Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
electron capture detector	اشکارساز الکترون گیراندازی
Other Matches
electron capture	الکترون گیراندازی
detectors	اشکارساز
first detector	اشکارساز
second detector	اشکارساز
mixer	اشکارساز
mixers	اشکارساز
detector	اشکارساز
maximum detector	اشکارساز حداکثر
phase discriminator	اشکارساز فاز
phase detector	اشکارساز فاز
nuclear detector	اشکارساز هستهای
precipitating factor	عامل اشکارساز
ratio detector	اشکارساز نسبت
current detector	اشکارساز جریان
crystal set	اشکارساز کریستالی
crystal detector	اشکارساز بلورین
contact detector	اشکارساز کنتاکتی
detecting crystal	بلور اشکارساز
detector circuit	مدار اشکارساز
detector tube	لامپ اشکارساز
electrolytic detector	اشکارساز الکترولیتی
regenerative detector	اشکارساز تشدیدی
linear detector	اشکارساز خطی
lindberg detector	اشکارساز لیندبرگ
frequency demodulator	اشکارساز فرکانس
video detector	اشکارساز ویدئو
gas detector	اشکارساز گازی
grid current rectifier	اشکارساز شبکه
grid detector	اشکارساز شبکه
crystal set	گیرنده اشکارساز
fault detector	اشکارساز خطا
ground detector	اشکارساز زمین
ground detector	اشکارساز اتصال با زمین
ground indicator	اشکارساز اتصال با زمین
h.f.d	اشکارساز شعلهای هیدروژنی
crankcase mist detector	اشکارساز الودگی روغن
hydrogen flame detector	اشکارساز شعلهای هیدروژن
f.i.d	اشکارساز یونش شعلهای
vacuum tube detector	اشکارساز با لامپ خلاء
fire detection system	سیستم اشکارساز حریق
flame ionization detector	اشکارساز یونش شعلهای
sweep potential detector	اشکارساز جاروکننده پتانسیلی
barrier layer detector	اشکارساز لایه سدی
oscillator	تفکیک کننده امواج اشکارساز
impluse modulator	اشکارساز ضربه جریان مدولاتور ایمپولز
insulation detector	دستگاه ازمایش عایق بندی اشکارساز ایزولاسیون
isoelectronic	هم الکترون
electron donor	الکترون ده
negatron	الکترون
trace	رد الکترون
traces	رد الکترون
electron	الکترون
traced	رد الکترون
electrons	الکترون
coelectron	هم الکترون
electron transition	انتقال الکترون
electron energy	انرژی الکترون
electron trajectory	مسیر الکترون
electron pair	زوج الکترون
odd electron	الکترون منفرد
nuclear electron	الکترون هسته
electron recoil	بازگشت الکترون
nonbonding electron	الکترون ناپیوندی
electron shell	پوسته الکترون
electron spin	تنیدگی الکترون
electron spin	اسپین الکترون
outer shell electron	الکترون بیرونی
electron transition	عبور الکترون
electron tube	لوله الکترون
electron volt	الکترون ولت
isoelectronic ions	یونهای هم الکترون
primary electron	الکترون اولیه
valence electron	الکترون رسانایی
emission	صدور الکترون
valence electron	الکترون فرفیت
high energy electron	الکترون پر انرژی
inner shell electron	الکترون درونی
free electron	الکترون غیرپیوندی
mass of the electron	جرم الکترون
electroneutrality	الکترون خنثایی
electrophile	الکترون دوست
lone electron	الکترون تنها
emissions	صدور الکترون
electron concentration	غلظت الکترون
free electron	الکترون ازاد
initiating electron	الکترون اغازگر
electron orbit	مسیرگردش الکترون
secondary electron	الکترون ثانوی
electron avalanche	بهمن الکترون
electron beam	شعاع الکترون
electron beam	پرتو الکترون
electron beam	باریکه الکترون
antibonding electron	الکترون ضد پیوندی
electron charge	بار الکترون
photo electron	فوتو الکترون
electronic concentration	غلظت الکترون
electron decay	تجزیه الکترون
bound electron	الکترون بسته
electron affinity	الکترون خواهی
conduction electron	الکترون رسانش
conduction electron	الکترون رسانایی
density of electron	چگالی الکترون
concentration of electron	چگالی الکترون
electron acceleration	شتاب الکترون
charge of the electron	بار الکترون
electron conduction	هدایت الکترون
electron acceptor	پذیرنده الکترون
electron acceptor	الکترون پذیر
electron decay	اضمحلال الکترون
electron beam	اشعه الکترون
electron emmission	انتشار الکترون
electron energy	کارمایه ی الکترون
electron exchange	تبادل الکترون
electron flow	فلوی الکترون
electron flow	سیلان الکترون ها
electron focusing	تمرکز الکترون
electron injector	الکترون افکن
electron jump	پرش الکترون
electron mass	جرم الکترون
electron multiplier	افزاینده الکترون
outer shell electron	الکترون رسانایی
electron emitter	منبع الکترون
electron emission	صدور الکترون
electron drift	رانش الکترون
electron deceleration	دیرکرد الکترون
photo electron	الکترون نوری
valence electron	الکترون والانس
electron diffraction	خمیدگی الکترون
electron distribution	پخش الکترون
electron donor	دهنده الکترون
lone pair electron	زوج الکترون تنها
elementary charge	بار الکترون [فیزیک]
outer shell electron	الکترون لایه بیرونی
secondary electron emission	پیل ثانویه الکترون
linear accelerator	شتابده خطی الکترون
rest mass of the electron	جرم ساکن الکترون
unpaired electron	الکترون جفت نشده
supressor grid	شبکه الکترون بند
lone pair electron	زوج الکترون ناپیوندی
transmission electron micrograph	ریزنگار انتقال الکترون
bonding electron pair	زوج الکترون پیوندی
electron deceleration	کندی حرکت الکترون
electron spin resonance	رزونانس اسپین الکترون
electron paramagnetic resonance	رزونانس پارامغناطیسی الکترون
electron pairing	زوج شدن الکترون
electron pair bond	پیوند زوج الکترون
electron pair	زوج الکترون حفره
electron orbit	مدار گردش الکترون
electron multiplier	فزون ساز الکترون
electron gun	لوله پرتاب الکترون
electron deficient molecules	مولکولهای با کمبود الکترون
electron charge mass ratio	چگالی بار الکترون
electron attachment	پیوستگی یا وابستگی الکترون
electron accelerator	شتاب دهنده الکترون
delocalized electron	الکترون غیر مستقر
electron transfer mechanism	مکانیسم انتقال الکترون
free electron gas	گاز الکترون ازاد
electrophilic addition	افزایش الکترون دوستی
electron transit time	زمان عبور الکترون
electrophilic reagent	واکنشگر الکترون دوست
electrophilic attack	حمله الکترون دوستی
electroosmotic effect	اثر الکترون اسمزی
free electron model	الگوی الکترون ازاد
photon	تنها یک الکترون تابش شود
pictures	حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
electron spin resonance [ESR]	تشدید پارامغناطیس الکترون [فیزیک]
pictured	حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
quasi free electron theory	نظریه الکترون شبه ازاد
picturing	حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
Electron paramagnetic resonance [EPR]	تشدید پارامغناطیس الکترون [فیزیک]
electrosensitive	چاپ با کاغذ حساس به الکترون
electrophilic aromatic substitution	استخلاف الکترون دوستی اروماتیکی
electron withdrawing substituent	گروه استخلافی الکترون کشنده
electron releasing substituent	گروه استخلافی الکترون دهنده
picture	حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
left hand rule for electron flow	قاعده چپگرد برای جریان الکترون
beam	مجموعه باریکی از نور یا اشعه الکترون
beams	مجموعه باریکی از نور یا اشعه الکترون
right hand rule for electron flow	قاعده راست گرد برای جریان الکترون
statcoulomb [statC]	استت کولن [یکای الکترون] [فیزیک] [شیمی]
electron beam	رشته باریک الکترون با سرعت بالا در یک جهت
electrostatic unit of charge [esu]	استت کولن [یکای الکترون] [فیزیک] [شیمی]
franklin [Fr]	استت کولن [یکای الکترون] [فیزیک] [شیمی]
beam	حرکت اشعههای الکترون توسط CRT در صفحه نمایش
line flyback	اشعه الکترون که از انتهای سکن به ابتدای بعدی می رود
charges	1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
beams	حرکت اشعههای الکترون توسط CRT در صفحه نمایش
hall effect	شرح تاثیر میدان مغناطیسی روی جریان الکترون ها
charge	1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
klystron	لوله الکترون نوسان ساز باسرعت مدوله شده
photoemission	خروج الکترون از فلز در اثرنیروی تابشی نور وغیره
flyback	اشعه تصویر الکترون که از انتهای یک اسکن به ابتدای دیگری می رود
inelastic	spectroscopy electrontunneling طیف بینی تونل زنی ناکشسان الکترون
photoemissive	مادهای که در اثر روشنایی یانور از خود الکترون تابش میکند
i.e.t.s	tunneling inelasticelectron spectroscopy طیف بینی تونل زنی ناکشسان الکترون
EBR	ضبط خروجی از کامپیوتر مستقیماگ روی میکروفیلم با استفاده از اشعه الکترون
phosphor	اندازه نور تولید شده در مقایسه با انرژی دریافتی از اشعه الکترون
magnetic deflector	یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی
phototude	لوله الکترون دارای کاتد و اندکه بترتیب فوتون تابش وجذب می کنند
antimatter	جسمی که حاوی مادهء ضد خود نیز باشد مثل ضدالکترون بجای الکترون

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com