Dictiornary-Farsi | اسلاید دیواری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 93 (6 milliseconds)

English	Persian
transparencies	اسلاید دیواری
transparency	اسلاید دیواری


Other Matches

visual aid	اسلاید
slides	اسلاید
slide	اسلاید
slide show	نمایش اسلاید
slide show package	بسته نمایش اسلاید
walls	دیواری
murals	دیواری
wall	دیواری
parietal	دیواری
mural	دیواری
service	شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
serviced	شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
paper hangings	کاغذ دیواری
electrical outlet	پریز دیواری
covered forge	کوره دیواری
outlet box	جعبه دیواری
fire grate	اجاق دیواری
point [wall socket] [British]	پریز دیواری
intermural	میان دیواری
power outlet	پریز دیواری
socket [wall socket]	پریز دیواری
fire side	بخاری دیواری
fire place	بخاری دیواری
wall painting	نقاشی دیواری
wall mounting cabinet	قفسه دیواری
wall mounted switch	کلید دیواری
wall hanging	تزئینات دیواری
wall tie	بست دیواری
extra-mural	فرا دیواری
side board	میز پا دیواری
sconce mirror	ایینه دیواری
wall socket	پریز دیواری
wall paper	کاغذ دیواری
murals	نقاشی دیواری
mural	نقاشی دیواری
wall clock	ساعت دیواری
grates	بخاری تو دیواری
grated	بخاری تو دیواری
grate	بخاری تو دیواری
banks	کرانه دیواری
bank	کرانه دیواری
mural	نقش دیواری
murals	نقش دیواری
wallpapers	کاغذ دیواری
affiche	اعلان دیواری
wallpaper	کاغذ دیواری
hangings	کاغذ دیواری
chimneys	بخاری دیواری
chimney	بخاری دیواری
frescoes	نقاشی دیواری
fresco	نقاشی دیواری
rung	پله ی دیواری
lean-to proof	بام سینه دیواری
fractable	[کتیبه دیواری سنتوری]
electrical outlets	پریز های دیواری
wallpaper adhesive	چسب کاغذ دیواری
electric sockets	پریز های دیواری
wall sockets	پریز های دیواری
power outlets	پریز های دیواری
paper hanger	کاغذ دیواری چسبان
witch hazel	موچسب پیچک دیواری
to batter awall	کوبیدن یافروریختن دیواری
tablature	نقاشی دیواری یا سقفی
pitch and toss	بازی بیخ دیواری
paper stainer	سازنده کاغذهای دیواری
lean to roof	بام سینه دیواری
inclosure	چهار دیواری حصار
gas bracket	لوله دیواری که دارای گازسوزباشد
countermure	دیواری که برای پشتیبان دیواردیگربسازند
wallpapers	با کاغذ دیواری تزئین کردن
wallpaper	با کاغذ دیواری تزئین کردن
The clock has stopped.	ساعت دیواری خوابیده است
paperhanger	کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
to panel a wall	دیواری را تخته کوبی کردن
to peck down a wall	دیواری را با الت نوک تیزخراب کردن
dyke	دیواری که برای جلوگیری از اب دریا می سازند
The clock is fast (gaining).	ساعت دیواری تند کار می کند
dikes	دیواری که برای جلوگیری از اب دریا می سازند
frameworks	استخوان بندی قالب چهار دیواری
framework	استخوان بندی قالب چهار دیواری
krantz	خاره هایی که دیواری ازانهادرست شود
dykes	دیواری که برای جلوگیری از اب دریا می سازند
Does this clock keep good time?	این ساعت دیواری درست کار می کند ؟
hanging	[فرش کردن، کاغذ دیواری یا هر تزئینی برای اتاق]
parpen	سنگ تراشی مه از توی دیواری گذر کرده و ازدوسوی ان نمایان باشد
branch cutoff	دیواری است که معمولا درجهت عمود بر دیوار سپری ساخته میشود
This is a self - winding clock .	این ساعت دیواری کوک لازم ندارد ( اتو ماتیک است )
cuckoo clocks	ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
cuckoo clock	ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
quadrangle	چهار گوش چهار دیواری
quadrangles	چهار گوش چهار دیواری