Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
English
Persian
designative
اشاره کننده تعیین کننده
Other Matches
gesticulant
اشاره کننده وحرکت کننده
suggestive
اشاره کننده
signaller
اشاره کننده
allusive
اشاره کننده
adumbrative
اشاره کننده
impilcative
اشاره کننده رساننده
connotative
اشاره ضمنی کننده
expressive
حاکی اشاره کننده
gesticulator
اشاره کننده با سر و دست
insinuative
اشاره کننده خود جا کن
insinuator
چاپلوس اشاره کننده
poniter
عقربک اشاره کننده
indicative
خبر دهنده اشاره کننده
determiners
مشخص کننده ضمیر یا صفت اشاره
determiner
مشخص کننده ضمیر یا صفت اشاره
crucially
تعیین کننده
crucial
تعیین کننده
determinant
تعیین کننده
determinants
تعیین کننده
indicating
تعیین کننده
determinative
تعیین کننده
freddie
اشاره به ایستگاه یا یکان کنترل کننده در درگیریهای هوایی
form determinant
تعیین کننده شکل
determinant
عامل تعیین کننده
electroscope
تعیین کننده برق
dream determinant
تعیین کننده رویا
coefficient of determination
ضریب تعیین کننده
determinants
عامل تعیین کننده
crucial experiment
ازمایش تعیین کننده
determining tendency
گرایش تعیین کننده
rorschach determinant
تعیین کننده رورشاخ
oddsmaker
تعیین کننده امتیاز
pointers
اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
pointer
اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
driving range
علامت تعیین کننده فاصله ها
authenticator
تعیین کننده سیستم نشانی
laser disignator
تعیین کننده هدف لیزری
rate determining step
مرحله تعیین کننده سرعت
fault localization apparatus
دستگاه تعیین کننده محل خطا
gyroscope
وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
range markers
علامت تعیین کننده مسیر عملیات اب خاکی در شب
doppler radar
رادار تعیین کننده اشیاء ثابت و متحرک
words of limitation
الفاظ تعیین کننده سهم هرکس در سند
air transport allocations board
هیئت تعیین کننده سهمیه ترابری هوایی
gyroscopes
وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
boxman
عضو هیئت تعیین کننده محل افتادن توپ
localizer
انتن سمت نما یا تعیین کننده محل هواپیما نسبت به مسیرباند فرود
policy maker
سیاست ساز و سیاست افرین تعیین کننده خط مشی سیاسی
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
pile height
ارتفاع پرز
[این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
homogeneous computer network
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
cartels
اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
cartel
اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
interceptor
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
steam fitter
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonators
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonator
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptors
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
del credere
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
changer
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
makgi boowi
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
search jammer
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
marker
تعیین کننده شاخص هدف شاخص
markers
تعیین کننده شاخص هدف شاخص
prepossessing
مجذوب کننده جلب توجه کننده
padding
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
claqueur
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
suppressive
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
sprining charge
خرج چال کننده یا گود کننده
expostulator
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
stop order
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
spell binder
مسحور کننده مجذوب کننده
modulator demodulator
تلفیق کننده- تفکیک کننده
whetstone
تیز کننده تند کننده
divider
جدا کننده تقسیم کننده
provisioner
تدارک کننده تهیه کننده
diverting
سرگرم کننده منحرف کننده
discriminant
تفکیک کننده جدا کننده
corrupter
فاسد کننده منحرف کننده
striking force
نیروی تک کننده یا کمین کننده
presenters
ارائه کننده معرفی کننده
toasters
سرخ کننده برشته کننده
toaster
سرخ کننده برشته کننده
hangers
اویزان کننده معلق کننده
lifter
مرتفع کننده برطرف کننده
hanger
اویزان کننده معلق کننده
transmitters
منتقل کننده مخابره کننده
contractive
جمع کننده چوروک کننده
transmitter
منتقل کننده مخابره کننده
accaimer
هلهله کننده تحسین کننده
sniffy
افهار تنفر کننده فن فن کننده
preventive
حفافت کننده جلوگیری کننده
trimmer
دستکاری کننده صاف کننده
oppressive
خورد کننده ناراحت کننده
suberter
سرنگون کننده تضعیف کننده
acknowledger
تصدیق کننده قبول کننده
supplicant
درخواست کننده تضرع کننده
thickeners
غلیظ کننده پرپشت کننده
insulators
جدا کننده عایق کننده
thickener
غلیظ کننده پرپشت کننده
desolater
ویران کننده متروک کننده
thwarter
خنثی کننده مسدود کننده
intermediary
وساطت کننده مداخله کننده
modifiers
اصلاح کننده تعدیل کننده
modifier
اصلاح کننده تعدیل کننده
practicer
تمرین کننده مشق کننده
the producer and the consumer
تولید کننده و مصرف کننده
vibrators
ارتعاش کننده نوسان کننده
venerator
تکریم کننده ستایش کننده
favourer
یاری کننده مساعدت کننده
desolator
ویران کننده متروک کننده
coordinator
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
supplicants
درخواست کننده تضرع کننده
insulator
جدا کننده عایق کننده
presentor
ارائه کننده معرفی کننده
prosecutors
پیگرد کننده تعقیب کننده
presenter
ارائه کننده معرفی کننده
prosecutor
پیگرد کننده تعقیب کننده
homager
تجلیل کننده کرنش کننده
intermediaries
وساطت کننده مداخله کننده
cogitator
اندیشه کننده مطالعه کننده
vibrator
ارتعاش کننده نوسان کننده
corruptor
فاسد کننده منحرف کننده
fuel cooled oil cooler
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
parity bit
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
components
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
combat resolution
تعیین جزئی ترین رده رزمی جزئی ترین رده شرکت کننده در رزم
families
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
کج کننده واژگون کننده
army component
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilisers
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
stabilizer
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flares
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flare
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
supporting arms
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
negative true logic
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
analysis staff
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
gyro repeater
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumpers
شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper
شوت کننده با پرش پرش کننده
out side
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
innuendo
اشاره تلویحا اشاره کردن
imply
اشاره داشتن بر اشاره کردن
implies
اشاره داشتن بر اشاره کردن
innuendoes
اشاره تلویحا اشاره کردن
innuendos
اشاره تلویحا اشاره کردن
implying
اشاره داشتن بر اشاره کردن
circular
فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circulars
فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
squelcher
له کننده
sensor
حس کننده
refuser
رد کننده
mitigative
کم کننده
bidders
کننده
percutient
دق کننده
syncopator
غش کننده
swooner
غش کننده
surfy
کف کننده
whisperer
پچ پچ کننده
puffer
پف کننده
bandwidth
یچ کننده
abjurer or abjuror
کننده
ear-splitting
کر کننده
attenuant
اب کننده
deletive
حک کننده
deflective
کج کننده
mumbler
من من کننده
skittish
رم کننده
mitigatory
کم کننده
prater
پچ پچ کننده
refutative
رد کننده
crepitant
خش خش کننده
bender
خم کننده
benders
خم کننده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com