English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 83 (6 milliseconds)
English Persian
compartment اطاقک کابین
compartments اطاقک کابین
Search result with all words
carrel کابین یا اطاقک چوبی
Other Matches
command ejection پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
dowry کابین
cockpits کابین
cabana کابین
cabin کابین
cabins کابین
dowries کابین
cockpit کابین
cockpits کابین خلبان
call boxes کابین تلفن
call box کابین تلفن
cockpit کابین خلبان
booth اطاقک
cabins اطاقک
booths اطاقک
cabinets اطاقک
cabin اطاقک
cubicle اطاقک
cubicles اطاقک
cabinet اطاقک
aircraft control unit کابین کنترل هواپیما
cabin crew کارکن کابین [هواپیما]
seadopod اطاقک غواصی
regenerative chamber اطاقک رژنراتیو
exhaust chamber اطاقک خروجی
cuddy اطاقک کشتی
coking chamber اطاقک کک سازی
checker chamber اطاقک مشبک
air lock اطاقک فشارهواپیما
blast box اطاقک هوا
ballonet اطاقک مسدود
ballonet اطاقک خلاء
cockpits اطاقک خلبان
cockpit اطاقک خلبان
cabinets اطاقک کوچک
manholes اطاقک بازرسی
cabinet اطاقک کوچک
manhole اطاقک بازرسی
boxes اطاقک جای ویژه
sternsheets اطاقک عقب قایق
rescue chamber اطاقک نجات زیردریایی
cabinets هیئت وزرا اطاقک
cooling chamber اطاقک سرد کننده
cabinet هیئت وزرا اطاقک
cockpit اطاقک خلبان درهواپیما
cockpits اطاقک خلبان درهواپیما
penthouse اطاقک بالای بام
penthouses اطاقک بالای بام
box اطاقک جای ویژه
hatches دریچه مخصوص از عرشه به کابین یا انبار
hatched دریچه مخصوص از عرشه به کابین یا انبار
gondolas کابین انتقال اسکی باز به بالا
sea skiff قایق موتوری به اندازه متوسط با کابین
hatch دریچه مخصوص از عرشه به کابین یا انبار
gondola کابین انتقال اسکی باز به بالا
camera obscura اطاقک تاریک جعبه عکاسی
loculus محوطه یا قسمت کوچک اطاقک
freight container اطاقک حمل بار یکپارچه
cabin altitude فشار کابین برحسب فشارمعادل ارتفاع بالای سطح زمین
barrack منزل کارگران کلبه یا اطاقک موقتی انبارکاه
barracked منزل کارگران کلبه یا اطاقک موقتی انبارکاه
barracking منزل کارگران کلبه یا اطاقک موقتی انبارکاه
reefer خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
reefers خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
cut-out روزنهای در هواپیماهی دارای کابین با فشار تنظیم شده بعنوان در پنجره و غیره
cut-outs روزنهای در هواپیماهی دارای کابین با فشار تنظیم شده بعنوان در پنجره و غیره
artificial horizon یکی از الات اصلی کابین خلبان که وضعیت هواپیما را نسبت به افق نشان میدهد
muffed مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffing مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffs مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muff مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
wobble pump پمپ دستی در کابین خلبان برای وارد ساختن فشار اولیه به سوخت قبل از استارت موتور پیستونی
cabin pressure altimeter ارتفاع سنج نشان دهنده فشارکابین خلبان فشار سنج کابین
cabin pressure فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
pressurized cabin اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
module اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
modules اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
cabin pressurization safety valve شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
telephone booths کیوسک تلفن کابین تلفن
telephone booth کیوسک تلفن کابین تلفن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com