Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 203 (9 milliseconds)
English	Persian
incorrigibility	اصلاح ناپذیری
irreconcilability	اصلاح ناپذیری
irreconcilableness	اصلاح ناپذیری
Other Matches
inexpiably	بطور کفاره ناپذیری بطورجبران ناپذیری
revise	اصلاح کردن اصلاح نمودن
revises	اصلاح کردن اصلاح نمودن
revising	اصلاح کردن اصلاح نمودن
modification kit	جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
self correcting	خود بخود اصلاح شونده اصلاح کننده نفس خود
illimitability	حد ناپذیری
illimitableness	حد ناپذیری
imperviousness	نم ناپذیری
indissolubility	حل ناپذیری
incomparability	مقایسه ناپذیری
incondensability	انقباض ناپذیری
inalterability	تغییر ناپذیری
incommutability	تخفیف ناپذیری
incommutability	تبدیل ناپذیری
immeusurableness	پیمایش ناپذیری
incompressibility	تراکم ناپذیری
incorruption	فساد ناپذیری
inelasticity	کشش ناپذیری
ineffability	وصف ناپذیری
indomitability	تسخیر ناپذیری
indisputability	بحث ناپذیری
indiscerptibility	تجزیه ناپذیری
indestructibility	فنا ناپذیری
indescribability	وصف ناپذیری
indefensibility	دفاع ناپذیری
indefatigability	خستگی ناپذیری
incurability	علاج ناپذیری
imperviousness	نفوذ ناپذیری
imperviousness	سرایت ناپذیری
achromatization	رنگ ناپذیری
achromatisation	رنگ ناپذیری
abclution	فرهنگ ناپذیری
inevitability	چاره ناپذیری
indefensibility	تصدیق ناپذیری
impossibility	امکان ناپذیری
inaccessibility	دسترسی ناپذیری
inaccessibility	ارتباط ناپذیری
rigidity	انعطاف ناپذیری
inflexibility	انعطاف ناپذیری
immobility	تحرک ناپذیری
achromatism	رنگ ناپذیری
acoria	سیری ناپذیری
impermeability	نشت ناپذیری
impenetrableness	خلول ناپذیری
impenetrableness	سرایت ناپذیری
impenetrability	نفوذ ناپذیری
impassiveness	تالم ناپذیری
impassibility	تحمل ناپذیری
immutability	تغییر ناپذیری
immiscibility	امتزاج ناپذیری
immeasurability	پیمایش ناپذیری
elastance	برق ناپذیری
chalktest	ازمایش اب ناپذیری با گچ
invulnerability	اسیب ناپذیری
inerrability	لغزش ناپذیری
untouchability	لمس ناپذیری
irreducibility	تحویل ناپذیری
irrefutability	انکار ناپذیری
irremediableness	چاره ناپذیری
irremediableness	علاج ناپذیری
irremissibility	بخشش ناپذیری
irreparableness	جبران ناپذیری
irresistibility	ایستادگی ناپذیری
irresistibility	مقاومت ناپذیری
irretrievability	چاره ناپذیری
irretrievability	جبران ناپذیری
irreversibility	برگشت ناپذیری
irrevocability	برگشت ناپذیری
mortmain	انتقال ناپذیری
nonadditivity	جمع ناپذیری
permeability	نفود ناپذیری
irreconcilableness	وفق ناپذیری
irreconcilability	وفق ناپذیری
invincibility	شکست ناپذیری
intangibility	لمس ناپذیری
inexpiableness	مرمت ناپذیری
insuperability	شکست ناپذیری
inexplicability	توضیح ناپذیری
inscrutability	تفحص ناپذیری
insatiability	تسکین ناپذیری
infallibly	لغزش ناپذیری
inextensibility	انبساط ناپذیری
inexpiableness	کفاره ناپذیری
inexpressibility	بیان ناپذیری
inerrable	لغزش ناپذیری
invariance	تغییر ناپذیری
intolerability	تحمل ناپذیری
interminableness	پایان ناپذیری
inseparability	تجزیه ناپذیری
rigidity of prices	انعطاف ناپذیری قیمت ها
rigidity of wages	انعطاف ناپذیری مزدها
elastivity	واحد برق ناپذیری
factorial invariance	تغییر ناپذیری عاملی
wage rigidity	انعطاف ناپذیری مزد
modulus of incompressibility	ضریب فشار ناپذیری
price rigidity	انعطاف ناپذیری قیمت
impermeability	نفوذناپذیری تراوش ناپذیری
impermeability	نفوذ ناپذیری ناتراوایی
indispensability	چاره ناپذیری اقتضا
imperturbableness	خون سردی تشویش ناپذیری
incommensurability	عدم تقارن سنجش ناپذیری
impalpability	دارای خصوصیات لمس ناپذیری
unattainbility of absolute zero	دسترس ناپذیری صفر مطلق
implacability	تسکین ناپذیری کینه توزی
impassablility	امکان ناپذیری عدم قابلیت عبور
impenitence	بی میلی نسبت بتوبه توبه ناپذیری
undisputed	بی چون وچرابی بحث ناپذیری مسلم بودن
hydraulic fluid	سیال ترکم ناپذیری برای انتقال و توزیع نیرو درسیستم
anoxia	فقدان اکسیژن در سلولهای خونی و بافتی که اغلب منجربه زیانهای جبران ناپذیری میشود
reclamation	اصلاح
improvements	اصلاح
shavind	اصلاح
reconciliation	اصلاح
shading	اصلاح
betterment	اصلاح
regeneration	اصلاح
modifiation	اصلاح
emendation	اصلاح
improvement	اصلاح
reconcilement	اصلاح اصلاح
rectification	اصلاح
reformation	اصلاح
melioration	اصلاح
modification	اصلاح
correction	اصلاح
arrangement	اصلاح
alternation	اصلاح
reform	اصلاح
repaired	اصلاح
revisions	اصلاح
adjustments	اصلاح
reparation	اصلاح
repair	اصلاح
atonement	اصلاح
rehabilitation	اصلاح
reforms	اصلاح
revision	اصلاح
reforming	اصلاح
arrangements	اصلاح
adjustment	اصلاح
amendments	اصلاح
amendment	اصلاح
redress	اصلاح کردن
emends	اصلاح کردن
emending	اصلاح کردن
emended	اصلاح کردن
meliorate	اصلاح کردن
redressed	اصلاح کردن
emend	اصلاح کردن
redresses	اصلاح کردن
accord	اصلاح کردن
accommodate	اصلاح کردن
rectifier	اصلاح کننده
corrector	اصلاح کننده
corrigible	اصلاح پذیر
mendable	اصلاح پذیر
corrigibility	اصلاح پذیری
reformable	اصلاح پذیر
refornable	اصلاح پذیر
amend	اصلاح کردن
data modification	اصلاح داده ها
emendator	اصلاح کننده
reconcilability	اصلاح پذیری
accommodates	اصلاح کردن
mender	اصلاح کننده
accommodated	اصلاح کردن
rectifier	وسیله اصلاح
accorded	اصلاح کردن
accords	اصلاح کردن
modifies	اصلاح کردن
eugenics	اصلاح نژاد
revising	حک و اصلاح کردن
reclaims	اصلاح شدن
reclaiming	اصلاح شدن
renovation	اصلاح نوسازی
reclaimed	اصلاح شدن
reclaim	اصلاح شدن
revise	حک و اصلاح کردن
repents	اصلاح شدن
repenting	اصلاح شدن
repented	اصلاح شدن
repent	اصلاح شدن
improvably	اصلاح پذیر
improver	اصلاح کننده
reformatories	کانون اصلاح
reformatory	کانون اصلاح
modifying	اصلاح کردن
modify	اصلاح کردن
revises	حک و اصلاح کردن
reformation	اصلاح اساسی
reformists	اصلاح طلب
corrective	اصلاح کننده
correctives	اصلاح کننده
incorrigible	اصلاح ناپذیر
betterment	اصلاح بهبود
file	اصلاح کردن
yates correction	اصلاح یتیس
arrangements	ترتیب اصلاح
modification	پیرایش اصلاح

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com