Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 270 (48 milliseconds)
English
Persian
debrief
اطلاعات کسب کردن
debriefed
اطلاعات کسب کردن
debriefs
اطلاعات کسب کردن
Search result with all words
voice
وارد کردن اطلاعات به کامپیوتر با استفاده از سیستم مشخیص صدا و صدای کاربر
voices
وارد کردن اطلاعات به کامپیوتر با استفاده از سیستم مشخیص صدا و صدای کاربر
voicing
وارد کردن اطلاعات به کامپیوتر با استفاده از سیستم مشخیص صدا و صدای کاربر
clearing
تعویض اطلاعات در یک ثبات یاخانه حافظه یا واحد ذخیره با صفر یا جای خالی پاک کردن متن و یا تصاویرگرافیکی روی صفحه نمایش
clearings
تعویض اطلاعات در یک ثبات یاخانه حافظه یا واحد ذخیره با صفر یا جای خالی پاک کردن متن و یا تصاویرگرافیکی روی صفحه نمایش
graphics
وسیله سطح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد
distribute
چ کردن بستههای شبکه توسط جابجایی اطلاعات بین گره ها
distributes
چ کردن بستههای شبکه توسط جابجایی اطلاعات بین گره ها
distributing
چ کردن بستههای شبکه توسط جابجایی اطلاعات بین گره ها
move
کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
moved
کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
moves
کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
trapdoor
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoors
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
feed
وارد کردن کاغذ در ماشین یا اطلاعات در کامپیوتر
feeds
وارد کردن کاغذ در ماشین یا اطلاعات در کامپیوتر
back up
اطلاعات مکمل حاشیهای نقشه پشتیبانی کردن
back-up
اطلاعات مکمل حاشیهای نقشه پشتیبانی کردن
post
وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post-
وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
posted
وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
posts
وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
corrupt
تغییر دادن یا خراب کردن اطلاعات چنان که اعتبار انهامشکوک باشد
corrupted
تغییر دادن یا خراب کردن اطلاعات چنان که اعتبار انهامشکوک باشد
corrupting
تغییر دادن یا خراب کردن اطلاعات چنان که اعتبار انهامشکوک باشد
corrupts
تغییر دادن یا خراب کردن اطلاعات چنان که اعتبار انهامشکوک باشد
keyboarding
عمل وارد کردن اطلاعات با صفحه کلید
keyboarding
وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
tablet
صفحه گرافیکی یا وسیله مسط ح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد
tablets
صفحه گرافیکی یا وسیله مسط ح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد
conceal
پنهان کردن یا نشان ندادن اطلاعات یا گرافیک به کاربر
conceals
پنهان کردن یا نشان ندادن اطلاعات یا گرافیک به کاربر
type
وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
typed
وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
types
وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
investigate
استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
investigated
استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
investigates
استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
investigating
استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
introduce
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
input
عمل وارد کردن اطلاعات
inputted
عمل وارد کردن اطلاعات
interview
مصاحبه کردن برای جمع اوری اطلاعات
interviewed
مصاحبه کردن برای جمع اوری اطلاعات
interviewing
مصاحبه کردن برای جمع اوری اطلاعات
interviews
مصاحبه کردن برای جمع اوری اطلاعات
contamination
ذخیره کردن اطلاعات در جای نادرست در حافظه
zap
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zapped
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zapping
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zaps
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
window
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
connectivity
توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
cross examination
به طور کلی در CL کلیه شهود وکارشناسان و مامورین کشف جرم در موقع محاکمه بایدعلنا" و حضورا" اطلاعات خودرا بیان دارند و دادستان ووکیل متهم حق سوال کردن از ایشان را دارند
degausser
وسیلهای برای پاک کردن اطلاعات از دستگاه ضبط مغناطیسی
dp
پردازش روی داده برای تولید اطلاعات مفید یا مرتب کردن و سازماندهی فایلهای داده
head switching
فعال کردن نوک خواندن ونوشتن به هنگام خوانده ونوشته شدن اطلاعات توسط دستگاه ذخیره با دستیابی تصادفی
infra red link
سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند
interoperability
توانایی دو وسیله یا کامپیوتر برای رد و بدل کردن اطلاعات
networking
در یک شهر یا شهرهای مختلف که به آنها امکان ردو بدل کردن اطلاعات میدهد
overprint
فهرنویسی کردن اطلاعات
QBE
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
trojan horse
برنامه وارد شده در سیستم توسط سک شخص کلاهبردار. یک تابع نامناسب انجام میدهد درحین کپی کردن اطلاعات در فایل با اولویت کمتر که از آن پس آن شخص بدون اجازه کاربر به آن دسترسی خواهد داشت
to gather information
[about; on]
جمع آوری کردن اطلاعات
[در مورد]
Other Matches
associative storage
یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
echo check
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service
سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
derived information
اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
attributing
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attribute
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributes
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
aperture card
روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
radar correlation
درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
automatic data processing
پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
distance vector protocols
اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
read time
زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
regrade
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
connection
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connexions
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
civilian internee information bureau
دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
defense system aquisition
سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
help
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
negative acknowledgement
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
windowing
1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
bandwidth
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
infra red link
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
IrDA
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
intelligence process
جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
witting
اطلاعات
data
اطلاعات
intelligence
اطلاعات
counterintelligence
ضد اطلاعات
[pieces of]
information
اطلاعات
information
اطلاعات
financial data
اطلاعات مالی
data processing
امایش اطلاعات
information processing
پردازش اطلاعات
instruction pipeline
کانال اطلاعات
flow of information
گردش اطلاعات
technical data
اطلاعات فنی
intelligence annex
پیوست اطلاعات
stationary information
اطلاعات لایتغیر
filter center
مرکزتوزیع اطلاعات
information retrieval
بازیابی اطلاعات
intelligence data
عناصر اطلاعات
intelligence journal
دفتریادداشت اطلاعات
intelligence office
دفتر اطلاعات
data processing
تهیه اطلاعات
data processing
پرورش اطلاعات
public information
اطلاعات عمومی
assistant chief of staff,g (intelligenc
معاونت اطلاعات
information system
سیستم اطلاعات
information theory
نظریه اطلاعات
tactical intelligence
اطلاعات جنگی
tactical intelligence
اطلاعات تاکتیکی
information transmission
انتقال اطلاعات
information unit
واحد اطلاعات
information desk
میز اطلاعات
intelligence service
قسمت اطلاعات
input information
اطلاعات اولیه
intelligence estimate
براورد اطلاعات
input information
اطلاعات ورودی
information revolution
تحول اطلاعات
information source
منبع اطلاعات
intelligence department
اداره اطلاعات
leakage of information
نشت اطلاعات
information science
علم اطلاعات
information service
خدمات اطلاعات
intelligence service
اداره اطلاعات
inquiry office
دفتر اطلاعات
info
مخفف اطلاعات
ir
بازیابی اطلاعات
information office
دفتر اطلاعات
meteorological data
اطلاعات هواسنجی
weather intelligence
اطلاعات هواشناسی
defense information
اطلاعات نظامی
defense information
اطلاعات دفاعی
secrets
اطلاعات سری
secret
اطلاعات سری
combatintelligence
اطلاعات رزمی
combat intelligence
اطلاعات رزمی
Ministry of Information .
وزارت اطلاعات
genetic information
اطلاعات وراثتی
marketing intelligence
اطلاعات بازاریابی
logistical data
اطلاعات لجستیکی
military intelligence
اطلاعات نظامی
information sheet
برگه اطلاعات
critical intelligence
اطلاعات حیاتی
data base
مبنای اطلاعات
data item
جزئیات اطلاعات
dissemination
پخش اطلاعات
data input
اطلاعات ورودی
data element
جزئیات اطلاعات
data element
عناصر اطلاعات
data communication
انتقال اطلاعات
departmental intelligence
اطلاعات اداری
ministry of information
وزارت اطلاعات
wrong information
اطلاعات نادرست
handout
برگه اطلاعات
disinformation
اطلاعات دورغ
budget data
اطلاعات بودجه
communication
عبور اطلاعات
pemmican
اطلاعات خلاصه
pemican
اطلاعات خلاصه
intelligence
اطلاعات نظامی
information on demand
اطلاعات با تقاضا
information bureau
دفتر اطلاعات
information center
مرکز اطلاعات
spial officer
افسرتجسس و اطلاعات
records available
اطلاعات موجود
essential elements of information
عناصراصلی اطلاعات
information
مفروضات اطلاعات
information explosion
انفجار اطلاعات
data bank
بانک اطلاعات
data banks
بانک اطلاعات
spial
کسب اطلاعات
perfect information
اطلاعات کامل
keep up with the news
<idiom>
حفظ اطلاعات
basic data
اطلاعات اولیه
critical intelligence
اطلاعات مهم
false information
اطلاعات نادرست
information technology
تکنولوژی اطلاعات
general information data
اطلاعات و امار عمومی
pick someone's brains
<idiom>
اطلاعات دقیق به کسی
ana
منتخبات اطلاعات سودمند
thesauruses
قاموس مجموعه اطلاعات
thesaurus
قاموس مجموعه اطلاعات
survey
جمع اوری اطلاعات
communicate
انتقال اطلاعات به کسی
surveyed
جمع اوری اطلاعات
(not) know the first thing about something
<idiom>
اطلاعات جزئی داشتن
surveys
جمع اوری اطلاعات
hold something back
<idiom>
نگهداری اطلاعات از کسی
data item
موارد ذکرشده در اطلاعات
direct access
دسترسی مستقیم به اطلاعات
communicated
انتقال اطلاعات به کسی
charge coupled device
حافظه با اطلاعات چرخان
information retrieval system
سیستم بازیابی اطلاعات
information management system
سیستم مدیریت اطلاعات
information resource management
مدیریت منبع اطلاعات
information providers
تهیه کنندگان اطلاعات
information processing center
مرکز پردازش اطلاعات
information and storage and retrieval
ذخیره و بازیابی اطلاعات
information approach
روش کسب اطلاعات
information processing carriculum
دوره پردازش اطلاعات
active
اطلاعات را رد و بدل میکند
columnar
نمایش اطلاعات درستون ها
random access
دسترسی به اطلاعات به طورناموزون
combat information center
مرکز اطلاعات رزمی
input
داده ها اطلاعات ورودی
almanac
نشریهء اطلاعات عمومی
data card
کارت اطلاعات کامپیوتری
inputted
داده ها اطلاعات ورودی
data card
کارت ثبت اطلاعات
departmental intelligence
اطلاعات وزارت خانهای
sciolistic
دارای اطلاعات سطحی
up-to-date
حاوی اخرین اطلاعات
up to date
حاوی اخرین اطلاعات
computer information system
سیستم اطلاعات کامپیوتری
almanacks
نشریهء اطلاعات عمومی
almanacs
نشریهء اطلاعات عمومی
intelligence collection
جمع اوری اطلاعات
batch
مین اطلاعات سفید
management information system
سیستم مدیریت اطلاعات
displaying
نشان دادن اطلاعات
tipster
فروشنده اطلاعات در شرطبندی
marginal data
اطلاعات حاشیهای نقشه
market information
اطلاعات و دادههای بازار
tipsters
فروشنده اطلاعات در شرطبندی
hidden information
اطلاعات پنهان کرده
displayed
نشان دادن اطلاعات
display
نشان دادن اطلاعات
massage accounting
ثبت اطلاعات پیام ها
touts
فروشنده اطلاعات شرطبندی
touted
فروشنده اطلاعات شرطبندی
tout
فروشنده اطلاعات شرطبندی
touting
فروشنده اطلاعات شرطبندی
target information center
مرکز اطلاعات هدف
displays
نشان دادن اطلاعات
dolly
کامپیوترمبادله اطلاعات هوایی
dollies
کامپیوترمبادله اطلاعات هوایی
target indications
اطلاعات مربوط به هدف
batches
مین اطلاعات سفید
informative
حاوی اطلاعات مفید
point of sale terminal
ترمینال فروش اطلاعات
vector data aggregate
بردار اطلاعات مجتمع
electronic transfer of data
انتقال الکترونیکی اطلاعات
spatial information
اطلاعات فضایی
[فاصله ای]
Where is the information desk?
میز اطلاعات کجاست؟
non volatile
ما میتواند اطلاعات را برگرداند.
norton si
اطلاعات سیستم نورتن
communicates
انتقال اطلاعات به کسی
oral information
اطلاعات گفتاری
[شفاهی]
intelligence journal
دفتر روزنامه اطلاعات
spacial information
اطلاعات فضایی
[فاصله ای]
electronic modulation
مدولاسیون اطلاعات الکترونیکی
currents
فعلی اخرین اطلاعات
current
فعلی اخرین اطلاعات
external data file
فایل اطلاعات خروجی
advisory area
منطقه زیرپوشش اطلاعات
feed back
بکارگیری اطلاعات حاصله
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com