Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 86 (1 milliseconds)
English
Persian
gristmill
اسیاب غلات
Other Matches
cereal
غلات
grain
غلات
anticrop agent
عامل ضد غلات
strickle
وسیله کوبیدن غلات
silo
مخزن زیرزمینی غلات و غیره
gramineous
علف مانند دارای غلات
sour mash
غلات خیسانده برای تهیه مشروبات
cereals
حبوبات غذایی که از غلات تهیه شده وباشیر بعنوان صبحانه مصرف میشود
cereal
حبوبات غذایی که از غلات تهیه شده وباشیر بعنوان صبحانه مصرف میشود
salt bag
کیسه نمک
[بافتی پارچه ای یا زیر و رو و یا بصورت قالیچه کوچک دارای پرز که جهت نگهدای از نکمک یا غلات بافته شده.]
mill race
اب اسیاب
millrace
اب اسیاب
milling
اسیاب
milldam
سر اسیاب
mills
اسیاب
mill
اسیاب
water mill
اسیاب
hand mill
اسیاب دستی
head race
تنوره اسیاب
flier
پره اسیاب
headrace
تنوره اسیاب
edge mill
اسیاب غلطکی
jaw tooth
دندان اسیاب
cheek tooth
اسیاب کننده
to grind into flour
اسیاب کردن
mealmen
کارگر اسیاب
mill dam
بند اسیاب
triturator
اسیاب کننده
water mill
اسیاب ابی
sectorial
دندان اسیاب
quern
اسیاب دستی
millwright
اسیاب ساز
milldam
بند اسیاب
mill wright
اسیاب ساز
millrace
جوی اسیاب
mill race
جوی اسیاب
molar tooth
دندان اسیاب
ball mill
اسیاب ساچمهای
grinders
دندان اسیاب
flyers
پره اسیاب
millstone
سنگ اسیاب
millstones
سنگ اسیاب
fliers
پره اسیاب
windmills
اسیاب بادی
grindstone
سنگ اسیاب
grindstones
سنگ اسیاب
grinder
دندان اسیاب
molar
دندان اسیاب
windmill
اسیاب بادی
mills
اسیاب کردن
mill
اسیاب کردن
flyer
پره اسیاب
grind
اسیاب کردن خردکردن
grist
عمل اسیاب کردن
sail arm
پره اسیاب بادی
premolar
دندان اسیاب کوچک
stamp mill
اسیاب سنگ کوبی
stamping mill
اسیاب سنگ کوبی
vane of windmill
پره اسیاب بادی
mills
کارخانه اسیاب کردن
mill
کارخانه اسیاب کردن
tubercle
برامدگی دندان اسیاب
nether millstone
سنگ زیرین اسیاب
grinds
اسیاب کردن خردکردن
grinder
سنگ رویی اسیاب
paddy
برنج اسیاب نکرده
grinders
سنگ رویی اسیاب
paddies
برنج اسیاب نکرده
mill circle
چرخ اسیاب ژیمناستیک
mill wheel
چرخ یا پره اسیاب
milling
عمل اسیاب کردن
flume
ناودان جوی اسیاب
grit
اسیاب کردن ازردن
gritted
اسیاب کردن ازردن
gritting
اسیاب کردن ازردن
premolar
مربوط بدندانهای اسیاب کوچک
grinds
اسیاب شدن سخت کارکردن
grind
اسیاب شدن سخت کارکردن
windmill
هر چیزی شبیه اسیاب بادی
windmills
هر چیزی شبیه اسیاب بادی
wheat germ
گیاهک گندم که هنگام اسیاب کردن جدا میشود
crazing mill
اسیاب یا کارخانهای که قلع معدنی رادران خرد میکنند
zinjanthropus
شبه انسان دارای ابروی کوتاه و دندان اسیاب بزرگ دوره پلیستوسن سفلی
mills
نورد کردن فرز کردن اسیاب
mill
نورد کردن فرز کردن اسیاب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com