English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
systemization اسلوب سازی
Other Matches
technique اسلوب
techniques اسلوب
systems اسلوب
system اسلوب
methods اسلوب
method اسلوب
modes اسلوب
mode اسلوب
methode اسلوب
fashion اسلوب
fashioning اسلوب
fashioned اسلوب
fashions اسلوب
white ground technique اسلوب نقاشی
immethodical بدون اسلوب
methodologies اسلوب شناسی
techniques اسلوب کار
methodologist اسلوب شناس
luria technique اسلوب لوریا
measuring method اسلوب سنجش
technique اسلوب کار
matching technique اسلوب همتاسازی
methodology اسلوب شناسی
methodical اسلوب دار
systems طرز اسلوب
system طرز اسلوب
matching technique اسلوب جور کردن
methodically از روی اسلوب با قاعده
systematically ازروی یک اسلوب معین
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
systemmatize دارای روش یاقاعده کردن اسلوب دادن
systematize دارای روش یا قاعده کردن اسلوب دادن به
nonoverlap processing نوشتن و پردازش داخلی فقط در یک اسلوب سری صورت می گیرد
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustrations خنثی سازی محروم سازی
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
measuring technique متد سنجش اسلوب سنجش فن سنجش فن اندازه گیری
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
individuation تک سازی
padding له سازی
pavement کف سازی
individualising تک سازی
retortion کج سازی
local anasthesia سر سازی
bridge building پل سازی
bridgework پل سازی
deflexion خم سازی
flection خم سازی
retortion خم سازی
pavements کف سازی
flooring کف سازی
individualization تک سازی
stylization مد سازی
individualize تک سازی
individualises تک سازی
individualized تک سازی
individualizes تک سازی
individualised تک سازی
idolization بت سازی
truncation بی سر سازی
individualizing تک سازی
repk lection پر سازی
compaction تو پر سازی
braziers برنج سازی
refrigerating technique فن سرما سازی
coaching اماده سازی
negation خنثی سازی
evacuation تهی سازی
floored کف سازی کردن
rectification دائم سازی
re construction دوباره سازی
rearrngement پس وپیش سازی
brazier برنج سازی
frame-up پرونده سازی
renewals تازه سازی
latticework شبکه سازی
stacking پشته سازی
road making راه سازی
conditioning شایسته سازی
tuning میزان سازی
overturns واژگون سازی
plaster of Paris گچ مجسمه سازی
histrionics صحنه سازی
scenery صحنه سازی
frame-ups پرونده سازی
severance جدا سازی
shipbuilding کشتی سازی
regionalism منطقه سازی
flooding غرقه سازی
intriguing زمینه سازی
intrigues زمینه سازی
intrigue زمینه سازی
modeling نمونه سازی
overturned واژگون سازی
scaling مقیاس سازی
simplifies ساده سازی
sterilization سترون سازی
retrenchment مستحکم سازی
modulation سوار سازی
modernization نوین سازی
refrigeration سرد سازی
modelling قالب سازی
idealizing دلخواه سازی
ceramics سفال سازی
simplify ساده سازی
reviviscence زنده سازی
road bed زیر سازی
planning زمینه سازی
slitting میخ سازی
afforestation جنگل سازی
mimicry شکلک سازی
detection نمایان سازی
detection اشکار سازی
disclosure فاش سازی
simplifying ساده سازی
idealizes دلخواه سازی
idealized دلخواه سازی
sculptures مجسمه سازی
sculpture پیکره سازی
sculpture مجسمه سازی
refreshingly دوباره سازی
refreshing دوباره سازی
housing خانه سازی
reconstructions دوباره سازی
reconstruction دوباره سازی
sculptures پیکره سازی
restoration to life زنده سازی
idealize دلخواه سازی
idealising دلخواه سازی
churning کره سازی
disclosures فاش سازی
floor کف سازی کردن
floors کف سازی کردن
retardment کند سازی
idealises دلخواه سازی
idealised دلخواه سازی
renewal تازه سازی
overturn واژگون سازی
exclusion محروم سازی
smoothing صاف سازی
arching طاق سازی
rejuvenation جوان سازی
depletion تهی سازی
displacement جانشین سازی
packing فشرده سازی
wording عبارت سازی
spoliation تباه سازی
oscillations نوسان سازی
oscillation نوسان سازی
resolving برطرف سازی
simulations همانند سازی
assimilation درون سازی
fading محو سازی
enrichment غنی سازی
humanization مردمی سازی
nationalization ملی سازی
industrialization صنعتی سازی
simplifcation ساده سازی
sinter کلوخه سازی
soapmaking صابون سازی
soilure الوده سازی
solidification سفت سازی
milling ارد سازی
assimilation همگون سازی
standardization متعارف سازی
standardization یکنواخت سازی
standardization استاندارد سازی
simulation فاهر سازی
simulation شبیه سازی
notification اگاه سازی
relocation جابجا سازی
suboptimization زیربهینه سازی
subtilization نرم سازی
reductions ساده سازی
reduction ساده سازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com