Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
budget data
اطلاعات بودجه
Other Matches
appropriation
بودجه مصوبه برای هزینه اعتبارات پیش بینی شده در بودجه توزیع درامد خالص به حسابهای مختلف
window
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
associative storage
یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
echo check
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service
سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
attribute
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributes
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributing
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
derived information
اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
radar correlation
درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
aperture card
روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
trapdoors
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoor
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
automatic data processing
پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
distance vector protocols
اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
regrade
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
read time
زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
connection
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connexions
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
defense system aquisition
سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
civilian internee information bureau
دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
appropriation symbol
کد بودجه
budget line
خط بودجه
possibilities line
خط بودجه
unfunded
بی بودجه
budgeted
بودجه
budget
بودجه
budgets
بودجه
help
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
negative acknowledgement
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
preliminary budget
بودجه مقدماتی
cash budget
بودجه نقدی
preliminary budget
بودجه ابتدائی
program budget
بودجه برنامهای
family budget
بودجه خانواده
capital budget
بودجه تاسیساتی
capital budget
بودجه سرمایهای
budgetary control
کنترل بودجه
budgetary appropriations
تخصیص بودجه
budget surplus
اضافه بودجه
household budget
بودجه خانوار
current budget
بودجه جاری
government budget
بودجه دولت
family budget
بودجه خانوار
financial budget
بودجه مالی
municipal budget
بودجه شهرداری
national budget
بودجه ملی
fixed budget
بودجه ثابت
military funds
بودجه نظامی
flexible budget
بودجه متغیر
development budget
بودجه عمرانی
operating budget
بودجه عملیاتی
state budget
بودجه دولت
cyclical budget
بودجه دورانی
cyclical budget
بودجه ادواری
government dificit surplus
کسر بودجه
budget surplus
مازاد بودجه
budgeting
بودجه ریزی
balanced budget
بودجه متوازن
budget balance
تعادل بودجه
budget balance
توازن بودجه
budget bureau
دفتر بودجه
budget ceiling
سقف بودجه
budget comittee
گروه بودجه
budget constraint
محدودیت بودجه
budget credit
اعتبار بودجه
margin
بودجه احتیاطی
margins
بودجه احتیاطی
appropriation limitation
محدودیت بودجه
deficit
کسر بودجه
deficits
کسر بودجه
budgetary
مربوط به بودجه
administrative budget
بودجه اداری
annual budget
بودجه سالانه
appropriation
اختصاص بودجه
budget cycle
گردش بودجه
budget cycle
مراحل بودجه
budget period
دوره بودجه
budget period
زمان بودجه
budget expenditures
مخارج بودجه
budget execution
اجرای بودجه
budget determinant
تعیین بودجه
variable budget
بودجه متغیر
budget deficit
کسر بودجه
unified budget
بودجه واحد
budget process
مراحل بودجه
unbalanced budget
بودجه نامتوازن
budget deficit
کسری بودجه
budget process
فرایند بودجه
windowing
1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
apportionment
واگذاری سهمیه بودجه
budgeteer
تهیه کننده بودجه
flexible budget
بودجه انعطاف پذیر
budget directive
دستورالعمل تهیه بودجه
capital budgeting
بودجه بندی سرمایه
The budget deficit of 1980 .
کسر بودجه سا ل1980
cyclically balanced budget
بودجه متوازن ادواری
budget classification
طبقه بندی بودجه
deficit financing
تامین کسر بودجه
command budget estimate
براورد بودجه یکان
operating budget
بودجه بهره برداری
budgeter
تهیه کننده بودجه
balanced budget theorem
قضیه بودجه متوازن
naval appropriation bill
بودجه نیروی دریایی
national economic budget
بودجه اقتصادی ملی
finances
بودجه چیزی را تهیه کردن
financing
بودجه چیزی را تهیه کردن
financed
بودجه چیزی را تهیه کردن
finance
بودجه چیزی را تهیه کردن
provide for in the budget
در بودجه پیش بینی کردن
preliminary budget forecast
پیش بینی مقدماتی بودجه
bandwidth
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
competroller
سازمان کنترل اسناد و بودجه و اعتبارات
deficit financing
تامین مالی از راه کسر بودجه
The welfare budget has been cut down.
از بودجه رفاهی مقداری زده اند
balanced budget multiplier
ضریب بهم فزاینده بودجه متوازن
to p for a sum in the budget
مبلغی را بودجه پیش بینی کردن
budgetary control
کنترل اجرای بودجه در واحدهای مملکتی
appropriation language
شرح جزئیات بودجه و منظوراز تخصیص ان
capital budget
بودجه اصلاحات و ایجاد تاسیسات جدید
planning programming budgetting
نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
multiplier effect of a balanced budget
اثر بهم فزاینده بودجه متوازن
peace dividend
ازبین رفتن بودجه دفاعی دراواخر سال ۱۹۸۰
IrDA
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
slush funds
بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
slush fund
بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
intelligence process
جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
information
اطلاعات
intelligence
اطلاعات
counterintelligence
ضد اطلاعات
witting
اطلاعات
data
اطلاعات
[pieces of]
information
اطلاعات
spial
کسب اطلاعات
spial officer
افسرتجسس و اطلاعات
stationary information
اطلاعات لایتغیر
tactical intelligence
اطلاعات تاکتیکی
tactical intelligence
اطلاعات جنگی
technical data
اطلاعات فنی
weather intelligence
اطلاعات هواشناسی
records available
اطلاعات موجود
leakage of information
نشت اطلاعات
combatintelligence
اطلاعات رزمی
combat intelligence
اطلاعات رزمی
public information
اطلاعات عمومی
wrong information
اطلاعات نادرست
disinformation
اطلاعات دورغ
info
مخفف اطلاعات
data processing
امایش اطلاعات
information sheet
برگه اطلاعات
genetic information
اطلاعات وراثتی
data bank
بانک اطلاعات
data banks
بانک اطلاعات
handout
برگه اطلاعات
assistant chief of staff,g (intelligenc
معاونت اطلاعات
data processing
پرورش اطلاعات
data processing
تهیه اطلاعات
communication
عبور اطلاعات
Ministry of Information .
وزارت اطلاعات
information on demand
اطلاعات با تقاضا
keep up with the news
<idiom>
حفظ اطلاعات
secret
اطلاعات سری
secrets
اطلاعات سری
information desk
میز اطلاعات
information office
دفتر اطلاعات
false information
اطلاعات نادرست
basic data
اطلاعات اولیه
dissemination
پخش اطلاعات
information retrieval
بازیابی اطلاعات
filter center
مرکزتوزیع اطلاعات
information center
مرکز اطلاعات
military intelligence
اطلاعات نظامی
essential elements of information
عناصراصلی اطلاعات
information theory
نظریه اطلاعات
information transmission
انتقال اطلاعات
information unit
واحد اطلاعات
ministry of information
وزارت اطلاعات
input information
اطلاعات اولیه
input information
اطلاعات ورودی
inquiry office
دفتر اطلاعات
instruction pipeline
کانال اطلاعات
meteorological data
اطلاعات هواسنجی
financial data
اطلاعات مالی
information revolution
تحول اطلاعات
information science
علم اطلاعات
information service
خدمات اطلاعات
information processing
پردازش اطلاعات
information system
سیستم اطلاعات
information explosion
انفجار اطلاعات
information bureau
دفتر اطلاعات
information source
منبع اطلاعات
intelligence
اطلاعات نظامی
intelligence annex
پیوست اطلاعات
flow of information
گردش اطلاعات
marketing intelligence
اطلاعات بازاریابی
information technology
تکنولوژی اطلاعات
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com