای چوبی بین شیشه ها نیزمیباشد
sash قاب دورشیشه در یاپنجره که شامل میلههای چوبی بین شیشه ها نیزمیباشد
landplane هواپیمایی که قادر به برخاستن از سطح زمین که شامل برف و یخ نیز میگرددمیباشد
motorola تولید کننده قط عات الکترونیکی شامل پردازندههای کامپیوتری Apple Macintosh
alphanumeric عملوندی که میتواند شامل حروف الفبا- عددی مانند رشته ها باشد
traveling fellowship بورس تحصیلی شامل هزینه مسافرت وتحقیقات در خارج از محل خود
config.sys در DOS و 2/OS یک فایل متن اسکی که شامل فرمانهای پیکر بندی است
executed contract قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود
legs ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
epididymis زائده طویل و باریک عقب بیضه که شامل مجاری خروجی منی است
leg ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
voodooism ایین مذهبی سیاه پوستان افریقایی که شامل طلسم و جادو میباشد جادوگری
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
gems IB و اتاری اس تی اضافه میکندرا به ریزکامپیوترهای گوناگونی شامل کامپیوترشخصی acpaintبرنامهای که کیفیتهای مشابه acintosh
traffics اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
nibbling به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود
columnar and trabeated [نوعی از ساختار شامل ستون های عمدی یا تیرگهایی که از تیرهای افقی حمایت می کند.]
chip کامپیوتر کامل ساده شامل CPU حافظه و پورتهای ورودی / خروجی روی یک قطعه
bells and whistles یک توضیح غیر رسمی ازویژگیهای بیشتر یک سیستم کامپیوتری که شامل گرافیک نمایش رنگی
trafficked اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
string متغیر در زبان کامپیوتری که میتواند شامل حروف الفبا- عددی و نیز اعداد باشد
nibbles به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود
gem IB و اتاری اس تی اضافه میکندرا به ریزکامپیوترهای گوناگونی شامل کامپیوترشخصی acpaintبرنامهای که کیفیتهای مشابه acintosh
nibbled به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود
trafficking اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
chips کامپیوتر کامل ساده شامل CPU حافظه و پورتهای ورودی / خروجی روی یک قطعه
typeball یک عنصر ضربه زننده ماشین تحریر که شامل تمام کاراکترهای قابل استفاده میباشد
nibble به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود
traffic اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
microsoft بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
AUTOEXEC.BAT فایل دستهای که شامل دستوراتی است که وقتی کامپیوتر شروع به کار میکند اجرا می شوند
cryoelectronic storage یک وسیله ذخیره شامل موادی که در دماهای بسیار پایین بعنوان هادیهای عالی عمل می کنند
word star یک برنامه پردازش کلمه مشهور که شامل هجی کردن کلمات و ویژگی ادغام پستی استacrostic
aliens دیسک فرمت شده روی سیستم دیگر یا شامل دادهای به فرمتی که قابل خواندن یا فهم نیست
alien دیسک فرمت شده روی سیستم دیگر یا شامل دادهای به فرمتی که قابل خواندن یا فهم نیست
accumulator مهمترین ثبات ذخیره سازی داخلی CPU که شامل نتیجه یک عمل یا کلمه داده پردازش شونده است
accumulator register مهمترین ثبات ذخیره سازی داخلی CUP که شامل نتیجه یک عمل یا کلمه داده پردازش شونده است
cards تختهای که شامل درایو دیسک سخت است و نیز واسطهای مورد نیاز الکترونیکی که قابل ورود به سیستم هستند
back plane یک برد مدار چاپی PCB که شامل حفره هایی است که سایر بردها می توانند بازاویههای صحیح در ان جای بگیرند
card تختهای که شامل درایو دیسک سخت است و نیز واسطهای مورد نیاز الکترونیکی که قابل ورود به سیستم هستند
drive چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
plotters وسیهل خروجی کامپیوتری شامل قلم متحرک و یک قطعه کاغذ اطراف وسیلهای که می چرخد و الگوها و متن هایی ایجاد میکند
plotter وسیهل خروجی کامپیوتری شامل قلم متحرک و یک قطعه کاغذ اطراف وسیلهای که می چرخد و الگوها و متن هایی ایجاد میکند
chains لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com