Dictiornary-Farsi | اصول انحصار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
monopolism	اصول انحصار
monopolosm	اصول انحصار


Other Matches

sanitize	مطابق اصول بهداشت کردن از روی اصول بهداشتی عمل کردن
oligopoly	انحصار چند جانبه فروش انحصار چند قطبی فروش
antinomian	مخالفین اصول اخلاقی فرقهای از مسیحیان که مخالف مراعات اصول اخلاقی بودند و اعتقادداشتند که خداوند در همه حال نسبت به مسیحیان لطف دارد
monopoly	انحصار حق
monopoly	انحصار
monopolies	انحصار
premption	انحصار
monopolies	انحصار حق
restrictions	انحصار
restriction	انحصار
duopoly	انحصار دو گانه
bilateral monopoly	انحصار دوجانبه
bilateral monopoly	انحصار دو جانبه
monopolist	انحصار طلب
duopoly	در انحصار دو فروشنده
absolute monopoly	انحصار مطلق
exclusion principle	اصل انحصار
duopoly	انحصار دو نفری
exclusiveness	محدودیت انحصار
monopolist	طرفدار انحصار
institutional monopoly	انحصار نهادی
monopolist	صاحب انحصار
monopolism	انحصار گرایی
monopolism	انحصار طلبی
legal monopoly	انحصار قانونی
taxation of monopoly	مالیات بر انحصار
monopoly	انحصار فروش
cornering	انحصار موقتی
corner	انحصار موقتی
corners	انحصار موقتی
perfect monopoly	انحصار کامل
selling monopoly	انحصار فروش
public monopoly	انحصار دولتی
oligopoly	انحصار چندجانبه
oligopoly	انحصار فروش
natural monopoly	انحصار طبیعی
pure monopoly	انحصار خالص
monopolist	انحصار خرید
monopolization	انحصار طلبی
monopolization	انحصار کردن
monopsony	انحصار خرید
monopolies	انحصار فروش
monopolizes	بخود انحصار دادن
monopolized	بخود انحصار دادن
monopolize	بخود انحصار دادن
monopolising	بخود انحصار دادن
monopolizing	بخود انحصار دادن
duopsony	انحصار دو قطبی خرید
duopoly	انحصار دو جانبه فروش
duopoly	انحصار دو قطبی فروش
charge and discharge statements	حساب انحصار وراثت
certificate of exclusive inheritance	گواهی انحصار وراثت
discriminating monopoly	انحصار تبعیض امیز
monopolises	بخود انحصار دادن
monopolised	بخود انحصار دادن
regulated monopoly	انحصار نظارت شده
price discriminating monopoly	انحصار تبعیض قیمت
letter testamentary	تصدیق انحصار وراثت
monopolist	وابسته بصاحب انحصار
duopsony	انحصار دو جانبه خرید
price market	وضع کردن قیمت در انحصار
collusive oligopoly	انحصار چند جانبه سازشکارانه
complete oligopoly	انحصار چند جانبه کامل
price setter	قیمت وضع کردن در انحصار
oligopsony	انحصار چند جانبه خرید
imperfect oligopoly	انحصار چند جانبه ناقص
circumscription	انحصار فضایامحیط محدود ومشخص شده
cornering	انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
privity in contract	انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
guild socialism	اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
corner	انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
duopoly	انحصار فروش کالا بین دونفر
duopsony	انحصار خرید کالا بطور دونفری
corners	انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
technic	اصول
teachings	اصول
nitty-gritty	اصول
ism	اصول
ism	: اصول
root	اصول
doctrines	اصول
tenet	اصول
doctrine	اصول
teaching	اصول
roots	اصول
principles	اصول
bain index	شاخصی که بااستفاده از اختلاف بین قیمت و هزینه کل متوسط قدرت انحصار را اندازه گیری میکند
system	اصول وجود
economic principles	اصول اقتصادی
relativity principles	اصول نسبیت
functional	اصول مبادی
technologically	اصول فنی
roots and branches	اصول وفروع
technological	اصول فنی
constitutionalism	اصول مشروطیت
principles of economy	اصول اقتصاد
copernician system	اصول کپرنیک
creationism	اصول افرینش
denial measures	اصول ممانعت
principles of economics	اصول اقتصاد
general principles	اصول کلی
tenets	اصول مسلم
dogmas	اصول عقاید
grimaced	ادا و اصول
doctrine	اصول حکمت
mormonism	اصول mormon ها
modernism	اصول امروزی
doctrines	اصول حکمت
mutualism	اصول همکاری
naziism	اصول نازی
nazism	اصول نازی
grimaces	ادا و اصول
grimacing	ادا و اصول
dogma	اصول عقاید
kinesiology	اصول مکانیزم
technics	اصول فنی
tenet	اصول مرام
systems	اصول وجود
systems	روش اصول
system	روش اصول
neodoxy	اصول نوین
principles of religion	اصول مذهب
chung shin	اصول تکواندو
banking principles	اصول بانکداری
abolitionist	اصول بردگی
rational principle	اصول عقلیه
grimace	ادا و اصول
politics	اصول سیاسی
theories	اصول نظری
methodology	علم اصول
methodologies	علم اصول
accounting principles	اصول حسابداری
theory	اصول نظری
communism	اصول اشتراکی
prineipal parts	اصول فعل
musically	مطابق اصول موسیقی
telephone switching technique	اصول اتصالات تلفنی
probity	پیروی دقیق از اصول
to pull a wry face	اداو اصول دراوردن
mouthed	ادا و اصول در اوردن
to do v to one's principles	برخلاف اصول خودرفتارکردن
psychologism	پیروی از اصول روانی
fascism	اصول عقاید فاشیست
pauli	اصول مذهبی پولس
naturalistic	موافق با اصول طبیعی
manichaeanism	اصول فلسفه مانی
mutualist	طرفدار اصول همدستی
revivalism	اصول بیداری مذهبی
rationale	توضیح اصول عقاید
unparliamentary	برخلاف اصول پارلمانی
mouthing	ادا و اصول در اوردن
modernism	اصول تجدد نوگرایی
Catholicism	اصول مذهب کاتولیکی
asceticism	اصول ریاضت و مرتاضی
scientifically	موافق اصول علمی
monarchism	اصول سلطنت مستقل
technically	مطابق اصول فنی
mouths	ادا و اصول در اوردن
mouth	ادا و اصول در اوردن
principles of islamic economics	اصول اقتصاد اسلامی
unnaturally	بر خلاف اصول طبیعت
Protestantism	اصول ایین پروتستانت
unnatural	بر خلاف اصول طبیعت
principle of civil litigation	اصول محاکمات مدنی
individualism	اصول استقلال فردی
principle of criminal procedure	اصول محاکمات جزائی
Euclid's Elements	اصول اقلیدس [ریاضی]
democratism	اصول حکومت ملی
principles of economics	اصول علم اقتصاد
gradualism	رعایت اصول تدریج
counter current principle	اصول جریان متقابل
Euclid's Elements	اصول اقلیدس [ریاضی]
civil procedure	اصول محاکمات حقوقی
code of procedure	قانون اصول محاکمات
economization	رعایت اصول اقتصادی
moralist	معتقد به اصول اخلاق
moralists	معتقد به اصول اخلاق
anomie	بی توجهی به اصول دین
ethics	اصول اخلاقی اخلاقیات
planning principles	اصول برنامه ریزی
hedonics	اصول خوشی ولذت
hierarchism	اصول سلسله مراتب
household art	اصول خانه داری
sail close to the wind	اندکی از اصول تجاوزکردن
image shearing principle	اصول برش تصویر
anomy	بی توجهی به اصول دین
fourteen points	اصول چهارده گانه
principled	دارای اصول وعقاید
anticonstitutional	مخالف اصول مشروطیت
ex post facto	شامل اصول گذشته
liberalism	اصول ازادی خواهی
hockey	چوگان بازی با اصول فوتبال
they are t of their doctrines	اصول خودرامحکم نگاه می دارند
rascalism	اصول بی شرفی وحقه بازی
moralism	رعایت اصول اخلاق بطورطبیعی
sansculottism	پیروی از اصول انقلاب افراطی
syndicalism	پیروی از اصول اتحادیه صنفی
technique	اصول مهارت روش فنی
techniques	اصول مهارت روش فنی
modernist	هوا خواه اصول امروزی