English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
rescue chamber اطاقک نجات زیردریایی
Other Matches
deep submergence زیردریایی نجات
lifeguard submarine زیردریایی نجات
deep submergence زیردریایی نجات کشتیهای غرق شده
submarine havens منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
conventional submarine زیردریایی معمولی زیردریایی غیرهستهای
subroc موشک نصب شده روی زیردریایی موشک مخصوص زیردریایی
lifebuoy کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
lifebuoys کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
antisubmarine screen پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی
air-sea rescue عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air sea rescue عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
cabin اطاقک
cubicles اطاقک
cabinet اطاقک
cabinets اطاقک
cabins اطاقک
cubicle اطاقک
booths اطاقک
booth اطاقک
compartments اطاقک کابین
ballonet اطاقک خلاء
blast box اطاقک هوا
checker chamber اطاقک مشبک
coking chamber اطاقک کک سازی
cockpits اطاقک خلبان
manhole اطاقک بازرسی
manholes اطاقک بازرسی
compartment اطاقک کابین
exhaust chamber اطاقک خروجی
cockpit اطاقک خلبان
ballonet اطاقک مسدود
regenerative chamber اطاقک رژنراتیو
cuddy اطاقک کشتی
air lock اطاقک فشارهواپیما
seadopod اطاقک غواصی
cabinet اطاقک کوچک
cabinets اطاقک کوچک
cockpit اطاقک خلبان درهواپیما
cooling chamber اطاقک سرد کننده
carrel کابین یا اطاقک چوبی
boxes اطاقک جای ویژه
cockpits اطاقک خلبان درهواپیما
sternsheets اطاقک عقب قایق
penthouses اطاقک بالای بام
cabinet هیئت وزرا اطاقک
penthouse اطاقک بالای بام
cabinets هیئت وزرا اطاقک
box اطاقک جای ویژه
antisubmarine ضد زیردریایی
submarine boat زیردریایی
camera obscura اطاقک تاریک جعبه عکاسی
freight container اطاقک حمل بار یکپارچه
loculus محوطه یا قسمت کوچک اطاقک
submarine chaser ناوچه ضد زیردریایی
antisubmarine مخرب زیردریایی
antisubmarine action مکانیسم ضد زیردریایی
sills پشته زیردریایی
antisubmarine barrier مانع ضد زیردریایی
antisubmarine torpedo اژدر ضد زیردریایی
asroc راکت ضد زیردریایی
alvin یک نوع زیردریایی
antisubmarine search کاوش ضد زیردریایی
anti submarine هواپیمای ضد زیردریایی
albacore نوعی زیردریایی
sill پشته زیردریایی
aluminaut زیردریایی الومینیومی
albacore زیردریایی الباکور
killer submarine زیردریایی شکاری
antisubmarine action عمل ضد زیردریایی
astro اژدر زیردریایی
subsurface زیردریایی زیرابی
nuked زیردریایی اتمی
silent running سکوت زیردریایی
sqid خمپاره ضد زیردریایی
torpedoes موشک ضد زیردریایی
torpedoed موشک ضد زیردریایی
nuking زیردریایی اتمی
torpedoing موشک ضد زیردریایی
tinfish موشک ضد زیردریایی
nuke زیردریایی اتمی
submariner خدمه زیردریایی
nukes زیردریایی اتمی
torpedo موشک ضد زیردریایی
silent running حرکت زیردریایی با سکوت
creeping attack تک هماهنگ شده ضد زیردریایی
command active sonobuoy system وسیله اکتشاف زیردریایی
submarine با زیردریایی حمله کردن
air surface zone منطقه عملیات ضد زیردریایی
submarines با زیردریایی حمله کردن
antisubmarine search عملیات تجسس ضد زیردریایی
hunting شکار دشمن یا زیردریایی
reefer خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
reefers خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
barracking منزل کارگران کلبه یا اطاقک موقتی انبارکاه
barracked منزل کارگران کلبه یا اطاقک موقتی انبارکاه
barrack منزل کارگران کلبه یا اطاقک موقتی انبارکاه
datum time ساعت تعیین محل زیردریایی
sonobuoy بویه صوتی و ضد زیردریایی سونوبوی
terne نوعی موشک ضد زیردریایی نروژی
nuclear submarine زیردریایی هستهای nuclear-poweredsubmarine : syn
magnetic anomaly detection gear دستگاه اکتشاف زیردریایی به طریقه مغناطیسی
seadata اطلاعات مربوط به ردگیری زیردریایی دشمن
datum اثر جذر و مد دریا محل زیردریایی در عمق اب
hoverting ثابت ماندن در یک نقطه یا ارتفاع حفظ عمق زیردریایی
orion نوعی هواپیمای چهارموتوره ملخ دار ضد زیردریایی باموتور توربوجت
sea bat نوعی هلیکوپتر ضد زیردریایی که دارای سونار اکتشافی واژدر صوتی است
hunter killer نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
spitting در رهگیری هوایی یعنی درحال رها کردن بویههای صوتی ضد زیردریایی هستم
module اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
modules اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
rescue نجات
life vest کت نجات
salvation نجات
rescuing نجات
safety نجات
rescues نجات
liveries نجات
life jacket کت نجات
livery نجات
rescued نجات
escape line خط نجات
liberation نجات
lifebelt کمربند نجات
breeches buoy بویه نجات
savior نجات دهنده
life boad قایق نجات
survival suit لباس نجات
crash boat قایق نجات
life line طناب نجات
life line بند نجات
life net تور نجات
life raft قایق نجات
life vest جلیقه نجات
liferaft شناوه نجات
lifesaving نجات غریق
parachut چتر نجات
plane guard ناوگارد نجات
plane guard ناو نجات
redeliver از نو نجات دادن
refugee relief نجات پناهندگان
rescue basket زنبیل نجات
rescue operation عملیات نجات
salvable نجات یافتنی
life jacket جلیقه نجات
life float قایق نجات
safety boat قایق نجات
survival pack بسته نجات
life boat کرجی نجات
life belt کمربند نجات
life buoy حلقه نجات
life buoy بویه نجات
salvageable قابل نجات
survivors نجات یافتگان
safety belt کمربند نجات
lifeboat قایق نجات
deliver نجات دادن
delivers نجات دادن
lifeguard نجات غریق
recover نجات دادن
saves نجات دروازه
stole جلیقه نجات
safety belts کمربند نجات
salvation سبب نجات
fire escape نردبان نجات
resuscitation نجات غریق
recovers نجات دادن
fire escapes نردبان نجات
recovering نجات دادن
survive نجات دادن
survived نجات دادن
parachuting چتر نجات
saved نجات دروازه
surviving نجات دادن
saviours نجات دهنده
save نجات دروازه
lifebelts کمربند نجات
parachutes چتر نجات
survives نجات دادن
saviour نجات دهنده
lifeboats قایق نجات
lifeguards نجات غریق
parachute چتر نجات
parachuted چتر نجات
submarine sanctuaries مناطق مخصوص تمرینات غیررزمی زیردریایی مناطق تمرین اموزشی ضدزیردریایی
hedgehogs مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
hedgehog مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
balancing حفظ عمق کشتی متعادل کردن عمق زیردریایی
evasive steering اجتناب از زیردریایی دشمن حرکت اجتناب امیز ناو
survivors نجات یافتگان از مرگ
soteriology مبحث نجات رستگاری
salvage از خطرنابودی نجات دادن
salvaged از خطرنابودی نجات دادن
search and rescue عملیات تجسس و نجات
liferaft قایق نجات لاستیکی
lifesaver نجات دهنده زندگانی
lifesaving نجات دهنده زندگی
rescue and assistance عملیات نجات و مددکاری
salvaging از خطرنابودی نجات دادن
pararescue team تیم تجسس و نجات
paradrop بارریزی باچتر نجات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com