Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
reform
اصلاحات تجدید سازمان
reforms
اصلاحات تجدید سازمان
Other Matches
rally
تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
rallies
تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
rallied
تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
reorganization
تجدید سازمان
restructure
تجدید سازمان کردن
restructured
تجدید سازمان کردن
restructures
تجدید سازمان کردن
reorganising
تجدید سازمان کردن
reorganize
تجدید سازمان کردن
reorganization
تجدید سازمان کردن
reorganises
تجدید سازمان کردن
reorganizing
تجدید سازمان کردن
reorganizes
تجدید سازمان کردن
reorganised
تجدید سازمان کردن
economic reorganization
تجدید سازمان اقتصادی
reorganized
تجدید سازمان کردن
reorder point
نقطه تجدید سازمان یا تجدیدگسترش
reshuffles
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffled
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffle
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffling
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
half area
محل توقف سربازان در حین حرکت برای تجدید سازمان یاگرفتن مهمات یا استراحت
sub domain
سطح دوم آدرس دهی در اینترنت که مربوط به نام سازمان در یک سازمان بزرگتر است
central treaty organization
سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
secret police
سازمان پلیس مخفی سازمان کاراگاهی
ibi
Informatics of IntergovermentalBureauسازمانی متشکل از اعضای سازمان ملل UNESCO یانمایندگی سازمان ملل متحد
resupply
تجدید اماد تجدید تدارکات
reformation
اصلاحات
land reforms
اصلاحات ارضی
obscurantist
مخالف اصلاحات
land reform
اصلاحات ارضی
institutional reforms
اصلاحات نهادی
improving
اصلاحات کردن
improves
اصلاحات کردن
improve
اصلاحات کردن
improved
اصلاحات کردن
radical
طرفدار اصلاحات اساسی
radicals
طرفدار اصلاحات اساسی
to instigate a programme of reforms
بر انگیختن برنامه اصلاحات
obscurant
بغرنج مخالف اصلاحات
central treaty organization
پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
economic and social council
شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
reform movement
جنبش یا نهضت برای اصلاحات
capital budget
بودجه اصلاحات و ایجاد تاسیسات جدید
reformers
پیشوای اصلاحات طرفدار دگرگونی اساسی
reformer
پیشوای اصلاحات طرفدار دگرگونی اساسی
aircraft alternation
اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
utopianism
تهیه طرحهای غیر عملی برای اصلاحات
international labour organization
سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
stables
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
structuring
سازمان سازمان دادن
structures
سازمان سازمان دادن
structure
سازمان سازمان دادن
apparatus
[machinery]
سازمان
[سازمان اداری ]
utopism
خیالبافی تهیه طرحهای غیر عملی برای اصلاحات
word warp
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
inst
سازمان
machinery
سازمان
organization
سازمان
organizations
سازمان
institution
سازمان
organisations
سازمان
activities
سازمان
activity
سازمان
system
سازمان
departments
سازمان
department
سازمان
organisms
سازمان
systems
سازمان
organism
سازمان
structuring
سازمان
structures
سازمان
structure
سازمان
refreshes
تجدید
renewal
تجدید
refreshed
تجدید
renewals
تجدید
refresh
تجدید
neogenesis
تجدید
renew
تجدید
renewing
تجدید
renews
تجدید
repetitions
تجدید
recrudescence
تجدید
repetition
تجدید
instauration
تجدید
revivals
تجدید
reviews
تجدید
anabiosis
تجدید
turnover
تجدید
reviewing
تجدید
review
تجدید
reviewed
تجدید
revival
تجدید
organizational
مربوط به سازمان
data organization
سازمان داده ها
tailors
سازمان دادن
organizations
سازمان بندی
tailor
سازمان دادن
organizes
سازمان دادن
organization
سازمان بندی
board of inspection and survey
سازمان بازرسی
force structure
سازمان یکانها
organized
سازمان یافته
labor service
سازمان کار
labor organization
سازمان کارگری
physiques
سازمان بدن
physique
سازمان بدن
foundation
سازمان خیریه
systems
مجموعه سازمان
charity organization
سازمان خیریه
system
مجموعه سازمان
file organization
سازمان فایل
sensory organization
سازمان حسی
social organization
سازمان اجتماعی
file organization
سازمان پرونده
nonprofit organization
سازمان غیرانتفاعی
table of organization
جدول سازمان
clandestine
سازمان پنهانی
economic organization
سازمان اقتصادی
United Nations
سازمان ملل
unit structure
سازمان یکان
organization chart
لوحه سازمان
organizing
سازمان دادن
task organization
سازمان رزمی
visual organization
سازمان دیداری
organising
سازمان دادن
organize
سازمان دادن
organisations
سازمان بندی
planning organization
سازمان برنامه
organises
سازمان دادن
counterintelligence
سازمان ضد جاسوسی
renews
تجدید کردن
nonrecurring
تجدید نشدنی
renewing
تجدید کردن
revisionist
تجدید نظرخواه
reinforcement
تجدید قوا
renew
تجدید کردن
reproductions
تجدید چاپ
rebirth
تجدید حیات
it is not subject to review
تجدید نظر
reforms
تجدید نظر
rearmament
تجدید تسلیحات
resumption
تجدید شروع
recollections
تجدید خاطره
recollection
تجدید خاطره
reconstructions
تجدید بنا
updating
تجدید برنامه
reconstitute
تجدید ساخت
reconstituted
تجدید ساخت
renewed
تجدید شده
renewable
تجدید شدنی
instaurator
تجدید کننده
reconstruction
تجدید بنا
reconditioning
تجدید امادگی
reconstituting
تجدید ساخت
reconstitutes
تجدید ساخت
reform
تجدید نظر
reviewed
تجدید نظر
furbish
تجدید کردن
review
تجدید نظرکردن
remarrying
تجدید فراش
remarriages
تجدید فراش
remarriage
تجدید فراش
restoration
تجدید بازگرداندن
furbish
تجدید نظرکردن در
furbished
تجدید کردن
revisionary
تجدید نظری
revivor
تجدید مرافعه
review
تجدید نظر
furbishing
تجدید نظرکردن در
furbishing
تجدید کردن
furbishes
تجدید نظرکردن در
furbishes
تجدید کردن
furbished
تجدید نظرکردن در
reviewed
تجدید نظرکردن
revisions
تجدید چاپ
revisions
تجدید نظر
reincarnation
تجدید تجسم
revision
تجدید چاپ
revision
تجدید نظر
reincarnations
تجدید تجسم
reviews
تجدید نظرکردن
resurgence
تجدید حیات
reviewing
تجدید نظر
reviewing
تجدید نظرکردن
reviews
تجدید نظر
revitalization
تجدید حیات
re election
تجدید انتخاب
reproduction
تجدید چاپ
revisal
تجدید نظر
renovation
تجدید نظر
repeats
تکرار تجدید
recension
تجدید چاپ
redintegrate
تجدید شونده
revising
تجدید نظر
reelection
تجدید انتخاب
revises
تجدید نظر
refection
تجدید قوا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com