Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (2 milliseconds)
English
Persian
attack
اصابت یا نزول ناخوشی
attacked
اصابت یا نزول ناخوشی
attacks
اصابت یا نزول ناخوشی
Other Matches
an intercurrent disease
ناخوشی که توی ناخوشی دیگر میافتد
pathologically
از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
best gold
تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
falloff
نزول
downturn
نزول
degression
نزول
onfall
نزول
katabasis
نزول
downturns
نزول
discounts
نزول
discount
نزول
discounting
نزول
devolution
نزول
descension
نزول
discounted
نزول
descent
نزول
apyrexy
نزول تب
descents
نزول
descends
نزول کردن
decreases
نزول کردن
decreased
نزول کردن
decrease
نزول کردن
money lender
نزول خوار
comedown
نزول کردن
fall
هبوط نزول
descend
نزول کردن
discount rate
نرخ نزول
desceht
نزول سرازیری
causes of revelation
اسباب نزول
cause of revelation
شان نزول
descendible
قابل نزول
nosediving
نزول شدید یا ناگهانی
discounted
برات را نزول کردن
nosediving
نزول شدید کردن
discount
برات را نزول کردن
nosedive
نزول شدید یا ناگهانی
nosedived
نزول شدید یا ناگهانی
nosedived
نزول شدید کردن
nosedives
نزول شدید یا ناگهانی
discounting
برات را نزول کردن
nosedives
نزول شدید کردن
freezing point depression
نزول نقطه انجماد
gut serena
نزول اب سیاه تام
discounts
برات را نزول کردن
nosedive
نزول شدید کردن
sinks
نزول کردن غرق شدن
discount rate
نرخ ثابت نزول بانکی
undulation
صعودو نزول ترقی و تنزل
sink
نزول کردن غرق شدن
avalanche
نزول ناگهانی و عظیم هر چیزی
avalanches
نزول ناگهانی و عظیم هر چیزی
impingement
اصابت
hits
اصابت
hitting
اصابت
accessing
اصابت
accesses
اصابت
accessed
اصابت
access
اصابت
hit
اصابت
hitting
اصابت گلوله
hits
اصابت گلوله
impact area
محل اصابت
hits
اصابت موفقیت
impact
اصابت گلوله
shot
اصابت کرده
hit ratio
نسبت اصابت
hitting
اصابت موفقیت
surface of impact
سطح اصابت
thunderstroke
اصابت صاعقه
impacts
اصابت گلوله
impact pressure
فشار اصابت
impact point
نقطه اصابت
onset
هجوم اصابت
line of impact
خط اصابت گلوله
point of impact
نقطه اصابت
direct hits
اصابت مستقیم
hit
اصابت گلوله
direct hit
اصابت مستقیم
hit
اصابت موفقیت
shots
اصابت کرده
maladies
ناخوشی
ill health
ناخوشی
unhealthiness
ناخوشی
trichosis
ناخوشی مو
indisposedness
ناخوشی
invalidism
ناخوشی
sickness
ناخوشی
sicknesses
ناخوشی
morbidity
ناخوشی
morbidness
ناخوشی
pathogenetic
ناخوشی زا
diseases
ناخوشی
had health
ناخوشی
illnesses
ناخوشی
malady
ناخوشی
disease
ناخوشی
illness
ناخوشی
effective pattern
منطقه اصابت موثر
center of impact registration
ثبت مرکز اصابت
impact registration
ثبت مرکز اصابت
burst
محل اصابت گلوله
impact point
محل اصابت گلوله
impact area
منطقه اصابت گلوله ها
point of impact
محل اصابت گلوله
biting angle
کوچکترین زاویه اصابت
strikes
اصابت اعتصاب کردن
impacts
اصابت اثر شدید
angle of incidence
زاویه اصابت گلوله
strike
اصابت اعتصاب کردن
beatten zone
منطقه مورد اصابت
impact
اصابت اثر شدید
bursts
محل اصابت گلوله
spelled
حمله ناخوشی
spells
حمله ناخوشی
spell
حمله ناخوشی
hepatic disease
ناخوشی جگر
liver trouble
ناخوشی جگر
pathognomomical
نماینده ناخوشی
pathognomic
نماینده ناخوشی
pathogeny
پیدایش ناخوشی
maldemer
ناخوشی دریا
mal de mer
ناخوشی دریا
laryngopathy
ناخوشی خرخره
microzym
میکرب ناخوشی
morbid anatomy
از لحاظ ناخوشی
morbific
ناخوشی اور
impaludism
ناخوشی مردابی
morbific
تولیدکننده ناخوشی
out break of a disease
شیوع ناخوشی
to be infected with disease
ناخوشی راواگیرکردن
estival
ناخوشی تابستانی
diseases of this nature
اینگونه ناخوشی ها
altitude sickness
ناخوشی ارتفاع
liver
ناخوشی جگر
livers
ناخوشی جگر
morbid
ویژه ناخوشی
dermatopathy
ناخوشی پوست
biliousness
ناخوشی زردابی
enteropathy
ناخوشی رودهای
diagnosis
تشخیص ناخوشی
bulimy
ناخوشی گرسنگی
diagnoses
تشخیص ناخوشی
myopathy
ناخوشی ماهیچه
autumns
برگ ریزان زمان رسیدن و نزول چیزی دوران کمال
autumn
برگ ریزان زمان رسیدن و نزول چیزی دوران کمال
whitmonday
روز بعد از عید نزول روح القدس بر رسولان عیسی
hit
اصابت کردن به هدف زدن
impact pressure
نیروی اصابت فشار ترکش
pattern
نقشه طرح اصابت گلوله ها
hitting
اصابت کردن به هدف زدن
patterns
نقشه طرح اصابت گلوله ها
hits
اصابت کردن به هدف زدن
single shot hit probability
احتمال اصابت یک گلوله به هدف
impact
با شدت اصابت کردن ضربت
the lot fell upon me
قرعه بنام من اصابت کرد
vertical probable error
خطای اصابت قائم گلوله
impacts
با شدت اصابت کردن ضربت
sickleave
مرخصی بابت ناخوشی
morbidly
بطور ناخوشی یا فاسد
diagnostic
وابسته به تشخیص ناخوشی
metastasis
جابجا شدن ناخوشی
pandemic
ناخوشی همه گیر
psychiater
پزشک ناخوشی دماغی
contagions
سرایت ناخوشی واگیر
to swing the lead
خود را به ناخوشی زدن
mycotic
دچار ناخوشی قارچی
pellagrous
دچار ناخوشی که در بالااشاره شد
contagion
سرایت ناخوشی واگیر
pestilence
ناخوشی همه جاگیر
pathogenesis
مبحث پیدایش ناخوشی
paragrahia
ناخوشی غلط نویسی
unhealthy
ناخوش ناخوشی اور
foot rot
ناخوشی پا در گاو و گوسفند
epidmic disease
ناخوشی همه جا گیر
psychopathic
وابسته به ناخوشی دماغی
epizootic
ناخوشی همه گیرحیوانی
illness faded her beauty
ناخوشی زیبایی اوراکاست
qualms
ناخوشی همه جاگیر
qualm
ناخوشی همه جاگیر
immune from disease
مصون از گرفتن ناخوشی
he is liable to become sick
اماده ناخوشی است
arthropathy
ناخوشی بند یا مفصل
bunt
ناخوشی قارچی گندم
cirrhosis
ناخوشی الکی جگر
laryngopathy
ناخوشی خشک نای
pandemics
ناخوشی همه گیر
absolute deviation
انحراف اصابت گلوله تا مرکز هدف
surface of impact
سطح مماس بر نقطه اصابت گلوله
direct hit
گلولهای که مستقیم به هدف اصابت کند
direct hits
گلولهای که مستقیم به هدف اصابت کند
impact registration
ثبت تیر بروش مرکز اصابت
pyretotherapy
معالجه ناخوشی بوسیله تولیدتب
hydropathic
وابسته به درمان کردن ناخوشی با اب
idiopathy
علاقه خاص ناخوشی جداگانه
pathognomic
وابسته به تشخیص ناخوشی یا احساسات
nephritic
درمان کننده ناخوشی گرده
otological
وابسته به گوش یا ناخوشی هاان
mycetoma
یکجور ناخوشی فرچی در دست و پا
bomb impact plot
بردن محل اصابت بمب روی نقشه
bull's eye
قلب هدف تیری که بهدف اصابت کند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com