English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 227 (9 milliseconds)
English Persian
relative اضافی
overtime اضافی
access اضافی
accessed اضافی
accesses اضافی
accessing اضافی
plus اضافی
additional اضافی
overflow اضافی
overflowed اضافی
overflows اضافی
redundant اضافی
extension اضافی
extensions اضافی
supplementary اضافی
excess اضافی
excesses اضافی
floating اضافی
unduly اضافی
surplus اضافی
surpluses اضافی
accessional اضافی
paragogic اضافی
supernumerary اضافی
supplemantary اضافی
surplusage اضافی
de trop اضافی
Other Matches
dropper قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
droppers قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
surcharges هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharge هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
over break خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
surcharge نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharges نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
expanded memory system کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
extra duty وفیفه اضافی ماموریت اضافی
overcharging هزینه اضافی
overcharges هزینه اضافی
addition record رکورد اضافی
additional charges اتهامات اضافی
additional charges خرجهای اضافی
additional outlet آبگیر اضافی
additional score نمره اضافی
adduct ترکیب اضافی
aditional service سرویس اضافی
adscript یادداشت اضافی
further اضافی زائد
overload بار اضافی
additional <adj.> مکمل اضافی
surtax مالیات اضافی
furthered اضافی زائد
furthering اضافی زائد
sudden-death وقت اضافی
sudden death وقت اضافی
superimposed اتش اضافی
overcharge هزینه اضافی
overcharged هزینه اضافی
furthers اضافی زائد
overloads بار اضافی
overloaded بار اضافی
an a.chapter یک باب اضافی
ancillary equipment تجهیزات اضافی
surplus material ماده اضافی
supplementary costs هزینههای اضافی
sunk cost هزینههای اضافی
spill water ابهای اضافی
slip sheet صفحه اضافی
shootoff مسابقه اضافی
redundant equation معادله اضافی
poundage هزینه اضافی
postiche متن اضافی
overvoltage ولتاژ اضافی
overpayment پرداخت اضافی
surplus production تولید اضافی
surplus stock موجودی اضافی
flab گوشت اضافی
beauty sleep خواب اضافی
the intercalary month ماه اضافی
surplus water ابهای اضافی
surplus value ارزش اضافی
overirrigation ابیاری اضافی
overhead costs هزینههای اضافی
overhand knot گره اضافی
excess profit سود اضافی
excess price قیمت اضافی
excess pressure فشار اضافی
excess load بار اضافی
excess length طول اضافی
excess capacity فرفیت اضافی
regulating cell پیل اضافی
end cell پیل اضافی
days of grace مهلت اضافی
climbing lane خط اضافی در سر بالایی
boostes pump پمپ اضافی
excess reserves ذخائر اضافی
excess stock مواد اضافی
overestimation براورد اضافی
intercalary اضافی افزوده
incremental cost هزینه اضافی
extra premium پاداش اضافی
extra time وقت اضافی
extra period وقت اضافی
extra equipment تجهیزات اضافی
extra duty خدمت اضافی
extra current جریان اضافی
extra cost هزینه اضافی
excess supply عرضه اضافی
auxiliary work کارهای اضافی
surcharges نرخ اضافی
surcharge مالیات اضافی
barrage وقت اضافی
surcharge نرخ اضافی
surcharges هزینه اضافی
overtime وقت اضافی
overtime ساعات اضافی
barrages وقت اضافی
over- گذشته اضافی
surcharge هزینه اضافی
bonuses پرداخت اضافی
padding متن اضافی
supplementary اضافی مکمل
surcharges مالیات اضافی
over گذشته اضافی
bonus پرداخت اضافی
supertax مالیات بر درامد اضافی
sudden victory پیروزی در وقت اضافی
third brush generator دینام با زغال اضافی
additions اسم اضافی ضمیمه
accrued expenditures هزینه های اضافی
overcharges اضافی هزینه کردن
terret or rit حلقه یراق اضافی
overcharging اضافی هزینه کردن
shootoff مسابقه اضافی تیراندازی
plussage سرامد مقدار اضافی
excess meter کنتور مصرف اضافی
extrasystole ضربان اضافی قلب
excess burden of taxation بار اضافی مالیات
extra فوق العاده اضافی
extra- فوق العاده اضافی
less than carload وزن بار اضافی
extras فوق العاده اضافی
cumulative evidence قرائن یا مدارک اضافی
motorcar accessories لوازم اضافی اتومبیل
jury sturt پایه اضافی یا موقتی
bonus پرتاب پنالتی اضافی
plusage سرامد مقدار اضافی
bonuses پرتاب پنالتی اضافی
additionally بطور اضافی یا زائد
third brush regulation تنظیم با زغال اضافی
supplementary موضع تکمیلی اضافی
surplus اقلام اضافی و مازاد
surcharges درصد هزینههای اضافی
margin زمان یا فضای اضافی
margins زمان یا فضای اضافی
additional costs [expenses] هزینه های اضافی
extra expenses هزینه های اضافی
incremental cost هزینه های اضافی
supplement تکمیل کننده اضافی
supplemented تکمیل کننده اضافی
surcharge درصد هزینههای اضافی
supplements تکمیل کننده اضافی
supplementing تکمیل کننده اضافی
surpluses اقلام اضافی و مازاد
addition اسم اضافی ضمیمه
overcharge اضافی هزینه کردن
overcharged اضافی هزینه کردن
value added network ارزش اضافی شبکه
surtax مالیات بر درامد اضافی
overflows ابهای اضافی لبریزی
overflowed ابهای اضافی لبریزی
acompaniment تزئینات اضافی در ساختمان
overflow ابهای اضافی لبریزی
pillion seat جای اضافی در موتور سیکلت
surcharges مبلغ جریمه نرخ اضافی
There's no need to elaborate. نیازی به توضیح اضافی نیست.
overproduction تولید اضافی یا بیش از حد بس فراوری
overhead personnel پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان
I feel like a fifth wheel. من حس می کنم [اینجا] اضافی هستم.
noncrew خدمه اضافی هواپیما یا وسیله
surcharge مبلغ جریمه نرخ اضافی
sullage مواد اضافی فلزات مذاب
extra cover پوشش اضافی برای بل گرفتن
overcharge قیمت اضافی غلو کردن
spares اقلام اضافی وسایل یدکی
additional protocol مقاوله نامه اضافی یا تکلمه
by-lines کار یاشغل اضافی وزائد
dropper fly طعمه اضافی وصل به نخ ماهیگیری
overcharged قیمت اضافی غلو کردن
overcharges قیمت اضافی غلو کردن
overcharging قیمت اضافی غلو کردن
by-line کار یاشغل اضافی وزائد
by line کار یاشغل اضافی وزائد
protection کپی اضافی از فیلم یا نوار اصلی
imposition [بار اضافی در قسمت خارجی ساختمان]
floatation سطح اماد اضافی شارژ انباراضافی
be a fifth wheel <idiom> آدم اضافی یا زاید [در گروهی از آدمها]
maintenance float شارژ انباراضافی وسایل نگهداری اضافی
I crossed out the extra expenses . هزینه های اضافی را قلم زدم
floatation اضافی بودن سطح سیال اماد
gap عدد اضافی که به یک گروه داده اضافه میشود.
metabit بیت شناسایی اضافی برای هر کلمه داده
working capital مبلغ اضافی سرمایه جاری پس از کسر بدهی
blade کاردک تیز جهت بریدن الیاف اضافی
bat weight وزنه اضافی متصل به چوب بیس بال
screed شمشه جمع کننده مواد اضافی در سطح
sticker اهن اضافی نعل برای ممانعت از لغزیدن
appendix قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
appendixes قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
gaps عدد اضافی که به یک گروه داده اضافه میشود.
stickers اهن اضافی نعل برای ممانعت از لغزیدن
excess stock ذخایر اضافی ذخیره کردن بیش از حد لزوم
zero stage طبقه معمولی اضافی که به جلوی کمپرسورخطی اضافه میشود
special حرف چاپ اضافی که در محدوده استاندارد نوشتاری نیست
stringer قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
stringers قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
redundancies تامین قط عات اضافی در سیستم در صورت بروز خرابی
crop end بخشهای اضافی شمش که قبل از نوردکاری چیده میشود
redundancy تامین قط عات اضافی در سیستم در صورت بروز خرابی
crop end saw اره مخصوص قطع کردن بخشهای اضافی شمش
overhead کد اضافی که برای سازماندهی برنامه باید ذخیره شود
sidecar جای اضافی چرخ دار پهلوی راننده موتورسیکلت
redundant code یک مقدار دهدهی کدشده به باینری با یک بیت اضافی تست
sidecars جای اضافی چرخ دار پهلوی راننده موتورسیکلت
parity بیت اضافی افزوده به کلمه داده برای بررسی پیوستی
side car جای اضافی چرخ داردرپهلوی راننده موتور سیکلت سایدکار
overpunching تغییر داده روی نوار کاغذ با ایجاد سوراخهای اضافی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com