English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English Persian
oxyphil اسید گرای
oxyphile اسید گرای
Other Matches
transit bearing گرای انتقالی گرای عبور کشتی یا هواپیما
picric acid اسید پیکریک [اسید زهرین، زرد و تلخ مزه]
barbiturate نمک اسید باربیتوریک مشتقات اسید باربیتوریک که بعنوان داروی مسکن وخواب اورتجویز میشود
skeptic شک گرای
materialist ماده گرای
realistically راستین گرای
individualist فرد گرای
militarist جنگ گرای
individualists فرد گرای
unitary توحید گرای
sectarian فرقه گرای
nudist برهنگی گرای
realistically تحقق گرای
realistic راستین گرای
materialists ماده گرای
realist تحقق گرای
realist راستین گرای
realists تحقق گرای
realists راستین گرای
true azimuth گرای حقیقی
militarists جنگ گرای
realistic تحقق گرای
theocentric خدا گرای
theist یزدان گرای
relative bearing گرای نسبی
evolutionist فرگشت گرای
progressivist پیشرفت گرای
pragmatist مصلحت گرای
pneumotropic ریه گرای
lipophilic چربی گرای
photophilic نور گرای
magnetic azimuth گرای مغناطیسی
ruralist روستا گرای
saprophytic پوده گرای
grid azimuth گرای شبکه
grid bearing گرای شبکه
halophile ابشور گرای
heliotrope افتاب گرای
solipsist نفس گرای
incalescent گرما گرای
separatist جدا گرای
segregationist جدایی گرای
meliorist بهبود گرای
extrovert برون گرای
capitalists سرمایه گرای
centralist مرکز گرای
centralists مرکز گرای
egalitarian تساوی گرای
dermotropic پوست گرای
supremacists برتری گرای
supremacist برتری گرای
structuralists ساخت گرای
capitalist سرمایه گرای
assumed azimuth گرای فرضی
back azimuth method گرای وارونه
communalist اشتراکی گرای
nationalist ملت گرای
nationalists ملت گرای
compass azimuth گرای مغناطیسی
doctrinaire ایین گرای
compass direction گرای مغناطیسی
structuralist ساخت گرای
impressionist برداشت گرای
unitarian توحید گرای
socialist جامعه گرای
feudal تیول گرای
ultramodernist فرانو گرای
escapists گریز گرای
equalitarian تساوی گرای
impressionists برداشت گرای
extroverts برون گرای
socialists جامعه گرای
escapist گریز گرای
hygrophyte گیاه رطوبت گرای
regionalist منطقهای ناحیه گرای
regionalistic منطقهای ناحیه گرای
visionary الهامی رویا گرای
corrected azimuth گرای تصحیح شده
reactionary مخالفت گرای بی منطق
visionaries الهامی رویا گرای
reactionaries مخالفت گرای بی منطق
closing azimuth error اشتباه گرای بستن پیمایش
true azimuth سمت حقیقی گرای جغرافیایی
compass azimuth گرای قطب نمای کشتی
back azimuth method گرای معکوس در اخراج اشعه
azimuth angle زاویه گرای نجومی هواپیما
azimuth گرای نجومی راس القدم
imperialistic استعمار گرای بهره جویانه
traditionalists پیرو روایات وسنن سنت گرای
traditionalist پیرو روایات وسنن سنت گرای
layihg azimuth گرای روانه کردن لوله توپ
quixotic ارمان گرای وابسته به دان کیشوت
conversion angle زاویه تبدیل گرای مسیر ناو
gyroscope وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
gyroscopes وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
militarists ارتش گرای هواخواه توسعه یا سیاست نظامی
militarist ارتش گرای هواخواه توسعه یا سیاست نظامی
introverts شخصی که متوجه بباطن خود است خویشتن گرای
introvert شخصی که متوجه بباطن خود است خویشتن گرای
ozone نوعی اکسیژن ابی کمرنگ گازی و تغییر گرای
acid water آب اسید
acid resisting ضد اسید
acid proof ضد اسید
achromatopsia اسید
acids اسید
acid اسید
diacidic اسید دو فرفیتی
diprotic acid اسید دو پروتونی
uric acid اسید اوریک
inorganic acid اسید معدنی
fatty acid اسید چرب
formic acid اسید فرمیک
fumaricacid اسید فوماریک
gallic acid اسید گالیک
gluconic acid اسید گلوکونیک
diacid اسید دو فرفیتی
sulphric acid اسید سولفوریک
chromic acid اسید کرومیک
oxyacid اکسی اسید
nitric acid اسید نیتریک
conjugate acid اسید مزدوج
caro's acid اسید کارو
glutamic acid اسید گلوتامیک
tartaric acid تارتریک اسید
phosphoric acid اسید فسفریک
manganic acid اسید منگنیک
phosorous acid اسید فوسفور
monobasic acid اسید یک ارزشی
monobasic acid اسید یک فرفیتی
niacin اسید نیکوتینیک
nucleic acid نوکلئیک اسید
oxalic acid اکسالیک اسید
peroxymonosulfuric acid اسید کارو
peroxy acid پروکسی اسید
oxygen acid اکسی اسید
oxyphil اسید دوست
picric acid اسید پیکریک
lewis acid اسید لوویس
poly acid پلی اسید
tartaric اسید تارتاریک
tannic acid تانیک اسید
superacid سوپر اسید
hard acid اسید سخت
sulphurous acid اسید سولفورو
hydraulic acid اسید کلریدریک
sulphuric acid اسید سولفوریک
hyperacidity زیادی اسید
soft acid اسید نرم
ribonucleic acid ریبونوکلئیک اسید
pseudo acid شبه اسید
l amino acid -L امینو اسید
oxyphile اسید دوست
carbonic acid کربنیک اسید
acid proof paint رنگ ضد اسید
acid resisting brick آجر ضد اسید
acid resisting paint رنگ ضد اسید
acid resisting paving کفپوش ضد اسید
acid bath حمام اسید
acid soluble محلول در اسید
acid solution محلول اسید
acid tower برج اسید
acid=proof galosh گالش ضد اسید
acid anhydride انیدرید اسید
acid acceptor پذیرنده اسید
acidification اسید سازی
acid acceptor اسید پذیر
acidification or acidizing اسید شوئی
acidify اسید کردن
acetylenic acid اسید استیلنی
acid carboy غرابه اسید
acid dip شستشو با اسید
acid equivalent هم ارزشیمیایی اسید
acid proof wire سیم ضد اسید
acid pump تلمبه اسید
acid radical بنیان اسید
acid proof brick آجر ضد اسید
acid radical ریشه اسید
acid leach شستشو با اسید
acidic group گروه اسید
acid group گروه اسید
acid tank مخزن اسید
acid fume دود اسید
acid freeder اسید رسان
acid reclaim بازیابی اسید
acid free بدون اسید
acid proof floor tile موزاییک ضد اسید
acid proof floortile کاشی ضد اسید
acidimeter اسید سنج
acetylene acid اسید استیلنی
battery acid اسید باطری
battery acid اسید باتری
accumulator acid اکومولاتور اسید
abietic acid ابیتیک اسید
phenol اسید فنیک
acetic acid استیک اسید
boric acid اسید بوریک
acid receiver مخزن اسید
ascorbic acid اسید اسکوبیک
benzoic acid بنزوییک اسید
carbolic acid اسید فنیک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com