Dictiornary-Farsi | اشتعال منور | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 102 (2 milliseconds)

English	Persian
light firing	اشتعال منور


Other Matches

degressive burning	اشتعال طولانی اشتعال تدریجی خرج
illuminate	منور
illuminant	منور
float light	منور
flares	منور
illuminates	منور
flare	منور
illuminating	منور
illuminating	منور کردن
illuminate	منور کردن
flare	موشک منور
light spot	نقطه منور
illumination	منور کردن
illuminates	منور کردن
flares	موشک منور
illumination round	گلوله منور
illuminating shell	گلوله منور
star shell	گلوله منور
starshell	گلوله منور
illuminations	منور کردن
irradiate	منور کردن نورافکندن
irradiates	منور کردن نورافکندن
irradiated	منور کردن نورافکندن
irradiating	منور کردن نورافکندن
sunshiny	منور از نور افتاب
stabilizing sleeve	پرده متعادل کننده گلولههای منور
illume	منور کردن روشن فکر ساختن
drop down menu	منویی که زیر عنوان منور دیگر در هنگام انتخاب فاهر میشود
ignition	اشتعال
firing	اشتعال
deflagration	اشتعال
combustion	اشتعال
burning	اشتعال
ignitability	قابلیت اشتعال
flare up	اشتعال ناگهانی
flash point	نقطه اشتعال
ignition charge	خرج اشتعال
ignitable	قابل اشتعال
igniting point	نقطه اشتعال
inflammability	اشتعال پذیری
light firing	اشتعال نورانی
inflammability	قابلیت اشتعال
limit of inflammability	حد قابل اشتعال
uninflammable	اشتعال ناپذیر
inflamable	اشتعال پذیر
piceous	قابل اشتعال
ignition point	نقطه اشتعال
flammability	اشتعال پذیری
flammability	قابلیت اشتعال
burning point	نقطه اشتعال
firing voltage	ولتاژ اشتعال
combustible	قابل اشتعال
combustion	اشتعال احتراق
flamboyancy	اشتعال بالرزش
flamboyancy	اشتعال لرزشی
flamboyance	اشتعال بالرزش
flamboyance	اشتعال لرزشی
aglow	درحال اشتعال
flammable	اشتعال پذیر
inflammable	قابل اشتعال
inflammable	اشتعال پذیر
firing point	نقطه اشتعال
burning train	مسیر اشتعال
coal dust firing	اشتعال گردی
flaming of arc	اشتعال جرقه
inflamable	قابل اشتعال
fire retardant	اشتعال کاه
fire proofing compound	اشتعال کاه
fire point	نقطه اشتعال
dead center ignition	نقطه اشتعال
ignition	اشتعال احتراق
combustibility	قابلیت اشتعال
lighting	اشتعال نورافکنی
dead burned	انتهای اشتعال
flammable	قابل اشتعال
hypergol	مایع قابل اشتعال
lower flammability limit	حد پایینی اشتعال پذیری
pyrogen	عنصر قابل اشتعال
ignition	اتش گیری اشتعال
upper flammability limit	حد بالایی اشتعال پذیری
lead in	مدار هادی اشتعال
flammable liquid	مایع اشتعال پذیر
inflammables	مواد قابل اشتعال
inflammable substances	مواد قابل اشتعال
wildfire	ماده قابل اشتعال
fuels	سوخت ماده قابل اشتعال
fuelling	سوخت ماده قابل اشتعال
fueled	سوخت ماده قابل اشتعال
flash point tester	ازمایش کننده نقطه اشتعال
hypergolic fuel	سوخت خیلی حساس به اشتعال
ignitor	محفظه حامل باروت اشتعال
fuel	سوخت ماده قابل اشتعال
fuelled	سوخت ماده قابل اشتعال
benzine	انواع مواد نفتی قابل اشتعال
flareback	اشتعال برخلاف مسیر عادی شعله
trip flare	مین روشن کننده جهنده موشک منور جهنده
xylene	خا نوادهای ازهیدروکربنهای سمی و قابل اشتعال و معطر
xylol	خا نوادهای ازهیدروکربنهای سمی و قابل اشتعال و معطر
nitro	مایع قابل اشتعال مورداستفاده در اتومبیل بصورت خالص یا مخلوط برای نیروی بیشتر
interruptor	ضامن قطع مدار اشتعال ماسوره ضامن داخلی ماسوره
internal furnace	کوره درونی بوته درونی اشتعال درونی