English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English Persian
bumf اسناد شامل اطلاعات دستورالعمل چیزی
Other Matches
dow jones information service سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
aperture card روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
shift instruction دستورالعمل تغییر مکان دستورالعمل انتقال دستورالعمل جابجایی
push pop stack ثباتی که اطلاعات را ازشمارنده برنامه گرفته ومکانهای ادرس دستورالعمل را بر مبنای "انکه اول رفته اخر خارج شود" ذخیره میکند
drivers یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
driver یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
image [تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود.]
images تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود
delay line storage یک دستگاه ذخیره که شامل یک خط تاخیری و وسیلهای برای درج مجدد اطلاعات بدرون خط تاخیری میباشد
subtend در زیر چیزی بسط یافتن شامل بودن
inclusive چیزی هک در میان چیز دیگر شامل شود
briefing direction دستورالعمل اجرای توجیه دستورالعمل جلسه توجیهی
statitizing فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد
pause instruction دستورالعمل وقفه دستورالعمل توقف
instruction counter شمارنده دستورالعمل شمارشگر دستورالعمل
arithmetic instruction دستورالعمل محاسباتی دستورالعمل حسابی
date افزودن آخرین و جدیدتری اطلاعات به چیزی
dates افزودن آخرین و جدیدتری اطلاعات به چیزی
dates افزودن اطلاعات به چیزی یا همیشه به روز بماند
date افزودن اطلاعات به چیزی یا همیشه به روز بماند
window تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
associative storage یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
basic بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basics بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
echo check بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
derived information اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
attributing 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributes 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attribute 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
radar correlation درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
trapdoor فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoors فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
automatic data processing پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
distance vector protocols اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
read time زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
connection پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connexions پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
civilian internee information bureau دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
defense system aquisition سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
helps پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
help پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
negative acknowledgement کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
windowing 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
order دستورالعمل
recipe دستورالعمل
procedure دستورالعمل
recipes دستورالعمل
functions دستورالعمل
directions دستورالعمل
functioned دستورالعمل
function دستورالعمل
instruction دستورالعمل
ground rule دستورالعمل
perscription دستورالعمل
instructions دستورالعمل
operating manual دستورالعمل
instruction mix اختلاط دستورالعمل
instruction register ثبات دستورالعمل
microcode ریز دستورالعمل
entry instruction دستورالعمل دخول
field order دستورالعمل رزمی
flight manual دستورالعمل پرواز
halt instruction دستورالعمل توقف
instruction foramt قالب دستورالعمل
instruction cycle چرخه دستورالعمل
dummy instruction دستورالعمل ساختگی
stop instruction دستورالعمل توقف
instruction length طول دستورالعمل
instruction repertoire موجودی دستورالعمل
instruction set مجموعه دستورالعمل
one address instruction دستورالعمل یک ادرسه
privileged instruction دستورالعمل ممتاز
pseudo code شبه دستورالعمل
pseudo instruction شبه دستورالعمل
pull instruction دستورالعمل بازیابی
push instruction دستورالعمل نشاندن
quasi instruction شبه دستورالعمل
order دستورالعمل دستور
direction دستورالعمل جهت
repetition instruction دستورالعمل تکرار
instruction code رمز دستورالعمل
ship husbandary manual دستورالعمل جرثقیل ها
code برنامه دستورالعمل ها
object code دستورالعمل مقصود
null instruction دستورالعمل پوچ
instruction time زمان دستورالعمل
instruction word کلمه دستورالعمل
ir ثبات دستورالعمل
prescriptions تجویز دستورالعمل
prescription تجویز دستورالعمل
logic instruction دستورالعمل منطقی
logical instruction دستورالعمل منطقی
machine instruction دستورالعمل ماشین
macro instruction درشت دستورالعمل
micro instruction ریز دستورالعمل
nonexecutable statement دستورالعمل اجراناپذیر
no op instruction دستورالعمل بی اثر
guidance دستورالعمل راهنما
computer instruction دستورالعمل کامپیوتر
decision instruction دستورالعمل تصمیمی
call instruction دستورالعمل فراخوانی
action statement دستورالعمل اقدام
decision instruction دستورالعمل تصمیم
command processing پردازش دستورالعمل
arithmetic instruction دستورالعمل حسابی
branch instruction دستورالعمل انشعاب
current instruction دستورالعمل جاری
conditional instruction دستورالعمل شرطی
documents اسناد
imputation اسناد
predication اسناد
material اسناد
materials اسناد
ascription اسناد
delation اسناد
records اسناد
chain of authorities of a tradition اسناد
attribution اسناد
bandwidth در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
instruction lookahead پیش بینی دستورالعمل
damage control bills دستورالعمل کنترل خسارات
microcode دستورالعمل های ریز
million instructions per second میلیون دستورالعمل در ثانیه
mips یک میلیون دستورالعمل درثانیه
looping instruction دستورالعمل حلقه زنی
instruction control unit واحد کنترل دستورالعمل
multiple address instruction دستورالعمل چند ادرسه
conditional jump instruction دستورالعمل پرش شرطی
letter of instruction دستورالعمل انجام کار
effective date تاریخ شروداجرای دستورالعمل
kips هزار دستورالعمل درثانیه
assembly language instruction دستورالعمل زبان اسمبلی
variable instruction length دستورالعمل با طول متغیر
budget directive دستورالعمل تهیه بودجه
machine instruction set مجموعه دستورالعمل ماشین
instruction cycle سیکل یاچرخش دستورالعمل
verbs دستورالعمل انجام عملی
verb دستورالعمل انجام عملی
airworthiness directive دستورالعمل صلاحیت پرواز
pop instruction دستورالعمل بازیابی از پشته
computer instruction set مجموعه دستورالعمل کامپیوتر
forgery جعل اسناد
export documents اسناد صادرات
forgeries جعل اسناد
commerical papers اسناد تجارتی
shipping documents اسناد حمل
ship's papers اسناد حمل
ship papers اسناد کشتی
registration of documents ثبت اسناد
briefcase کیف اسناد
briefcases کیف اسناد
s.i اسناد قانونی
ascribable قابل اسناد
secret papers اسناد سری
property voucher اسناد داراییی
inquiry documents اسناد بازرسی
misapplication اسناد غلط
title deed اسناد مالکیت
negotiable instrument اسناد بهادار
promissory notes اسناد اعتباری
promissory note اسناد اعتباری
import documents اسناد واردات
predicability قابلیت اسناد
predicable قابل اسناد
aircraft records اسناد هواپیما
liabilities اسناد دیونی
assignments واگذاری اسناد
treasury bills اسناد خزانه
treasury bonds اسناد خزانه
writing obligatory اسناد تعهداور
identity paper اسناد هویت
ascribes اسناد کردن
assignment واگذاری اسناد
assignment تخصیص اسناد
ascribed اسناد کردن
imputability قابلیت اسناد
ascribe اسناد کردن
treasury securities اسناد خزانه
attributable قابل اسناد
liability اسناد دیونی
credit instrument اسناد اعتباری
attributing اسناد کردن
document file پرونده اسناد
documentary collection وصولی اسناد
documentation center مرکز اسناد
attributes اسناد کردن
treasury bill اسناد خزانه
attribute اسناد کردن
Br اسناد دریافتنی
assignments تخصیص اسناد
turnaround documents اسناد برگشت
ascribing اسناد کردن
four address instruction نتیجه و آدرس دستورالعمل بعدی
directives راهنمای انجام کار دستورالعمل
manual دستورالعمل راهنمای انجام کار
macroprogramming برنامه نویسی با درشت دستورالعمل ها
directive راهنمای انجام کار دستورالعمل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com