Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
pad the bill
<idiom>
اضافه شدن هزینههای کاذب
Other Matches
loading for contingencies
کارمزدی که بابت هزینههای احتمالی به حق بیمه اضافه میشود
tangible costs
هزینههای محسوس هزینههای مرئی هزینههای عینی
differential cost analysis
تحلیل هزینههای تفاضلی سیستمی که در ان هزینههای روشهای مختلف برسی میگردد
business expenses
هزینههای کار و کسب هزینههای شرکت
production overheads
هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
capital outlays
هزینههای تاسیساتی هزینههای سرمایهای
overtime
وقت اضافی اضافه کار اضافه کاری ساعت فوق العاده
ordering costs
هزینههای سفارش هزینههای مربوط به سفارش
pseudotuberculosis
سل کاذب
false
کاذب
lairs
کاذب
lair
کاذب
rose rash
کاذب
pseudo
کاذب
mendacious
کاذب
liars
کاذب
liar
کاذب
faise
کاذب
false fcoor
کف کاذب
false floor
کف کاذب
aggregate expenditures
هزینههای کل
pseudomembrance
غشای کاذب
psedoparalysis
فلج کاذب
lethargy
موت کاذب
pseudomorphism
نمود کاذب
lethargy
مرگ کاذب
parhelion
خورشید کاذب
non sequitur
نتیجه کاذب
non sequiturs
نتیجه کاذب
false start
استارت کاذب
pseudoaggression
پرخاشگری کاذب
pseudohallucination
توهم کاذب
pseudodepression
افسردگی کاذب
pseudocyesis
ابستنی کاذب
false starts
استارت کاذب
pseudomemory
خاطره کاذب
pseudoclassic
کلاسیک کاذب
pseudocarp
میوه کاذب
pseudomorph
شکل کاذب
paralogism
قیاس کاذب
friars lantern
نور کاذب
false recognition
بازشناسی کاذب
false positive
مثبت کاذب
false resistance
مقاومت کاذب
false or asternal ribs
دندههای کاذب
false retrieval
بازیابی کاذب
false ribs
ریبهای کاذب
false spar
تیرک کاذب
false negative
منفی کاذب
false lift
برای کاذب
false dawn
صبح کاذب
form work
کاذب سازی
false ceiling
سقف کاذب
jack o' lantern
نور کاذب
fausse reconnaissance
بازشناسی کاذب
mock moon
قمر کاذب
mola
جنین کاذب
false reaction
واکنش کاذب
pseudomorphism
شکل کاذب
serosa
مشیمه کاذب
scarlet rash
سرخچه کاذب
pseudopregnancy
ابستنی کاذب
pseudopodium
پای کاذب
corbel-arch
طاق کاذب
spurious correlation
همبستگی کاذب
incidental expenses
هزینههای واقعی
increasing cost
هزینههای فزاینده
increasing cost
هزینههای صعودی
supplementary costs
هزینههای مکمل
joint costs
هزینههای مشترک
capital outlays
هزینههای تاسیساتی
spillover costs
هزینههای خارجی
operational costs
هزینههای عملیاتی
standard costs
هزینههای نرمال
capital expenditures
هزینههای سرمایهای
material costs
هزینههای مواد
standard costs
هزینههای استاندارد
dock dues
هزینههای لنگرگاه
on costs
هزینههای غیرمستقیم
comparative costs
هزینههای نسبی
storage costs
هزینههای انبارداری
implicit costs
هزینههای نامرئی
deferred charges
هزینههای انتقالی
overheads
هزینههای بالاسری
financial expenses
هزینههای مالی
fixed costs
هزینههای ثابت
consumption expenditures
هزینههای مصرفی
transaction costs
هزینههای معاملاتی
supplementary costs
هزینههای اضافی
fixed costs
هزینههای سرمایهای
competition cost
هزینههای رقابتی
sunk cost
هزینههای اضافی
freight charges
هزینههای حمل
overhead costs
هزینههای بالاسری
government expenditures
هزینههای دولت
implicit costs
هزینههای ضمنی
design costs
هزینههای طراحی
overhead costs
هزینههای اضافی
overhead costs
هزینههای حاشیهای
bank charges
هزینههای بانکی
bank charge
هزینههای بانکی
preliminary expenses
هزینههای مقدماتی
preliminary expenses
هزینههای ابتدائی
prime costs
هزینههای اولیه
real costs
هزینههای واقعی
anchor dues
هزینههای لنگر
national expenditures
هزینههای ملی
pilot charges
هزینههای راهنما
personal outlays
هزینههای شخصی
building costs
هزینههای ساختمان
overheads
هزینههای عمومی
capital charges
هزینههای سرمایه
selling costs
هزینههای فروش
overhead costs
هزینههای عمومی
capital expenditure
هزینههای سرمایهای
pseudopod
شبه پا پای کاذب
pseudoneurosis
روان رنجوری کاذب
pseudomorphism
تحول بشکل کاذب
pseudomyopia
نزدیک بینی کاذب
zodiacal light
روشنایی صبح کاذب
pseudomnesia
یاداوری کاذب مرضی
pseudomorphous
دارای نمود کاذب
double jointed
دارای مفصل کاذب
double-jointed
دارای مفصل کاذب
pseudochromia
رنگ بینی کاذب
pseudopsychopathic
جامعه ستیز کاذب
pseudo isochromatic charts
تصورهای هم فام کاذب
pseudodementia
زوال عقل کاذب
pseudo christ
مسیح کاذب دجال
increasing cost industry
صنایع با هزینههای افزایشی
avoidable costs
هزینههای قابل اجتناب
selling costs
هزینههای فروش کالا
stevedoring charges
هزینههای بارگیری وباراندازی
loading participation in profits
هزینههای مشارکت در سود
cost category
هزینههای انجام شده
opportunity cost
هزینههای کالای تولیدی
unliquidated obligation
هزینههای پرداخت نشده
recurring costs
هزینههای تکرار شونده
handling charges
هزینههای جابجایی کالا
surcharge
درصد هزینههای اضافی
surcharges
درصد هزینههای اضافی
taxation of costs
ارزیابی هزینههای دعوی
constant cost industry
صنعت هزینههای ثابت
outlays
هزینههای سرمایهای مخارج
flying facade
[ساخت نیمه چوبی کاذب]
parheliacal
وابسته بعکس خورشیدیاشمس کاذب
diphtheria
گلو درد به اغشاء کاذب
pseudochromesth
رنگ بینی کاذب واژهای
will o the wisp
روشنایی کاذب درباغ سبز
subornation
جرم تهیه شهود کاذب
cost analysis
تجزیه تحلیل هزینههای کار
contango
هزینههای دیرکرد خرید سهم
average cost
میانگین هزینههای تولیدی هر واحد
secondary costs
هزینههای غیر مستقیم یاثانوی
ordering costs
هزینههای مربوط به سفارش کالا
life cycle costs
هزینههای دوره عمر یک محصول
privy purse
اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
unforeseen expenses
هزینههای پیش بینی نشده
analysis
یات هزینههای محصول جدید
pseudo
پیشوند بمعنی " کاذب " و "ساختگی " و " دروغ "
pseuds
پیشوند بمعنی "کاذب " و " ساختگی " و "دروغ "
pseud
پیشوند بمعنی "کاذب " و " ساختگی " و "دروغ "
dock charges
هزینههای حوض dock-dues : syn
discounted cash flow
ارزش فعلی پرداختها و هزینههای اتی
fixed costs
هزینههای که وابسته به حجم تولید نمیباشد
parhelic
وابسته به عکس خورشیدیاشمس کاذب مانندعکس خورشید
doping
نیروی کاذب حاصل از داروهای غیر مجاز
correlation
جدول نسبت بین هزینههای متغیر تولید
contingent fund
اعتبار هزینههای پیش بینی نشده ذخیره احتیاطی
docl pass
گواهی که پس از پرداخت هزینههای لنگرگاه به صاحب کشتی داده میشود
direct materials costs
هزینههای مواد اولیهای که مستقیما در کالا بکار برده میشود
deferred expense
هزینههای پیش بینی شدهای که هنوز موعد پرداختشان نرسیده است
checksum
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
check total
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
crowding out effect
نرخ بهره را بالامیبرد و سبب کاهش هزینههای سرمایه گذاری خصوصی در اقتصاد میشود
demurrage
هزینه معطلی در حمل با قطار یا کشتی هزینههای معطلی
engels law
ارتباط بین درامدو هزینههای مصرفی که اولین بار بوسیله امارشناس المانی قرن نوزدهم ارنست انگل مورد بررسی قرار گرفت
surpluses
اضافه
surplus
اضافه
increases
اضافه
increased
اضافه
special
<adj.>
اضافه
increase
اضافه
extra
<adj.>
اضافه
augmentation
اضافه
in addition to
<prep.>
به اضافه
overplus
اضافه
plusage
اضافه
plussage
اضافه
in a. to
به اضافه
increscent
اضافه
excess
اضافه
spared
اضافه
excesses
اضافه
extra
اضافه
extra-
اضافه
extras
اضافه
spare
اضافه
addition
اضافه
additions
اضافه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com