English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 103 (2 milliseconds)
English Persian
light firing اشتعال نورانی
Other Matches
degressive burning اشتعال طولانی اشتعال تدریجی خرج
luminaries نورانی
luculent نورانی
luciferous نورانی
luminous نورانی
luminary نورانی
transfigure نورانی کردن
luminaries ادم نورانی
transfigured نورانی کردن
transfigures نورانی کردن
lumine نورانی کردن
transfiguring نورانی کردن
luminary ادم نورانی
auras تشعشع نورانی
glitzier براق و نورانی
glitziest براق و نورانی
glitzy براق و نورانی
aura تشعشع نورانی
luminosity جسم نورانی فروغ
aureola هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
luminous energy نیرویی که تبدیل به اشعه نورانی میشود
aureole هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
combustion اشتعال
deflagration اشتعال
firing اشتعال
burning اشتعال
ignition اشتعال
emission theory فرض اینکه نورعبارت است ازیک رشته ذرات سبک که ازجسم نورانی ریزش میکند
ignitability قابلیت اشتعال
flash point نقطه اشتعال
flare up اشتعال ناگهانی
flammability اشتعال پذیری
ignitable قابل اشتعال
igniting point نقطه اشتعال
inflammability قابلیت اشتعال
inflamable اشتعال پذیر
inflamable قابل اشتعال
light firing اشتعال منور
ignition point نقطه اشتعال
inflammability اشتعال پذیری
limit of inflammability حد قابل اشتعال
piceous قابل اشتعال
uninflammable اشتعال ناپذیر
ignition charge خرج اشتعال
flammability قابلیت اشتعال
flaming of arc اشتعال جرقه
flamboyance اشتعال لرزشی
burning point نقطه اشتعال
combustible قابل اشتعال
combustion اشتعال احتراق
flamboyancy اشتعال بالرزش
flamboyancy اشتعال لرزشی
flamboyance اشتعال بالرزش
aglow درحال اشتعال
flammable اشتعال پذیر
flammable قابل اشتعال
inflammable اشتعال پذیر
inflammable قابل اشتعال
lighting اشتعال نورافکنی
ignition اشتعال احتراق
firing point نقطه اشتعال
burning train مسیر اشتعال
fire proofing compound اشتعال کاه
fire retardant اشتعال کاه
fire point نقطه اشتعال
dead center ignition نقطه اشتعال
dead burned انتهای اشتعال
combustibility قابلیت اشتعال
coal dust firing اشتعال گردی
firing voltage ولتاژ اشتعال
ignition اتش گیری اشتعال
wildfire ماده قابل اشتعال
hypergol مایع قابل اشتعال
lower flammability limit حد پایینی اشتعال پذیری
flammable liquid مایع اشتعال پذیر
lead in مدار هادی اشتعال
pyrogen عنصر قابل اشتعال
upper flammability limit حد بالایی اشتعال پذیری
inflammable substances مواد قابل اشتعال
inflammables مواد قابل اشتعال
material dispersion پراکنده شدن پالس نورانی درداخل یک فیبر نوری در نتیجه طول موجهای مختلف ساطع شده از یک منبع
fueled سوخت ماده قابل اشتعال
fuelling سوخت ماده قابل اشتعال
fuels سوخت ماده قابل اشتعال
fuelled سوخت ماده قابل اشتعال
hypergolic fuel سوخت خیلی حساس به اشتعال
ignitor محفظه حامل باروت اشتعال
flash point tester ازمایش کننده نقطه اشتعال
fuel سوخت ماده قابل اشتعال
benzine انواع مواد نفتی قابل اشتعال
flareback اشتعال برخلاف مسیر عادی شعله
plasma display صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
xylol خا نوادهای ازهیدروکربنهای سمی و قابل اشتعال و معطر
xylene خا نوادهای ازهیدروکربنهای سمی و قابل اشتعال و معطر
high resolution bit mapped display تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش
laser وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
lasers وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
nitro مایع قابل اشتعال مورداستفاده در اتومبیل بصورت خالص یا مخلوط برای نیروی بیشتر
interruptor ضامن قطع مدار اشتعال ماسوره ضامن داخلی ماسوره
internal furnace کوره درونی بوته درونی اشتعال درونی
gas plasma display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas discharge display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com