English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 294 (13 milliseconds)
English Persian
ward اطاق جدا
wards اطاق جدا
Search result with all words
bodies اطاق ماشین جرم سماوی
bodies اطاق اتوبوس
body اطاق ماشین جرم سماوی
body اطاق اتوبوس
birdcage چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
birdcages چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
bedroom اطاق خواب
bedrooms اطاق خواب
sleeping room اطاق خواب
ewer کوزه تنگ ابخوری اطاق خواب
ewers کوزه تنگ ابخوری اطاق خواب
loft اطاق زیر شیروانی
loft اطاق نزدیک سقف
lofts اطاق زیر شیروانی
lofts اطاق نزدیک سقف
ward اطاق عمومی بیماران بستری صغیری که تحت قیومت باشد محجور
wards اطاق عمومی بیماران بستری صغیری که تحت قیومت باشد محجور
flophouse اطاق ارزان قیمت
flophouses اطاق ارزان قیمت
lounge اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounged اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounges اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounging اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
cabinet اطاق کوچک
cabinets اطاق کوچک
gas chamber اطاق گاز
gas chamber اطاق خرج
gas chambers اطاق گاز
gas chambers اطاق خرج
draft اطاق بار
drafted اطاق بار
drafts اطاق بار
solarium اتاق افتاب رو اطاق مریضخانه که دران مریض حمام افتاب میگیرد
solariums اتاق افتاب رو اطاق مریضخانه که دران مریض حمام افتاب میگیرد
schoolroom اطاق درس
schoolrooms اطاق درس
flooring فرش کف اطاق
studio اطاق مطالعه
studio استودیو اطاق کار
studios اطاق مطالعه
studios استودیو اطاق کار
room اطاق
rooms اطاق
waiting-room اطاق انتظار
waiting-rooms اطاق انتظار
clearing house اطاق پایاپای
clearing houses اطاق پایاپای
operating room اطاق عمل
operating rooms اطاق عمل
car اطاق راه اهن هفت ستاره دب اکبر
car اطاق اسانسور
cars اطاق راه اهن هفت ستاره دب اکبر
cars اطاق اسانسور
buffer دافع اطاق خرج
greenroom اطاق انتظاریا خلوتگاه بازیگران
greenrooms اطاق انتظاریا خلوتگاه بازیگران
guest chamber اطاق مهمان
guest room اطاق مهمان
guest-room اطاق مهمان
guest-rooms اطاق مهمان
sculleries اطاق کوچک نزدیک اشپزخانه برای نگاهداشتن فروف وکارد وچنگال
scullery اطاق کوچک نزدیک اشپزخانه برای نگاهداشتن فروف وکارد وچنگال
cloister اطاق یاسلول راهبان وتارکان دنیا ایوان
cloisters اطاق یاسلول راهبان وتارکان دنیا ایوان
ante-rooms اطاق انتظار
anteroom اطاق انتظار
anterooms اطاق انتظار
dressing room اطاق رخت کن
dressing room اطاق ویژه ارایش
dressing rooms اطاق رخت کن
dressing rooms اطاق ویژه ارایش
living room اطاق نشیمن
living rooms اطاق نشیمن
parlors اطاق نشیمن
parlors اطاق پذیرایی
parlour اطاق نشیمن
parlour اطاق پذیرایی
parlours اطاق نشیمن
parlours اطاق پذیرایی
galleries جای ارزان اطاق نقاشی
galleries اطاق موزه
gallery جای ارزان اطاق نقاشی
gallery اطاق موزه
wheelhouse اطاق سکان
wheelhouses اطاق سکان
centres داربست اطاق
cronies رفیق موافق هم اطاق
crony رفیق موافق هم اطاق
playhouse اطاق بازی بچه
playhouse اطاق عروسک بچه
playhouses اطاق بازی بچه
playhouses اطاق عروسک بچه
chamber اپارتمان در اطاق قرار دادن
chamber اطاق خرج
chamber اطاق
chambers اپارتمان در اطاق قرار دادن
chambers اطاق خرج
chambers اطاق
dining room اطاق ناهار خوری
dining room اطاق نهارخوری
Other Matches
compartment marking سیستم شماره گذاری اطاق بار هواپیما تقسیم بندی اطاق بار
floors کف اطاق
roommate هم اطاق
roommates هم اطاق
office اطاق
offices اطاق
house room اطاق
floored کف اطاق
floor کف اطاق
floor کف اطاق
ground [British] [floor] کف اطاق
chums هم اطاق
chum هم اطاق
combustion chamber اطاق انفجار
courtroom اطاق دادگاه
drawing rooms اطاق پذیرایی
courtrooms اطاق دادگاه
parquet اجرچوبی کف اطاق
auto body اطاق اتومبیل
automobile body اطاق اتومبیل
attic اطاق زیرسقف
bed room اطاق خواب
buffer chamber اطاق خرج
camarilla اطاق کوچک
drawing room اطاق پذیرایی
lavatory اطاق دستشویی
lavatories اطاق دستشویی
dining rooms اطاق نهارخوری
office اطاق دفتر
offices اطاق دفتر
attics اطاق زیرسقف
garret اطاق زیرشیروانی
garrets اطاق زیرشیروانی
antechamber اطاق کفش کن
antechambers اطاق کفش کن
cabin اطاق کوچک
cabins اطاق کوچک
carbody اطاق اتومبیل
wardroom اطاق افسران
reaction chamber اطاق واکنش
range house اطاق انبارمیدان
radome اطاق رادار
pilot house اطاق سکان
picture gallery اطاق نقاشی
parlor اطاق پذیرایی
parlor اطاق نشیمن
palor اطاق پذیرایی
palor اطاق نشیمن
ready room اطاق توجیه
room lighting روشنایی اطاق
wardership اطاق زندانبان
waiting room اطاق انتظار
triclinium اطاق نهارخوری
trick wheel اطاق اسکان
the f. of a room اثاثیه اطاق
snuggery اطاق خلوت
roundhouse اطاق عقبی
room no اطاق شماره 3
operating stand اطاق هدایت
test room اطاق ازمایش
combustion chamber اطاق خرج
combat information center اطاق عملیات
cock loft اطاق زیرشیروانی
coding room اطاق رمز
cloak room اطاق رختکن
cleaning room اطاق شستشو
chambered اطاق دار
chamber of commerce اطاق تجارت
chamber of commerce اطاق بازرگانی
damp room اطاق نمناک
drive's cab اطاق راننده
keeping room اطاق نشیمن
heating chamber اطاق گرمکن
guardroom اطاق کشیک
fumatorium اطاق بخار
fumatorium اطاق دودی
flighty deck اطاق پرواز
enfilade یک رشتهء اطاق
dwelling room اطاق نشیمن
dumb chamber اطاق بی روزنه
cargo compartment اطاق بار
they rushed into the room ریختند توی اطاق
coffee room اطاق ناهارخوری درمهمانخانه
news room اطاق روزنامه خوانی
mansard اطاق زیر شیروانی
chambered kiln اطاق کوره اجرپزی
pressroom اطاق ماشین چاپ
they rushed out of the room از اطاق بیرون ریختند
boudoirs اطاق کوچک مخصوص زن
punch room اطاق منگنه زنی
florring مصالح فرش اطاق
presence chamber اطاق بار یا پذیرایی
hardening room اطاق سخت گردانی
grit chamber اطاق اخال گیری
poolroom اطاق مخصوص بیلیاردانگلیسی
salle a manger اطاق ناهار خوری
pilothouse اطاق دیدبانی کشتی
scriptorium اطاق کتابت دستخطی
squad room اطاق خواب سربازان
cryptoguard نگهبان اطاق رمز
companion way پلگان اطاق کشتی
fore cabin اطاق جلو کشتی
cage اطاق اسانسور کارگاهی
cages اطاق اسانسور کارگاهی
In the dark corner of the room . در گوشه تاریک اطاق
attic اطاق زیر شیروانی
attics اطاق زیر شیروانی
wardroom اطاق افسران ناو
The length and width of a room طول و عرض اطاق
berths اطاق کشتی لنگرگاه
berthing اطاق کشتی لنگرگاه
dining rooms اطاق ناهار خوری
I slipped into the room . یواشکی وارد اطاق شد
berth اطاق کشتی لنگرگاه
berthed اطاق کشتی لنگرگاه
music hall اطاق ساز ورقص
music halls اطاق ساز ورقص
cockpit اطاق فرمان در هواپیما
cockpits اطاق فرمان در هواپیما
boiler room اطاق دیگ بخار
gatehouse اطاق دروازه بان
tow bedroom residence خانه دو اطاق خوابه
turbolence chamber اطاق جریان گردابی
gatehouses اطاق دروازه بان
athletic training room اطاق پزشکی- ورزشی
chckloft اطاق زیر شیروانی
tile drying chamber اطاق هشت کاشی
boudoir اطاق کوچک مخصوص زن
central control desk اطاق فرمان اصلی
three bedroom residence خانه سه اطاق خوابه
upper room بالاخانه اطاق فوقانی
caboose اطاق کارگران قطار
tower crane جراثقال گردان اطاق دار
parlatory اطاق پذیذایی در خانقاه راهب ها
to floor a room with boards اطاق راباتخته فرش کردن
We entered the room together . باهم وارد اطاق شدیم
wagon lit اطاق ترن دارای خوابگاه
ward room اطاق افسران در کشتی جنگی
wainscoting of a room کار چوبی داخل اطاق
boarding house جایی که در آن اطاق و غذا میدهند
main radio اطاق اصلی بی سیم ناو
railroad carriage اطاق کالسکهای راه اهن
boarding houses جایی که در آن اطاق و غذا میدهند
the room is nice and warm اطاق خوب گرم است
the room sleeps 0 men اطاق جای خواب به ده مردرامیدهد
palor اطاق برای گفتگو خصوصی
dinette اطاق کوچک ناهار خوری
dog box اطاق سگهادر راه اهن
gatehouse اطاق یازندان بالای دروازه
fire room اطاق دیگ بخار ناو
gatehouses اطاق یازندان بالای دروازه
drying chamber اطاق مخصوص خشک کردن
lodgings محل سکونت اطاق کرایهای
lodging محل سکونت اطاق کرایهای
combustor محترق کننده اطاق تراکم
jaycee عضو اطاق بازرگانی جوانان
cellular metal floor raceway سیم روی کف مشبک اطاق
checkroom اطاق تفتیش اثاث وبارمسافرین
to list one's doors رخنههای درهای اطاق را باکهنه گرفتن
boulle تزئین اطاق بصورت مرصع کاری
double up در اطاق یاتختخواب یک نفره شریک شدن
atrium اطاق میانی خانههای روم قدیم
the room was not lived in هنگام روز در ان اطاق زندگی نمیکردند
lodging house محل کرایه دادن اطاق مسافرخانه
locutory تالاریا اطاق گفتگو در خانقاه راهبان
My bedroom is just above. اطاق خواب من درست بالای اینجاست
precombustion chamber engine موتور با اطاق احتراق تراکم قبلی
checkroom اطاق امانت گذاری بار وچمدان وپالتو
The room is stuffy . هوای اطاق خیل خفه ( سنگین ) است
at the rear of the stage <adj.> <adv.> پشت پرده نمایش [مخصوص اطاق رخت کن]
gun room اطاق افسران جزء درکشتیهای جنگی بزرگ
lethal chamber اطاق ویژه برای راحت کشتن جانوران
dead light روزنهای که اطاق کشتی راازطوفان حفظ میکند
she kept her room neat اطاق خود را اراسته و پاکیزه نگاه میداشت
parquetry منبت کاری فرش کف اطاق با چوبهای مختلف
coupe کوپه یا اطاق داخل ترن ودلیجان و غیره
poolroom اطاق شرط بندی مسابقه اسب دوانی
attic اطاق کوچک زیر شیروانی وابسته به شهر اتن
attics اطاق کوچک زیر شیروانی وابسته به شهر اتن
proofroom اطاق غلط گیری نمونه هایی چاپی مطبعه
fog curing room اطاق نمداری که نمونههای بتن ازمایشی را در ان نگهداری میکنند
round house بازداشت گاه اطاق عقبی درعرشه بالای کشتی
american plan مسافرخانهای که مسافرین پول غذا و اطاق را یکجاپرداخت میکنند
bugged اطاق یا شیئی که حاوی یک وسیله استراق سمع پنهانی باشد
willowware بشقاب دارای نقاشی بید وغیره برای تزئین اطاق
jardiniere جعبهای که گل دران سبز کرده و برای ارایش اطاق می گذارند
radio guard نگهبان اطاق بی سیم کشتی یا هواپیمای مامور استراق سمع
roughhouse بازیهای خرکی و پر سر وصدا بین ساکنان یک اطاق بازی خرکی و پر سر وصداکردن
footwarmer فرف اب گرم که در اطاق راه اهن برای گرم کردن پامیگذارند
pressurized cabin اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
conex محفظه حمل بار اطاق بار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com