English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
English Persian
building steel lathing اسکلت فلزی ساختمان
Search result with all words
structure ساختمان اسکلت فلزی
structures ساختمان اسکلت فلزی
structuring ساختمان اسکلت فلزی
structural steel work اسکلت بندی فلزی ساختمان
Other Matches
angle-post [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
carcase اسکلت فلزی
truss bridge پل اسکلت فلزی
carcase استخوان بندی اسکلت ساختمان
building system اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
ball bearing چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearings چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
transitory shelter پناهگاه یا سنگر پیش ساخته فلزی سرپناه فلزی
outline assembly drawing نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
birdcages چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
birdcage چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
carcass اسکلت
carcases اسکلت
skeletons اسکلت
carcass اسکلت
skeleton اسکلت
carcse اسکلت
staging اسکلت
carcasses اسکلت
building material dealer فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
dependency [قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
gigantic building ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
framework اسکلت خرپا
airframe اسکلت هواپیما
chassis اسکلت کالبد
frame منطق اسکلت
atomy اسکلت انسان
cross-rail اسکلت چوبی
frameworks اسکلت خرپا
centering اسکلت چوبی
carcassing اسکلت سازی
cracassing اسکلت سازی
reinforced concrete carcase اسکلت بتن فولادی
truss bridge پل دارای اسکلت اهنی
building enterprise مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
civil engineering contractor مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
coach-house ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
pawn structure ساختار یا اسکلت پیادهای شطرنج
belt frame اسکلت محیطی بدنه هواپیما
stonewall formation اسکلت پیادهای دیوار سنگی
BNC connector متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
enterprise network شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
hulls بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
hull بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
plate : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plates : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
foundation اسکلت اصلی فرش [شامل تار و پود]
timber dam سدی که اسکلت ان از چوب ساخته شده باشد
rotunda ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotundas ساختمان مدور ساختمان گنبددار
foundation soil شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
double shell constraction ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
constructional feature ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
block structure ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
rotonda ساختمان مدور ساختمان گنبددار
overbuild زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
hanger اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
hangers اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
ground section بدنه و پیکر اصلی فرش [که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
formulae مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
beneficial occupancy اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
construction batalion گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
metallic فلزی
metal rule خط کش فلزی
metalloid فلزی
bimetallic دو فلزی
monometallism یک فلزی
cladding اب فلزی
buckle تسمه فلزی
buckled تسمه فلزی
lapping head سمبه فلزی
clasped گره فلزی
galvanising اب فلزی دادن
ladder scaffold داربست فلزی
strap تسمه فلزی
clasp گره فلزی
straps تسمه فلزی
buckles تسمه فلزی
gratling نرده فلزی
galvanises اب فلزی دادن
hard ware فروف فلزی
marlinspike پاروی فلزی
hollow ware ادوات فلزی
clasping گره فلزی
clasps گره فلزی
metal type tube لامپ فلزی
cladding روکش فلزی
titanium عنصر فلزی
thimble چشمی فلزی
galvanize اب فلزی دادن
thimbles چشمی فلزی
armature میله فلزی
all metal type tube لامپ فلزی
aneroid barometer جوسنج فلزی
bimetalism سیستم دو فلزی
bimetallic wire سیم دو فلزی
flitter پولک فلزی
galvanizes اب فلزی دادن
elephant shelter پناهگاه فلزی
galvanised اب فلزی دادن
scaffold داربست فلزی
scaffolds داربست فلزی
locker کابینت فلزی
lockers کابینت فلزی
stave نوار فلزی
brummagem مسکوک فلزی
aneroid جوسنج فلزی
non metallic غیر فلزی
minted money پول فلزی
metallizo فلزی کردن
metallic soap صابون فلزی
protective plating حفاظ فلزی
metallic paints رنگهای فلزی
metallic packing پوشش فلزی
metallic packing لایی فلزی
metallic luster جلای فلزی
metallic filament افروزه فلزی
metallic electrode الکترود فلزی
metallic currency پول فلزی
metallic circuit مدار فلزی
metallic bond پیوند فلزی
metallic arc قوس فلزی
nonmetallic غیر فلزی
pannikin فنجان فلزی
cleat تسمه فلزی
cable طناب فلزی
cabled طناب فلزی
metal rod میله فلزی
wire mesh شبکه فلزی
try square گونیای فلزی
tip staff عصای سر فلزی
thimble eye چشمی فلزی
sheet ورق فلزی
sheets ورق فلزی
strategic concentration by rail نشرمسکوکات فلزی
shim لایی فلزی
sheet piling سپر فلزی
metal ware ضرف فلزی
metal ware آلات فلزی
metal lamp لامپ فلزی
metal lath شبکه فلزی
ribbons نوار فلزی
metal industries صنایع فلزی
metal coat روکش فلزی
metals فلزی کردن
metal فلزی کردن
metals جسم فلزی
metal جسم فلزی
metal ornament پولک فلزی
metallic conduction رسانش فلزی
metal spraying تزریق فلزی
ribbon نوار فلزی
galvanize ابکاری فلزی کردن
tin hat کلاه خود فلزی
symmetallism سیستم دو فلزی مختلط
thimble لوله فلزی کوتاه
thimble حلقه فلزی شیاردار
heavy plate ورق فلزی سنگین
thimbles لوله فلزی کوتاه
thimbles حلقه فلزی شیاردار
surface plate تراز فلزی یا اهنی
incandescent metallic oxid cathode کاتد اکسید فلزی
intermetallic compounds ترکیبات بین فلزی
Crittal windows [پنجره لولادار فلزی]
plates صفحه فلزی ورقه
galvanizes ابکاری فلزی کردن
mesh reinforcement ارماتور مشبک فلزی
reinforced grillage ارماتور مشبک فلزی
invar struts قطعات فلزی ضد انبساط
metal cone tube لامپ مخروطی فلزی
accessory shoe صفحه فلزی ضمائم
plate صفحه فلزی ورقه
strategic concentration by rail سیستم پولی فلزی
metallography مطالعه الیاژهای فلزی
metal stamping قالب گیری فلزی
bimetallism نظام پولی دو فلزی
luggage net باربند فلزی مشبک
metal planting روکش کاری فلزی
metal sheathing پوشش کاری فلزی
metal sheathing روکش کاری فلزی
metal slitting saw اره قدکن فلزی
electrical metallic tubing لوله برقی فلزی
bushing استر برنجی یا فلزی
dag نوک فلزی بندکفش
metalic arch welding جوش قوسی فلزی
bemetallic thermometer گرماسنج زوج فلزی
metal gauze بافت توری فلزی
metal foil ورق نازک فلزی
billies نوعی کتری فلزی
billy نوعی کتری فلزی
spacer disk استوانه توپر فلزی
aglet نوک فلزی بندکفش
metal cutting saw اره فلزی [ابزار]
metal filament [رشته مارپیچ فلزی]
reverse side of metal work پشت کار فلزی
bimetallic standard پایه پولی دو فلزی
perforated metal basket سبد فلزی مشبک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com