Total search result: 201 (2 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
silvery rays |
اشعه نقرهای |
|
|
Other Matches |
|
gun |
منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی |
guns |
منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی |
silvern |
نقرهای |
argentine |
نقرهای |
deflection |
هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش |
deflections |
هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش |
argentine |
فلز اب نقرهای |
potentilla |
علف نقرهای |
flatware |
فروف نقرهای سر میز |
silver coulometer |
کولن سنج نقرهای |
non interlaced |
سیستمی که اشعه الکترون تصویر هر خط صفحه نمایش را یک بار اسکن میکند در حین هر سیکل تنظیم . این اشعه یک اسکن نمایش در هر خط انجام میدهد |
radiolucency |
درجه نفوذ اشعه مجهول نفوذ پذیری اشعه مجهول |
deflects |
یا اشعه |
deflecting |
یا اشعه |
deflected |
یا اشعه |
deflect |
یا اشعه |
radiation |
اشعه |
rays |
اشعه ها |
ray |
اشعه |
X-rayed |
اشعه ایکس |
X-ray |
اشعه ایکس |
X-ray |
اشعه رونتگن |
reseau |
اخراج اشعه |
rays of light |
اشعه نور |
X-rayed |
اشعه رونتگن |
X-raying |
اشعه رونتگن |
cathode ray oscillograph |
اشعه کاتدیک |
beam cutoff |
قطع اشعه |
beta radiation |
اشعه بتا |
beta ray |
اشعه بتا |
alpha rediation |
اشعه الفا |
alpha rays |
اشعه الفا |
actinic rays |
اشعه فعال |
beta rays |
اشعه بتا |
cosmic rays |
اشعه کیهانی |
flashbacks |
بازتاب اشعه |
flashback |
بازتاب اشعه |
ion beam |
اشعه یونی |
microwave radiation |
اشعه میکروموجی |
canal rays |
اشعه مجرایی |
beam width |
پهنای اشعه |
cosmicray |
اشعه کیهانی |
x ray |
اشعه مجهول |
X-rays |
اشعه ایکس |
ray |
اشعه تابشی |
gamma rays |
اشعه گاما |
electron beam |
اشعه الکترون |
x ray |
اشعه ایکس |
x ray beam |
اشعه رونتگن |
lasers |
اشعه لیزر |
x rays |
اشعه ایکس |
xrays |
اشعه مجهول |
xrays |
اشعه ایکس |
radiation sickness |
بیماری اشعه |
electron ray |
اشعه الکترونی |
gammas |
اشعه گاما |
gamma |
اشعه گاما |
X-raying |
اشعه ایکس |
cathode rays |
اشعه کاتدی |
electronic beam |
اشعه ی الکترونیکی |
gamma ray |
اشعه گاما |
roentgen rays |
اشعه رنتگن |
roentgen ray |
اشعه مجهول |
ultraviolet ray |
اشعه فرابنفش |
deflection defocusing |
پریشانی اشعه |
x radiation |
اشعه ایکس |
gamma radiation |
اشعه گاما |
electron beam |
اشعه الکترونی |
laser |
اشعه لیزر |
crt |
لامپ با اشعه کاتدی |
electron beam welding |
جوشکاری با اشعه الکترونی |
welding by electron beam |
جوشکاری با اشعه الکترونی |
infrared ray |
اشعه فرو سرخ |
crookes tube |
لامپ اشعه ایکس |
cosecant squared beam |
اشعه با مربع کوسکانت |
black body radiation |
اشعه جسم سیاه |
electron ray tube |
لامپ اشعه کاتدیک |
cathode ray oscilloscope |
اسیلوسکوپ اشعه کاتدی |
cathode ray tude |
لوله اشعه کاتدی |
density of an ion beam |
چگالی اشعه یونی |
electron beam cutting |
برش با اشعه الکترونی |
electron beam generator |
مولد اشعه الکترونی |
cathode pay tube |
لامپ با اشعه کاتدی |
density of an electron beam |
چگالی اشعه الکترونی |
blue beam magnet |
مغناطیس اشعه ابی |
ultraviolet |
اشعه مادون بنفش |
searchlight |
اشعه نور افکن |
searchlights |
اشعه نور افکن |
red, green, blue |
سه اشعه تصویردرتلویزیون رنگی |
x ray therapy |
درمان با اشعه مجهول |
phosphor |
معمولا اشعه الکترونی |
x ray equipment |
تجهیزات اشعه رونتگن |
ultrared |
انطرف اشعه قرمز |
x ray source |
منبع اشعه رونتگن |
roentgenography |
پرتونگاری با اشعه ایکس |
x radiation |
تشعشع اشعه مجهول |
infrared |
وابسته به اشعه مادون قرمز |
beam current at a specified point |
شدت اشعه الکترونی در یک نقطه |
electron beam focusing |
تمرکز دهی اشعه الکترونی |
emissivity |
قابلیت تشعشع یا ارسال اشعه |
tannage |
قهوهای در اثر اشعه افتاب |
roentgenoscopy |
معاینه بوسیله اشعه مجهول |
insolation |
در مقابل اشعه افتاب قراردادن |
radiogram |
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول |
cathode ray oscilloscope |
نوسان نمای اشعه کاتدی |
exposing |
درمعرض اشعه قرار دادن |
radiograms |
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول |
back azimuth method |
گرای معکوس در اخراج اشعه |
exposes |
درمعرض اشعه قرار دادن |
expose |
درمعرض اشعه قرار دادن |
radiac |
کشف اشعه رادیواکتیو و اندازه گیری ان |
isodose |
دارای تابش یا اشعه برابر هم شعاع |
luminous energy |
نیرویی که تبدیل به اشعه نورانی میشود |
permanent magnet centering |
تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار |
permanent magnet focusing |
تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار |
encephalogram |
عکس برداری ازمغز با اشعه مجهول |
ultraviolet ray |
اشعه ماوراء بنفش پرتو فرابنفش |
roentgenize |
بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن |
roentgenoscope |
دستگاه معاینه بوسیله اشعه مجهول |
diathermic |
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز |
beams |
مجموعه باریکی از نور یا اشعه الکترون |
diathermanous |
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز |
core |
وسیله تبدیل اشعه به انرژی الکتریکی |
cores |
وسیله تبدیل اشعه به انرژی الکتریکی |
beam |
مجموعه باریکی از نور یا اشعه الکترون |
thermal imagery |
عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز |
beams |
دسته کردن اشعه الکترونی جهت دادن |
beam |
دسته کردن اشعه الکترونی جهت دادن |
roentgenography |
عکس برداری بوسیله تابش اشعه مجهول |
electron gun |
بخشی از CRT که یک اشعه الکترونی ایجاد میکند |
roentgen |
واحد بین المللی تشعشع اشعه مجهول |
x plate |
صفحات قائم موازی در لوله اشعه کاتدی |
radial line plot |
روش تعیین محل نقاط بااخراج اشعه |
internal magnetic focus tube |
لامث اشعه کاتدیک با سیستم فوکوس مغناطیسی |
penetrameter |
الت مخصوص سنجش درجه نفوذ اشعه مجهول |
scans |
حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT |
scan |
حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT |
scanned |
حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT |
ultraviolet |
ایجاد شده بوسیله اشعه ماورا بنفش یافرابنفش |
flame cleaning |
تمیزکردن سطح فلزات به کمک اشعه اکسی استیلن |
differential laser gyro |
دو اشعه لیزر با پلاریزاسیون یکسان که برای یک ژایروبکار میروند |
ultraviolet light |
MORPG که محتوای آن با اشعه ماورای بنفش پاک میشود |
line flyback |
اشعه الکترون که از انتهای سکن به ابتدای بعدی می رود |
roentgenology |
شاخهای از پرتونگاری که با استفاده از اشعه مجهول امراض رامعالجه میکند |
luminescence |
پدیده نورافشانی جسمی پس ازقرار گرفتن درمعرض تابش اشعه |
rem |
مقدار دوزتشعشعی که اثرش برابر یک رونتگن اشعه ایکس باشد |
flyback |
اشعه تصویر الکترون که از انتهای یک اسکن به ابتدای دیگری می رود |
tomography |
فن تشخیص امراض از روی عکسبرداری با اشعه مجهول پرتونگاری مقطعی |
roentgenogram |
عکسی که توسط تابش اشعه مجهول درست شده است |
detector |
گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز |
wave form |
شکل موج تکراری در نموداردامنه و زمان یا روی لوله اشعه کاتدی |
frequencies |
تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند |
detectors |
گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز |
frequency |
تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند |
phosphor |
اندازه نور تولید شده در مقایسه با انرژی دریافتی از اشعه الکترون |
electron beam recording |
ضبط خروجی کامپیوتر مستقیماگ روی میکروفیلم با استفاده از اشعه الکترونی |
dosimeter |
وسیله اندازه گیری اشعه ماوراء بنفش در تابشهای خورشیدی و اسمانی |
phosphor |
برای پوشاندن درون تیوپ اشعه کاتدی . مراجعه شود به TELEVISION |
EBR |
ضبط خروجی از کامپیوتر مستقیماگ روی میکروفیلم با استفاده از اشعه الکترون |
soft fails |
فهور ناگهانی نویزها درمدارهای ریز الکترونیکی ازطریق ذرات اشعه کیهانی |
whitest |
چاپگر لیزری که اشعه لیزر را در نقاطی که چاپ نشده اند متمرکز میکند. |
whiter |
چاپگر لیزری که اشعه لیزر را در نقاطی که چاپ نشده اند متمرکز میکند. |
white |
چاپگر لیزری که اشعه لیزر را در نقاطی که چاپ نشده اند متمرکز میکند. |
yoke |
هستههای مغناطیسی اطراف تیوب تلویزیون برای کنترل محل اشعه تصویر |
CDs |
وسیله مکانیکی که با استفاده از اشعه لیزر باریک اطلاعاتی را از روی سطح دیسک می خواند |
laser |
اشعه لاسر انرژی لیزری سیستم تقویب نور بوسیله تشعشعات تحریک شده |
lasers |
اشعه لاسر انرژی لیزری سیستم تقویب نور بوسیله تشعشعات تحریک شده |
CD |
وسیله مکانیکی که با استفاده از اشعه لیزر باریک اطلاعاتی را از روی سطح دیسک می خواند |
horizontal |
مدت زمانی که اشعه تصویر در صفحه نمایش به اول خط بعد برمی گردد از آخر خط قبل |
black writer |
چاپگری که در آن تونر به نقاط گرم شده توسط اشعه لیزر می چسبد برای اسکن کردن تصویر |
dark bulb |
نوعی لامپ اشعه کاتدی که هنگام خاموش بودن سیاه بنظر می رسد و به تصاویرویدئویی وضوح خوبی میدهد |
RGB display |
سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال و ورودی قرمز و سبز و آبی استفاده میکند تا اشعه تصویر را کنترل کند |
scanner |
وسیلهای که اسکن میکند. اسکنر که میلهای را روی برچسب محصول می خواندبا استفاده از اشعه لیزر ودیود نوری |
scanners |
وسیلهای که اسکن میکند. اسکنر که میلهای را روی برچسب محصول می خواندبا استفاده از اشعه لیزر ودیود نوری |
y plates |
صفحات افقی موازی که اختلاف پتانسیل انها سبب انحراف قائم پرتو الکترونی در لوله اشعه کاتدی میگردد |
raster |
یک حرکت افقی اشعه روی صفحه در مقابل صفحه CRT |
beamrider |
موشک هدایت شوندهای که به وسیله اشعه رادار هدایت میشود |
transmissive disk |
دیسک ذخیره داده نوری که در آن اشعه لیزر از دیسک به مسیر تشخیص در پایین آن می تابد |
expose to rays |
در معرض اشعه قرار دادن در معرض نور گذاشتن |
x ray |
بااشعه ایکس امتحان کردن عکسبرداری با اشعه ایکس |
penetrometer |
وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف |
rem |
مقدار تابش یونیزه کننده که در صورت جذب توسط یک جسم همان تاثیرات فیزیولوژیکی را که یک رونتگن اشعه ایکس یاتابشهای گاما دارند خواهدداشت |
laser |
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند |
lasers |
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند |
transphasor |
ترانزیستور نوری که از کریستال ساخته شده است که قادر به تنظیم اشعه اصلی نور طبق سیگنال ورودی کوچکتر است |
infra red link |
سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند |
refreshes |
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است |
refresh |
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است |
refreshed |
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است |
times |
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش |
time |
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش |
hologram |
تصویر سه بعدی که توسط الگوهای میانی ایجاد میشود وقتی که بخشی از منبع نور مثل لیزر از یک شی منعکس شود و با اشعه اصل ترکیب شود |
holograms |
تصویر سه بعدی که توسط الگوهای میانی ایجاد میشود وقتی که بخشی از منبع نور مثل لیزر از یک شی منعکس شود و با اشعه اصل ترکیب شود |
timed |
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش |
persistence |
مدت زمان یک CRT یک تصویر را نمایش میدهد پس از توقف دنبال کردن مسیر اشعه تصویر روی صفحه نمایش |
infrared line scan |
ردیابی خطی با اشعه مادون قرمز ردیابی مستقیم بامادون قرمز |
infrared imagery |
عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز |
CDs |
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند |
CD |
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند |
erasable |
قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود |