Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 77 (6 milliseconds)
English
Persian
equerries
اصطبل سلطنتی میراخور
equerry
اصطبل سلطنتی میراخور
Other Matches
master of the horse
کسیکه گماشته بر امورخانواده سلطنتی است میراخور
head groom
میراخور
ostler
میراخور
mewed
اصطبل
mewing
اصطبل
mew
اصطبل
stable-boy
کارگر اصطبل
stable-boys
کارگر اصطبل
ostler
مهتر اصطبل
farriers
گروهبان اصطبل
farrier
گروهبان اصطبل
stabler
اصطبل دار
equerry
اصطبل بزرگ
equerries
اصطبل بزرگ
stables
اصطبل در طویله بستن
stable
اصطبل در طویله بستن
livery stable
اصطبل مخصوص کرایه دادن اسب یا نگاهداری اسبهای دیگران
regnal
سلطنتی
rial
سلطنتی
royal
سلطنتی
monarchical
سلطنتی
royal honor
درجه سلطنتی
great seal
مهر سلطنتی
sceptre
عصای سلطنتی
scepters
عصای سلطنتی
keep of the
مهردار سلطنتی
royal flag
پرچم سلطنتی
bailiffs
نگهبان دژ سلطنتی
sceptres
عصای سلطنتی
bailiff
نگهبان دژ سلطنتی
regalia
امتیازات سلطنتی
gentleman atarms
عضوگاردویژه سلطنتی
royalties
از خانواده سلطنتی
royalty
از خانواده سلطنتی
monarchies
حکومت سلطنتی
scepter
عصای سلطنتی
monarchy
حکومت سلطنتی
sceptered
دارای عصای سلطنتی
royalism
طرفداری از رژیم سلطنتی
monarchy constitutional
حکومت مشروطه سلطنتی
royalty
اعضای خانواده سلطنتی
Privy Council
هیات مشاورین سلطنتی
born in the purpule
عضو خانواده سلطنتی
royalties
اعضای خانواده سلطنتی
order in council
تصمیم هیات مشاورین سلطنتی
monarchy
سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
plantagenet
خانواده سلطنتی پلانتاژنت انگلیس
remembrancer
مامور وصول مطالبات سلطنتی
RCs
مخفف کالج سلطنتی جراحان
privy councillor
عضو هیئت رایزنان سلطنتی
stuart
خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
tudor
خانواده سلطنتی تودور درانگلیس
monarchies
سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
monarchy absolute
حکومت سلطنتی مطلقه واستبدادی
scepter
دارای قدرت واختیارات سلطنتی بودن
royalism
شاهپرستی طرفداری از سیستم حکومت سلطنتی
Fontainebleau
[سبک دکوراسیون در قصر ییلاقی سلطنتی فرانسه]
yeoman of the guard
گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
verderer
متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
verderor
متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
palating
مجلل امیری که دارای امتیازات سلطنتی بوده
lancastrian
در انگلیس طرفدار یاعضو خانواده سلطنتی لنکستر
chancery
مقام وزارت دارایی دفتر مهردار سلطنتی
p sanction
حکم سلطنتی یاتصویب نامهای که صورت قانون راپیدامیکند
fleur de lis
گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
fleur de lys
گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
flower de luce
گل زنبق یاسوسن :نشان خانواده سلطنتی فرانسه درقدیم
page of presence
لقب هایی که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
witan
اعیان و اسقفان و پیرانی که در شورای سلطنتی شرکت میکردند
knight marshal
کسیکه در خانواده سلطنتی دارای برخی مامریتهای قضایی باشد
page of bonour
لقب هایی است که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
order of council
تصمیم هیات مشاورین سلطنتی در غیاب یا بیماری پادشاه یا ملکه
Royal Bokhara
فرش سلطنتی بخاراتی
[این واژه تجاری به فرش های ترکمنی با کیفیت بالا اطلاق می شود.]
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
coronation carpet
فرش تاجگذاری
[این فرش که منصوب به اصفهان می باشد در قرن هفدهم میلادی جهت تاجگذاری فردریک پنجم در دانمارک بافته شده و اکنون نیز در موزه سلطنتی دانمارک نگهداری می شود]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com