Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
principle of civil litigation
اصول محاکمات مدنی
Other Matches
code of procedure
قانون اصول محاکمات
civil procedure
اصول محاکمات حقوقی
principle of criminal procedure
اصول محاکمات جزائی
the low of criminal procedure
قانون اصول محاکمات جزایی
law of procedure
قانون اصول محاکمات قانون شکلی
attainder
سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
tribunal
دیوان محاکمات
summary jurisdictions
محاکمات اختصاری
tribunals
دیوان محاکمات
sanitize
مطابق اصول بهداشت کردن از روی اصول بهداشتی عمل کردن
adjective laws
قوانین مربوط باصول محاکمات
antinomian
مخالفین اصول اخلاقی فرقهای از مسیحیان که مخالف مراعات اصول اخلاقی بودند و اعتقادداشتند که خداوند در همه حال نسبت به مسیحیان لطف دارد
urban
مدنی
civil
مدنی
reports
گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
report
گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
reported
گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
law of tort
مسئولیت مدنی
jus cipile
حقوق مدنی رم
civil injury
اضرار مدنی
jus cipile
حقوق مدنی
civics
تعلیمات مدنی
civics
علوم مدنی
civic
اجتماعی مدنی
civil liability
مسئوولیت مدنی
torts
خطای مدنی
fraudulent misrepresentation
تدلیس مدنی
tort
خطای مدنی
code civil
قانون مدنی
civillaw
قانون مدنی
civil action
دعوی مدنی
civil rights
حقوق مدنی
civil liberties
ازادی مدنی
civil liberty
ازادی مدنی
deceptions
تدلیس مدنی
deception
تدلیس مدنی
civil law
حقوق مدنی
transfer of obligation
حواله مدنی
civil code
قانون مدنی
civil wrong
خطای مدنی
civi law
حقوق مدنی
civil partnership
شرکت مدنی
civil low
حقوق مدنی
civil litigation
دادرسی مدنی
civil injury
خسارت مدنی
attainder
محرومیت از حقوق مدنی
law of tort
قانون مسئولیت مدنی
civil death
محرومیت از حقوق مدنی
civil action
دعوی مدنی یا حقوقی
law of civil procedure
ائین دادرسی مدنی
civil procedure
ایین دادرسی مدنی
civil degradation
محرومیت از حقوق مدنی
freemen
دارای حقوق مدنی
freeman
دارای حقوق مدنی
law of torts
قانون مسئولیت مدنی
entitle to civil rights
متمتع از حقوق مدنی
civil court division
بخش دادگاه مدنی
principle of civil litigation
ایین دادرسی مدنی
civi rights
حقوق وامتیازات مدنی
Deprivation of ones civil rights .
محرومیت از حقوق مدنی
enfranchise
حقوق مدنی اعطا کردن به
enfranchising
حقوق مدنی اعطا کردن به
star chamber
دادگاه عالی مدنی وجنایی
presumption of clearance
فرض برائت درامور مدنی
pandect
حقوق مدنی روم قدیم
enfranchises
حقوق مدنی اعطا کردن به
enfranchised
حقوق مدنی اعطا کردن به
corruption of blood
محرومیت از حقوق اجتماعی و مدنی
infamous
محروم از حقوق مدنی ترذیلی
freemen
فرد متمتع از حقوق مدنی
civil procedure code
قانون ایین دادرسی مدنی
freeman
فرد متمتع از حقوق مدنی
law
قانون مدنی تعقیب قانونی کردن
counsel appointed
وکیل مسخر یاتسخیری در امور مدنی
laws
قانون مدنی تعقیب قانونی کردن
tort
عملی که میتواندموجب موضوع دعوی مدنی باشد
torts
عملی که میتواندموجب موضوع دعوی مدنی باشد
pandects
خلاصه قانون مدنی رم که درسده ششم بفرمان در05جلد امده است
teachings
اصول
doctrines
اصول
doctrine
اصول
roots
اصول
nitty-gritty
اصول
teaching
اصول
tenet
اصول
ism
: اصول
ism
اصول
technic
اصول
principles
اصول
root
اصول
accounting principles
اصول حسابداری
kinesiology
اصول مکانیزم
chung shin
اصول تکواندو
banking principles
اصول بانکداری
abolitionist
اصول بردگی
technics
اصول فنی
tenet
اصول مرام
economic principles
اصول اقتصادی
general principles
اصول کلی
neodoxy
اصول نوین
nazism
اصول نازی
naziism
اصول نازی
mutualism
اصول همکاری
mormonism
اصول mormon ها
monopolism
اصول انحصار
denial measures
اصول ممانعت
copernician system
اصول کپرنیک
principles of economics
اصول اقتصاد
creationism
اصول افرینش
roots and branches
اصول وفروع
relativity principles
اصول نسبیت
rational principle
اصول عقلیه
prineipal parts
اصول فعل
constitutionalism
اصول مشروطیت
principles of religion
اصول مذهب
principles of economy
اصول اقتصاد
monopolosm
اصول انحصار
systems
روش اصول
doctrines
اصول حکمت
grimacing
ادا و اصول
technological
اصول فنی
modernism
اصول امروزی
doctrine
اصول حکمت
grimaces
ادا و اصول
grimaced
ادا و اصول
theories
اصول نظری
politics
اصول سیاسی
methodology
علم اصول
methodologies
علم اصول
grimace
ادا و اصول
theory
اصول نظری
system
روش اصول
tenets
اصول مسلم
dogmas
اصول عقاید
dogma
اصول عقاید
communism
اصول اشتراکی
systems
اصول وجود
functional
اصول مبادی
system
اصول وجود
technologically
اصول فنی
democratism
اصول حکومت ملی
ex post facto
شامل اصول گذشته
telephone switching technique
اصول اتصالات تلفنی
Euclid's Elements
اصول اقلیدس
[ریاضی]
counter current principle
اصول جریان متقابل
probity
پیروی دقیق از اصول
economization
رعایت اصول اقتصادی
modernism
اصول تجدد نوگرایی
mutualist
طرفدار اصول همدستی
liberalism
اصول ازادی خواهی
planning principles
اصول برنامه ریزی
principled
دارای اصول وعقاید
principles of economics
اصول علم اقتصاد
monarchism
اصول سلطنت مستقل
principles of islamic economics
اصول اقتصاد اسلامی
psychologism
پیروی از اصول روانی
image shearing principle
اصول برش تصویر
household art
اصول خانه داری
hierarchism
اصول سلسله مراتب
hedonics
اصول خوشی ولذت
sail close to the wind
اندکی از اصول تجاوزکردن
fourteen points
اصول چهارده گانه
manichaeanism
اصول فلسفه مانی
to do v to one's principles
برخلاف اصول خودرفتارکردن
gradualism
رعایت اصول تدریج
ethics
اصول اخلاقی اخلاقیات
unnatural
بر خلاف اصول طبیعت
unnaturally
بر خلاف اصول طبیعت
scientifically
موافق اصول علمی
Catholicism
اصول مذهب کاتولیکی
Protestantism
اصول ایین پروتستانت
asceticism
اصول ریاضت و مرتاضی
technically
مطابق اصول فنی
anomie
بی توجهی به اصول دین
musically
مطابق اصول موسیقی
anomy
بی توجهی به اصول دین
anticonstitutional
مخالف اصول مشروطیت
unparliamentary
برخلاف اصول پارلمانی
Euclid's Elements
اصول اقلیدس
[ریاضی]
fascism
اصول عقاید فاشیست
naturalistic
موافق با اصول طبیعی
moralist
معتقد به اصول اخلاق
moralists
معتقد به اصول اخلاق
mouth
ادا و اصول در اوردن
mouthed
ادا و اصول در اوردن
mouthing
ادا و اصول در اوردن
mouths
ادا و اصول در اوردن
individualism
اصول استقلال فردی
rationale
توضیح اصول عقاید
revivalism
اصول بیداری مذهبی
to pull a wry face
اداو اصول دراوردن
pauli
اصول مذهبی پولس
misrepresentation
در CL وقتی قلب واقعیت میتواند در محدوده مسئولیت مدنی موضوع دعوی قرار گیرد که ناشی از عمد وقصد باشد تدلیس
tortious liability
ضمان ناشی از شبه جرم مسئوولیت ناشی از خطای مدنی
moralism
رعایت اصول اخلاق بطورطبیعی
hockey
چوگان بازی با اصول فوتبال
literacy
فهمیدن اصول مقدماتی کامپیوتر
moral philosophy
اصول اخلاق ایین رفتار
they are t of their doctrines
اصول خودرامحکم نگاه می دارند
unmorality
عدم مراعات اصول اخلاقی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com