English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
structural steel work اسکلت بندی فلزی ساختمان
Other Matches
building steel lathing اسکلت فلزی ساختمان
structures ساختمان اسکلت فلزی
structure ساختمان اسکلت فلزی
structuring ساختمان اسکلت فلزی
carcase استخوان بندی اسکلت ساختمان
angle-post [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
truss bridge پل اسکلت فلزی
carcase اسکلت فلزی
blowout disc دیسک نازک فلزی برای اب بندی کردن سیستمهای سیالات
skeletons استخوان بندی ساختمان
anatomy ساختمان استخوان بندی
skeleton استخوان بندی ساختمان
anatomies ساختمان استخوان بندی
structural joints درزهای استخوان بندی ساختمان
nerve bundle دسته ای از رشته عصبی [ساختمان استخوان بندی ]
nerve fascicle دسته ای از رشته عصبی [ساختمان استخوان بندی ]
cingulum bundle دسته ای از رشته عصبی در مغز [ساختمان استخوان بندی ]
cingulum دسته ای از رشته عصبی در مغز [ساختمان استخوان بندی ]
biosystematic مربوط به رده بندی موجودات از روی ساختمان یاختههای انان
knee brace پشت بندی که جهت مقاومت ساختمان درمقابل فشار ناشی از بادبسته میشود
building system اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
ball bearing چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearings چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
transitory shelter پناهگاه یا سنگر پیش ساخته فلزی سرپناه فلزی
putlog تیر وتخته روی تخته بندی ساختمان که معماران پا روی ان میگذارند کف چوب بست
putlock تیر وتخته روی تخته بندی ساختمان که معماران پا روی ان میگذارند کف چوب بست
outline assembly drawing نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
birdcages چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
birdcage چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
skeletons اسکلت
staging اسکلت
skeleton اسکلت
carcass اسکلت
carcasses اسکلت
carcass اسکلت
carcases اسکلت
carcse اسکلت
building material dealer فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
gigantic building ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
dependency [قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
frameworks اسکلت خرپا
carcassing اسکلت سازی
airframe اسکلت هواپیما
atomy اسکلت انسان
chassis اسکلت کالبد
cross-rail اسکلت چوبی
frame منطق اسکلت
centering اسکلت چوبی
cracassing اسکلت سازی
framework اسکلت خرپا
truss bridge پل دارای اسکلت اهنی
reinforced concrete carcase اسکلت بتن فولادی
coach-house ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
building enterprise مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
civil engineering contractor مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
stonewall formation اسکلت پیادهای دیوار سنگی
pawn structure ساختار یا اسکلت پیادهای شطرنج
belt frame اسکلت محیطی بدنه هواپیما
BNC connector متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
enterprise network شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
hull بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
hulls بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
plates : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plate : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
timber dam سدی که اسکلت ان از چوب ساخته شده باشد
foundation اسکلت اصلی فرش [شامل تار و پود]
rotunda ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotonda ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotundas ساختمان مدور ساختمان گنبددار
block structure ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
constructional feature ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
foundation soil شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
double shell constraction ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
overbuild زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
hangers اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
hanger اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
evaluation rating درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
word warp فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
rating طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification طبقه بندی [درجه بندی] فرش
ratings طبقه بندی کردن درجه بندی
ground section بدنه و پیکر اصلی فرش [که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
telescopic دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
lineaments طرح بندی صورت بندی
lineament طرح بندی صورت بندی
classifications طبقه بندی رده بندی
classification طبقه بندی رده بندی
wording جمله بندی کلمه بندی
laggin اب بندی کردن اب بندی ناوها
formulae مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
gift wrap بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
beneficial occupancy اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
construction batalion گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
declassification از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
line astern صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
security classification طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
bimetallic دو فلزی
metal rule خط کش فلزی
cladding اب فلزی
monometallism یک فلزی
metallic فلزی
metalloid فلزی
black designation علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
non metallic غیر فلزی
metal ornament پولک فلزی
metal ware ضرف فلزی
buckles تسمه فلزی
buckled تسمه فلزی
buckle تسمه فلزی
minted money پول فلزی
nonmetallic غیر فلزی
metal lath شبکه فلزی
pannikin فنجان فلزی
metal coat روکش فلزی
protective plating حفاظ فلزی
straps تسمه فلزی
cladding روکش فلزی
strap تسمه فلزی
bimetallic wire سیم دو فلزی
bimetalism سیستم دو فلزی
metal industries صنایع فلزی
sheet piling سپر فلزی
thimble چشمی فلزی
metallizo فلزی کردن
clasped گره فلزی
all metal type tube لامپ فلزی
metal type tube لامپ فلزی
metallic conduction رسانش فلزی
clasping گره فلزی
aneroid جوسنج فلزی
aneroid barometer جوسنج فلزی
clasps گره فلزی
metallic arc قوس فلزی
metallic circuit مدار فلزی
metallic bond پیوند فلزی
metallic electrode الکترود فلزی
ribbon نوار فلزی
armature میله فلزی
metallic currency پول فلزی
metallic filament افروزه فلزی
metallic soap صابون فلزی
metallic paints رنگهای فلزی
metallic packing پوشش فلزی
metallic packing لایی فلزی
clasp گره فلزی
thimbles چشمی فلزی
metal spraying تزریق فلزی
metals فلزی کردن
metals جسم فلزی
metal ware آلات فلزی
metal فلزی کردن
metal جسم فلزی
metallic luster جلای فلزی
ladder scaffold داربست فلزی
hollow ware ادوات فلزی
sheet ورق فلزی
galvanised اب فلزی دادن
strategic concentration by rail نشرمسکوکات فلزی
cabled طناب فلزی
ribbons نوار فلزی
cable طناب فلزی
titanium عنصر فلزی
galvanises اب فلزی دادن
galvanising اب فلزی دادن
galvanize اب فلزی دادن
try square گونیای فلزی
metal rod میله فلزی
lapping head سمبه فلزی
sheets ورق فلزی
metal lamp لامپ فلزی
tip staff عصای سر فلزی
thimble eye چشمی فلزی
scaffold داربست فلزی
wire mesh شبکه فلزی
lockers کابینت فلزی
locker کابینت فلزی
stave نوار فلزی
gratling نرده فلزی
marlinspike پاروی فلزی
cleat تسمه فلزی
brummagem مسکوک فلزی
hard ware فروف فلزی
flitter پولک فلزی
galvanizes اب فلزی دادن
elephant shelter پناهگاه فلزی
scaffolds داربست فلزی
shim لایی فلزی
perforated metal basket سبد فلزی مشبک
tungsten فلزی از جنس کروم
washer انواع واشر فلزی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com