English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
snail mail اصط لاح عامیه به پست معمولی
Other Matches
wonted معمولی
copybook معمولی
faceless معمولی
received معمولی
usu معمولی
routines معمولی
longhand خط معمولی
routinely معمولی
routine معمولی
standards معمولی
normal معمولی
ordinary معمولی
standard معمولی
conventional معمولی
open cheque چک معمولی
ferial معمولی
run-of-the-mill <idiom> معمولی
light water اب معمولی
commonplace معمولی مبتذل
ethanol الکل معمولی
plain concrete بتن معمولی
mass concrete بتن معمولی
piper nigrum فلفل معمولی
ethyl alcohol الکل معمولی
workaday معمولی عادی
man in the street فرد معمولی
general cargo کالای معمولی
standards طبیعی یا معمولی
hepatica غافث معمولی
procedure message پیام معمولی
standard طبیعی یا معمولی
ornery عادی معمولی
ornary عادی معمولی
medium lampholder سرپیچ معمولی
banal مبتذل معمولی
onery عادی معمولی
ordinal type نوع معمولی
ambient پس زمینه معمولی
wrought iron اهن معمولی
normal permeability نفوذپذیری معمولی
ordinary clay خاک رس معمولی
ap seogi ایستادن معمولی
ordinary share سهام معمولی
civil time ساعت معمولی
normal interval فاصله معمولی صف
normal good کالای معمولی
common link حلقه معمولی
common whipping بست معمولی
unselected clay خاک رس معمولی
nonstandard غیر معمولی
standard gauge اندازه معمولی
ranko سرباز معمولی
mulberries توت معمولی
mulberry توت معمولی
common معمولی متعارفی
commoners معمولی متعارفی
commonest معمولی متعارفی
general کلی معمولی
general معمولی و نه مخصوص
generals کلی معمولی
generals معمولی و نه مخصوص
American bond آجرچینی معمولی
mean پست معمولی
meaner پست معمولی
meanest پست معمولی
complement تعارفات معمولی
complemented تعارفات معمولی
complementing تعارفات معمولی
complements تعارفات معمولی
undress جامه معمولی
undresses جامه معمولی
typical <adj.> بافت معمولی
undressing جامه معمولی
irregular غیر معمولی
rock brake بسفایج معمولی
rudas پست معمولی
single precision با دقت معمولی
normal عادی معمولی
standard bar میله معمولی
everyday معمولی مبتذل
standard brick اجر معمولی
standard motor موتور معمولی
standard trench سنگر معمولی
white mulatto توت معمولی
charge hand کارگر معمولی
the a merchant سوداگر معمولی
street virus ویروس معمولی
inverted l antenna انتن معمولی رادیو
stake driver بوتیمار معمولی امریکایی
ordinary grasp گرفتن میله معمولی
in normal situations on public roads در ترافیک معمولی خیابان
light hydrogen هیدروژن سبک یا معمولی
joiner door درب معمولی ناو
l antenna انتن معمولی رادیو
outre خارج از حدود معمولی
martlet پرستوی معمولی اروپایی
standard size whole brick اجر فشاری معمولی
standard rain gage باران سنج معمولی
regular weave [plain] بافت معمولی و ساده
normal sulphation of battery سولفاتی شدن معمولی
normal charge خرج معمولی توپ
standard lamp holder سرپیچ معمولی لامپ
milkwort پلی گالای معمولی
meadow mushroom قارچ خوراکی معمولی
week day روز معمولی هفته
head cold سرماخوردگی معمولی زکام
fencing measure فاصله معمولی دو شمشیرباز
chamomile بابونه معمولی یامعطر
route راه جریان معمولی
well worn پیش پا افتاده معمولی
conventional forces نیروهای رزمی معمولی
well-worn پیش پا افتاده معمولی
stand سطح معمولی اب دریا
conventional milling machine دستگاه فرز معمولی
undersized کوچکتر ازاندازه معمولی
admedium lampholder سرپیچ بزرگتر از معمولی
common stock سهام معمولی شرکت
combination grasp گرفتن معمولی و برعکس
bracket حالت معمولی کروشه
walks گام معمولی اسب
routes راه جریان معمولی
conventional جنگ افزارهای معمولی
normal magnetization curve خم مغناطیس پذیری معمولی
walk گام معمولی اسب
walked گام معمولی اسب
ordinary پیام معمولی از نظر ارجحیت
ordinary differential equation [ODE] معادله دیفرانسیل معمولی [ریاضی]
It was the usual scene. صحنه [موقعیت] معمولی بود.
deffered maintenance تعمیر ونگهداری غیر معمولی
ordinary least square method روش حداقل مربعات معمولی
normalising بصورت عادی و معمولی دراوردن
guttersnipe نوک دراز یا پاشله معمولی
normalizes بصورت عادی و معمولی دراوردن
normalises بصورت عادی و معمولی دراوردن
normalised بصورت عادی و معمولی دراوردن
conventional take off and landing هواپیمایی با نشست وبرخاست معمولی
fair wear and tear خسارت در حد معمولی فرسودگی در حد معمول
horseweed خزه معمولی امریکای شمالی
normalize بصورت عادی و معمولی دراوردن
it is of a normal size دارای اندازه عادی یا معمولی است
service ceiling سقف پرواز معمولی یا جنگی هواپیما
I'd like a shampoo for normal hair. من یک شامپو برای موهای معمولی میخواهم.
entremets غذای لذید اضافه بر برنامه معمولی
standard egg section مقطع تخم مرغی شکل معمولی
air hardening سخت گردانی زمانی در دمای معمولی
prepare تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
prepares تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
preparing تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
half حرکت یا نمایش گرافیکی با نیمی از شدت معمولی
Can't you just say hello like a normal person? نمیتونی مثل یک آدم معمولی سلام بدی؟
zero stage طبقه معمولی اضافی که به جلوی کمپرسورخطی اضافه میشود
mufti جامه معمولی برتن کسی که حق داردجامه رسمی بپوشد
names کلمه معمولی برای بیان آدرس در زبان ماشین
name کلمه معمولی برای بیان آدرس در زبان ماشین
shock wave موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
shock waves موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
superspeedway مسیر مسابقه معمولی 2 در5/2 مایل با کنارههای باشیب تند
kilderkin چلیک یابشکه کوچکی معادل نصف یاربع بشکه معمولی
offices استفاده از ماشین و کامپیوتر برای انجام کارهای معمولی اداره
man down بازی با یک نفر کمتر از عده معمولی بعلت اخراج یک بازیگر
gyroplane نوعی هواپیما که حد فاصل میان هلیکوپتر و طیارههای معمولی است
quad چهار بیت داده ذخیره شده در محل معمولی یکی
office استفاده از ماشین و کامپیوتر برای انجام کارهای معمولی اداره
advertorial تبلیغ در مجله یا روزنامه که به شکل مقاله معمولی به نظر می رسد
quads چهار بیت داده ذخیره شده در محل معمولی یکی
fosse commune [قبر معمولی در گورستان که هر هفت سال یا بیشتر استفاده می شود.]
sub woofer هرتز , که در دستگاههای معمولی برای افزایش کیفیت صدا استفاده میشود
VBScript مجموعه دستورات برنامه نویسی که در یکک صفحه وب معمولی فاهر می شوند,
hold گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
dial up line خط تلفن معمولی که میتواندبه عنوان دست دستگاه فرستنده در مخابرات استفاده شود
alley حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
alleyways حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
holds گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
lumen واحد تشعشع برابر مقدارنوری که از یک شمع معمولی بین المللی ساطع میگردد
alleys حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
squawk در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawked در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawks در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
aircraft arresting hook مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
radius of integration شعاع ترکیب عمل جنگ افزارهای معمولی با جنگ افزار اتمی
genet جانور پستاندارکوچک گوشت خواری شبیه گربه زباد یا گربه معمولی
doubled up مربوط به درایو ROM-CD که دیسک را با دو برابر سرعت درایو معمولی می چرخاند
doubled مربوط به درایو ROM-CD که دیسک را با دو برابر سرعت درایو معمولی می چرخاند
double مربوط به درایو ROM-CD که دیسک را با دو برابر سرعت درایو معمولی می چرخاند
working sails بادبان معمولی که با بادبان سبک یا سنگین در موقع تغییرشدت باد فرق دارد
mantissa رقم اعشاری لگاریتم معمولی افزایش عدد اعشاری
teletext روش ارسال متن و اطلاعات در یک سیگنال تلویزیون معمولی به صورت رشته بیت سری که با استفاده از کدگشای مخصوص قابل نمایش است
inferior figures حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند.
discretionary خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
extrasensory ماورای احساس معمولی خارج از احساس عادی
case حرف بزرگ یا حرف معمولی [فناوری چاپ]
standard مطابق نمونه مطابق معیار عمومی معمولی
conventional sign علایم قراردادی نقشهای علایم معمولی نقشه
standards مطابق نمونه مطابق معیار عمومی معمولی
palnut مهره نازکی معمولا از جنس فولاد پرس شده که بمنظورافزایش ایمنی و جلوگیری ازشل شدن مهرههای معمولی روی انها بسته میشود
German thyme آویشن [آویشن معمولی] [گیاه شناسی]
garden thyme آویشن [آویشن معمولی] [گیاه شناسی]
thyme آویشن [آویشن معمولی] [گیاه شناسی]
common thyme آویشن [آویشن معمولی] [گیاه شناسی]
thymus vulgaris آویشن [آویشن معمولی] [گیاه شناسی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com