English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
essenism اصول یازندگی راهبان قدیم یهود
Other Matches
teutonic از نژاد قدیم المانی زبان قدیم توتنی
the fountain of life چشمه حیوان یازندگی
to scramble for a living برای معاش یازندگی تلاش کردن
to live extempore دست بدهن بودن یازندگی کردن
sanitize مطابق اصول بهداشت کردن از روی اصول بهداشتی عمل کردن
monkhood dress راهبان
antinomian مخالفین اصول اخلاقی فرقهای از مسیحیان که مخالف مراعات اصول اخلاقی بودند و اعتقادداشتند که خداوند در همه حال نسبت به مسیحیان لطف دارد
monkish ویژه راهبان
cowl بالاپوش راهبان
cowls بالاپوش راهبان
monastically بشیوه راهبان
abbots رئیس راهبان
monasteries خانقاه راهبان
monastery خانقاه راهبان
abbot رئیس راهبان
friary راهبان سائل
mninster خانقاه راهبان
holy office جامعه راهبان ومومنین
enclosure اتاق راهبان [دین]
anti-Semite ضد یهود
anti semite ضد یهود
anti-Semites ضد یهود
jacobite عضو فرقه راهبان دومی نیکن
abbacy مقام رهبانیت مقر راهبان دیر
locutory تالاریا اطاق گفتگو در خانقاه راهبان
mninster دیر عبادتگاه رئیس راهبان کلیسا
hebraism دین یهود
the jewish nation قوم یهود
antisemitic یهود ستیزانه
antisemitic یهود ستیز
rabbin دکتردرفقه یهود
the rabbins علمای یهود
lapides judaicus سنگ یهود
Judaism ایین یهود
antisemitism یهود ستیزی
franciscan وابسته بدسته راهبان فرقه فرانسیس مقدس
trappist عضو فرقهای از راهبان مرتاض اهل سکوت
cloisters اطاق یاسلول راهبان وتارکان دنیا ایوان
cloister اطاق یاسلول راهبان وتارکان دنیا ایوان
synagog کنیسه پرستشگاه یهود
jahweh یهو خدای یهود
synagogues کنیسه پرستشگاه یهود
synagogue کنیسه پرستشگاه یهود
synagogal وابسته به پرستشگاه یهود
grey friar عضو جمعیت راهبان یادرویشان فرقه فرانسیس مقدس
religioner شخص مذهبی یا دین دار عضو تیرهای از راهبان
Judaic وابسته به جهودان و مذهب یهود
midrash تفسیر کتاب مقدس یهود
rabbinist پیرو خاخام هایاعلمای یهود
jacob یعقوب نبی قوم یهود
rabbinism تعلیمات خاخام هایاعلمای یهود
jhvh یهوه خدای قوم یهود
maccabees خانواده میهن پرستان مکابی یهود
zachariah یهود درقرن 6 قبل از میلاد مسیح
zechariah یهود درقرن 6 قبل از میلاد مسیح
ephod جامه رسمی مخصوص کاهنان یهود
kosher تهیه شده برطبق شریعت یهود
Talmud مجموعه قوانین شرعی وعرفی یهود
postexilic وابسته به دوره بعد از اسارت یهود دربابل
Zionist طرفدار نهضت تمرکز یهود در فلسطین صهیونیست
preexilic وابسته به قبل از دوره اسارت یهود در بابل
proselte of the gate کسی که به دین یهود درایدولی ختنه نکند
petalon صفحه زرین در روی دستارکاهن بزرگ یهود
preexilian وابسته به قبل ازدوره اسارت یهود در بابل
menorah شمعدانی که در کشتیهای جنگی یهود بکار میرفته
methuselah " متوشالح " کاهن بزرگ یهود که بنابروایت کتاب مقدس 969 سال زندگی کرده
carmelite وابسته به راهبان کرملی راهب یا راهبه کرملی
anciently در قدیم
the old world بر قدیم
of old قدیم
yore در قدیم
primitive قدیم
old world دنیای قدیم
ancientry عهد قدیم
f. times ایام قدیم
pierian در مقدونیه قدیم
Aborigine اهلی قدیم
dateless بسیار قدیم
immensurable خیلی قدیم
In times past . In olden days . درروزگاران قدیم
tzar امپراطورروسیه قدیم
the old ways رسوم قدیم
the old testament عهد قدیم
the youth of the world روزگارخیلی قدیم
kempo تکنیک قدیم کاراته
immemorially بطور خیلی قدیم
land grave کنت قدیم المانی
iguanodont سوسماربزرگ گیاهخوار قدیم
italic وابسته به ایتالیاییهای قدیم
uniting سکه قدیم انگلیسی
old english زبان انگلیسی قدیم
unites سکه قدیم انگلیسی
samson قاضی قدیم اسرائیل
conservative پیرو سنت قدیم
samaria سامریه در فلسطین قدیم
unite سکه قدیم انگلیسی
conservatives پیرو سنت قدیم
satrap استاندار قدیم ایران
It is an old saying that … از قدیم گفته اند که ...
early مربوط به قدیم عتیق
earliest مربوط به قدیم عتیق
conventionality پیروی از سنت قدیم
proconsulship مقام فرمانداری در رم قدیم
proconsular وابسته به فرمانداران رم قدیم
carthage شهر کارتاژ قدیم
Old Testament پیمان یا وصیت قدیم
babylon شهر بابل قدیم
from immemorial times از زمان خیلی قدیم
stuart خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
apis گاو مقدس مصریان قدیم
doric بسبک معماری قدیم یونان
ecclesiast عضوانجمن سیاسی اتنیهای قدیم
mercury یکی از خدایان یونان قدیم
tchigorin indian دفاع هندی قدیم شطرنج
the a of days خدای سرمدی قدیم الایام
triumvier یکی از سه زمامدار روم قدیم
Hamedan شهر همدان [اکباتان قدیم]
fabliau وابسته باشعار قدیم فرانسه
macaca نوعی میمون دنیای قدیم
immemorial بسیار قدیم خیلی پیش
old indian defence دفاع هندی قدیم شطرنج
paleethnology مبحث شناسایی انسانهای قدیم
paleo arctic or palaeo وابسته بشمال دنیای قدیم
paleo etc وابسته بشمال دنیای قدیم
plebs توده مردم روم قدیم
pandect حقوق مدنی روم قدیم
triumvirates یکی از سه زمامدار روم قدیم
triumvirate یکی از سه زمامدار روم قدیم
ra خدای افتاب مصریان قدیم
pony express پست سریع السیر قدیم
punic اهل کارتاژ قدیم قرطاجنی
propraetor کنسول فرمانداراستان قدیم روم
nestorian کلیسای نسطوری قدیم ایران
sab وابسته به سبایایمن قدیم یمنی
old guard صنوف صاحب اعتبار قدیم
macaque نوعی میمون دنیای قدیم
saker باز شکاری در اروپای قدیم
babel شهر و برج قدیم بابل
doric وابسته بمردم دوریس یونان قدیم
pre chellean وابسته به اواخر دوره عصرحجر قدیم
portcullis درورودی قلعههای قدیم پنجره کشودار
sogdian اهل سغدیا یا سغد قدیم ایران
guard mount مراسم تعویض پاسدار قدیم یاجدید
quadriga ارابه چهار اسبه رومیان قدیم
goth یکی از اقوام المانی قدیم بربری
gambit of aleppo نام قدیم گامبی وزیر شطرنج
protasis نخستین قسمت درام قدیم رومی
propretor کنسول فرماندار استان قدیم روم
from (since) the year one [American E] <adv.> از زمان خیلی قدیم [اصطلاح روزمره]
shekel واحد وزن وپول بابل قدیم
atrium اطاق میانی خانههای روم قدیم
portcullises درورودی قلعههای قدیم پنجره کشودار
lambrequin دستمال روی کلاه خوددلاروران قدیم
hierology علم خواندن خطوط قدیم مصر
lawmerchant قواعد واصول قدیم معاملات بازرگانی
Whigs عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
Whig عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
classics مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
He is an old – timer at this club . از قدیم عضو این با شگاه بو ده است
acinaces شمشیر کوتاه ایرانیان قدیم وسکاها
paleontology مبحث زیست شناسی دوران قدیم
mycenian اهل شهر "مسین " قدیم یونان
archon یکی از افسران عالیرتبهء اتن قدیم
hoplite سرباز پیاده مسلح یونان قدیم
mycenaean اهل شهر "مسین " قدیم یونان
classic مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
from (since) the year dot [British E] <adv.> از زمان خیلی قدیم [اصطلاح روزمره]
elam کشور ایلام قدیم که درناحیه خوزستان بوده
shaman کشیش یاکاهن یاجادوگرمردم قدیم شمال اسیاواروپا
olympiad جشن ها ومسابقات قدیم یونان مسابقات المپیک
primogeniture حق فرزند ارشد ذکور نسبت به تمام ارث (در قدیم)
knight bachelor پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
paleolith الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
uncial وابسته بحروف الفبای قدیم یونان و روم
gutta تزئینات مخروطی شکل سردیوار ساختمانهای قدیم
scutum سپر دراز یا تخم مرغی روم قدیم
canon low دررم قدیم مورد عمل بوده وامروز در
staged تغییر بین سیستم قدیم و جدید در یک سری طبقات
fleur de lis گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
fleur de lys گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
paleontologist ویژه گر زیست شناسی دوران قدیم یا کهنه سنگی
archeologic وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
modernism نو گرایی سازش دادن عقاید قدیم باافکار جدید
technic اصول
tenet اصول
doctrine اصول
principles اصول
doctrines اصول
nitty-gritty اصول
teachings اصول
teaching اصول
roots اصول
ism اصول
root اصول
ism : اصول
mesolithic وابسته بدوره بین عصر حجر قدیم وجدید میانسنگی
paleolithic وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یا کهنه سنگی
lowboy عضو حزب محافظه کار قدیم میز چهارپایه کشودار
kinesiology اصول مکانیزم
naziism اصول نازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com