Dictiornary-Farsi | اشتعال جرقه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 200 (10 milliseconds)

English	Persian
flaming of arc	اشتعال جرقه


Other Matches

degressive burning	اشتعال طولانی اشتعال تدریجی خرج
firing	اشتعال
burning	اشتعال
combustion	اشتعال
deflagration	اشتعال
ignition	اشتعال
ignitable	قابل اشتعال
ignitability	قابلیت اشتعال
combustion	اشتعال احتراق
flamboyancy	اشتعال بالرزش
combustible	قابل اشتعال
flamboyancy	اشتعال لرزشی
igniting point	نقطه اشتعال
flamboyance	اشتعال لرزشی
aglow	درحال اشتعال
ignition charge	خرج اشتعال
ignition point	نقطه اشتعال
inflammability	اشتعال پذیری
flammable	اشتعال پذیر
firing point	نقطه اشتعال
combustibility	قابلیت اشتعال
dead burned	انتهای اشتعال
flare up	اشتعال ناگهانی
dead center ignition	نقطه اشتعال
coal dust firing	اشتعال گردی
fire point	نقطه اشتعال
fire proofing compound	اشتعال کاه
fire retardant	اشتعال کاه
firing voltage	ولتاژ اشتعال
flammability	قابلیت اشتعال
flammability	اشتعال پذیری
flash point	نقطه اشتعال
burning point	نقطه اشتعال
burning train	مسیر اشتعال
flammable	قابل اشتعال
light firing	اشتعال منور
limit of inflammability	حد قابل اشتعال
piceous	قابل اشتعال
flamboyance	اشتعال بالرزش
ignition	اشتعال احتراق
uninflammable	اشتعال ناپذیر
light firing	اشتعال نورانی
inflamable	قابل اشتعال
inflammable	قابل اشتعال
lighting	اشتعال نورافکنی
inflamable	اشتعال پذیر
inflammability	قابلیت اشتعال
inflammable	اشتعال پذیر
upper flammability limit	حد بالایی اشتعال پذیری
pyrogen	عنصر قابل اشتعال
ignition	اتش گیری اشتعال
inflammable substances	مواد قابل اشتعال
hypergol	مایع قابل اشتعال
wildfire	ماده قابل اشتعال
lower flammability limit	حد پایینی اشتعال پذیری
lead in	مدار هادی اشتعال
inflammables	مواد قابل اشتعال
flammable liquid	مایع اشتعال پذیر
fuels	سوخت ماده قابل اشتعال
fueled	سوخت ماده قابل اشتعال
fuel	سوخت ماده قابل اشتعال
fuelled	سوخت ماده قابل اشتعال
flash point tester	ازمایش کننده نقطه اشتعال
ignitor	محفظه حامل باروت اشتعال
hypergolic fuel	سوخت خیلی حساس به اشتعال
fuelling	سوخت ماده قابل اشتعال
benzine	انواع مواد نفتی قابل اشتعال
flareback	اشتعال برخلاف مسیر عادی شعله
xylol	خا نوادهای ازهیدروکربنهای سمی و قابل اشتعال و معطر
xylene	خا نوادهای ازهیدروکربنهای سمی و قابل اشتعال و معطر
nonsparking	ضد جرقه
sparker	جرقه زن
ignition spark	جرقه
twinkler	جرقه زن
ignescent	جرقه زن
sparkler	جرقه زن
scintilla	جرقه
sparking	جرقه
cough	جرقه
sparked	جرقه
sparks	جرقه
spark	جرقه
sparklers	جرقه زن
coughed	جرقه
coughing	جرقه
coughs	جرقه
arc	هلال جرقه
scintillant	جرقه زننده
ignition	جرقه زنی
arcs	هلال جرقه
misfire	جرقه ناگیری
non arcing lightning arrester	برقگیر بی جرقه
induction spark	جرقه القائی
inductive spark	جرقه القائی
scintillating	جرقه زننده
sparkles	تلالو جرقه
jump spark	جرقه جهنده
sparkled	تلالو جرقه
sparkle	تلالو جرقه
misfired	جرقه ناگیری
non arcing metal	فلز بی جرقه
scintillate	جرقه زدن
scintillation	جرقه برق
scintillator	جرقه زننده
strikingly	جرقه گیری
wipe spark	جرقه لغزشی
striking	جرقه گیری
puncturing	خلش جرقه
punctures	خلش جرقه
punctured	خلش جرقه
puncture	خلش جرقه
spunkie	جرقه اتش
sparklet	جرقه کوچک
solar flare	جرقه خورشیدی
spark arrester	جرقه خاموش کن
spark gap	دهانه جرقه
spark condenser	خازن ضد جرقه
spark control	نافم جرقه
spark intensifier	جرقه افزا
spark setting	تنظیم جرقه
spark voltage	ولتاژ جرقه
sparkish	جرقه وار
arcing	جرقه زدن
igniting spark	جرقه احتراق
ignition spark gap	فاصله جرقه
sparked	جرقه زدن
sparking	تولید جرقه
ignition gap	فاصله جرقه
blow out magnet	مغناطیس جرقه
arc back	پس زدن جرقه
sparkling	جرقه دار
sparks	جرقه زدن
spark	جرقه زدن
helium flash	جرقه هلیومی
frying of arc	صدای جرقه
flashing over	جهش جرقه
contact sparking	جرقه کنتاکت
ignition spark	جرقه احتراق
misfires	جرقه ناگیری
back fire	پس زدن جرقه
sparks	بارقه جرقه زدن
sparked	بارقه جرقه زدن
snappy	باروح جرقه دار
jump spark ignition	احتراق با جرقه جهنده
sparkless commutation	جابجاگری بدون جرقه
sphere gap	دهانه جرقه کروی
sparkler	اتشبازی جرقه دار
carbon arc welding	جوشکاری با جرقه کربن
capacity component of spark	بخش فرفیتی جرقه
sparklers	اتشبازی جرقه دار
breakdown voltage	ولتاژ جرقه زنی
toughen by sparks	سخت گردانی با جرقه
auxiliary spark gap	دهانه جرقه یدکی
sparking of brushes	جرقه زدن زغالها
arcing of brusher	جرقه زدن زغالها
variable spark	جرقه تنظیم پذیر
disruptive voltage	ولتاژ جرقه زنی
snappier	باروح جرقه دار
snappiest	باروح جرقه دار
ignescent	جرقه دار اتشی
rotary spark gap	دهانه جرقه گردان
spark advance & retard	میزان کردن جرقه
spark timing	میزان کردن جرقه
ignition timing	میزان کردن جرقه
inductance component of spark	پخش القایی جرقه
jump spark distributor	دلکو با جرقه جهنده
interrupter timing	میزان کردن جرقه
ignition distributer	دلکو مقسم جرقه
magnetic coil	بوبین میراکننده جرقه
spark	بارقه جرقه زدن
re striking voltage	ولتاژ بازگیری جرقه
spark quenching condenser	خازن جرقه گیر
quenching condenser	خازن جرقه گیر
triggered spark gap	دهانه جرقه ماشه دار
quenched spark gap	دهانه جرقه سرد شده
ignition switch	کلید سیستم جرقه زنی
carbon arc lead burning	جوش سرب با جرقه کربن
ignition cable	سیم سیستم جرقه زنی
magneto	دستگاه ایجاد جرقه اتومبیل
ignition battery	باطری سیستم جرقه زنی
ignition circuit	مدار سیستم جرقه زنی
anode breakdown voltage	ولتاژ جرقه زنی اند
nonsparking	ضد تولید جرقه غیر هادی الکتریسیته
dynamo battery ignition unit	سیستم جرقه زنی دینام -باطری
nitro	مایع قابل اشتعال مورداستفاده در اتومبیل بصورت خالص یا مخلوط برای نیروی بیشتر
ignition over voltage	فشار قوی برای سیستم جرقه زنی
incendivity	خاصیت اتش زنی که در جرقه الکتریکی هست
to strike a spark out of	جرقه یابرق دراوردن از واداربه گفتن سخنان یکرکردن
coming in speed	حداقل سرعت گردش مگنتوبرای تامین ولتاژ لازم جهت جرقه زدن همزمان تمام شمع ها
spark printer	چاپگر حرارتی که حروف را روی کاغذ حرارتی با جرقه الکتریکی تولید میکند
interruptor	ضامن قطع مدار اشتعال ماسوره ضامن داخلی ماسوره
internal furnace	کوره درونی بوته درونی اشتعال درونی
flaked	جرقه پوسته پوسته شدن
flake	جرقه پوسته پوسته شدن
sparkles	جرقه زدن چشمک زدن
sparkle	جرقه زدن چشمک زدن
flaking	جرقه پوسته پوسته شدن
sparkled	جرقه زدن چشمک زدن
flash tube	لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار