Dictiornary-Farsi | اعتبار برای پرداختهای معوق | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (19 milliseconds)

English	Persian
deferred payment credit	اعتبار برای پرداختهای معوق


Other Matches

arrears	پرداختهای معوق
stage payments	پرداختهای مرحلهای پرداختهای که در چند مرحله صورت میگیرد
credit system of supply	سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
credit for an unlimited period	اعتبار برای مدت نامحدود
overdraft	حواله بیش از اعتبار دریافتی اضافه بر اعتبار
overdrafts	حواله بیش از اعتبار دریافتی اضافه بر اعتبار
transfer payments	پرداختهای انتقالی
coupon payments	پرداختهای کوپنی
annuity	پرداختهای سالانه
government transfer payments	پرداختهای انتقالی دولت
progress payments	پرداختهای پیشرفت کار
cash plans	طرح پرداختهای نقدی
unfinanced	بدون اعتبار تضمین اعتبار نشده
bank for international settlements	بانک پرداختهای بین المللی
factor payments	پرداختهای عوامل تولید مانند
balance of international payments	تراز پرداختهای بین المللی
progress payments	پرداختهای موقت یا علی الحساب
balance of international payment	موازنه پرداختهای بین المللی
net tax revenue	مالیات منهای پرداختهای انتقالی
international balance of payments	تراز پرداختهای بین المللی
craft revolving fund	حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
pending	معوق
deferred	معوق
outstanding	معوق
overdue	معوق
outstandingly	معوق
delayed	معوق
arrear	معوق
to hang up	معوق گذاشتن
suspend	معوق گذاردن
to stand over	معوق ماندن
hang-ups	معوق گذاشتن
arrear	بدهی معوق
suspend	معوق داشتن
tabled	معوق گذاردن
back order	سفارش معوق
table	معوق گذاردن
balance due	مانده معوق
deferred reaction	واکنش معوق
lie over	معوق ماندن
hang up	معوق گذاشتن
stand over	معوق ماندن
hang-up	معوق گذاشتن
tables	معوق گذاردن
deferred payment	پرداخت معوق
procrastinating	معوق گذاردن
procrastinated	معوق گذاردن
suspending	معوق داشتن
suspends	معوق گذاردن
suspending	معوق گذاردن
suspends	معوق داشتن
procrastinates	معوق گذاردن
procrastinate	معوق گذاردن
tabling	معوق گذاردن
default interest	بهره معوق
deferred gratification	کامروایی معوق
retarder	کند ساز معوق
hang-ups	معوق شدن توقف
hang-up	معوق شدن توقف
hang up	معوق شدن توقف
outstanding accounts	حساب های معوق
string along	وفق داشتن معوق گذاردن
retards	کند ساختن معوق کردن
retard	کند ساختن معوق کردن
retarding	کند ساختن معوق کردن
pocket veto	رد لایحه قانونی بوسیله معوق گذاردن ان
revivor	تعقیب دعوایی که به علتی معوق مانده بوده است
request for discharge	عرضحال اعاده اعتبار دادن عرضحال اعاده اعتبار
kiosks	فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk	فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
pend	معوق بودن بی تکلیف بودن
line of cerdit	خط اعتبار
credit	اعتبار
credibility	اعتبار
appropriation symbol	کد اعتبار
void	بی اعتبار
budget	اعتبار
standing	اعتبار
credited	اعتبار
reputations	اعتبار
budgeted	اعتبار
budgets	اعتبار
validation	اعتبار
prestige	اعتبار
credits	اعتبار
crediting	اعتبار
influenced	اعتبار
advancing	اعتبار
advances	اعتبار
advance	اعتبار
prestigious	با اعتبار
authenticity	اعتبار
entitlement	اعتبار
entitlements	اعتبار
importance	اعتبار
validity	اعتبار
reputability	اعتبار
estimating	اعتبار
estimates	اعتبار
influences	اعتبار
funded	اعتبار
influencing	اعتبار
value	اعتبار
values	اعتبار
valuing	اعتبار
creditless	بی اعتبار
influence	اعتبار
estimate	اعتبار
estimated	اعتبار
creditability	اعتبار
reputation	اعتبار
credit line	حد اعتبار
invalid	: بی اعتبار
invalids	: بی اعتبار
fund	اعتبار
esteem	اعتبار
revolving credit	اعتبار گردان
validation of a model	اعتبار یک الگو
authenticity of a document	اعتبار سند
imprest fund	اعتبار مساعده
apportionment	واگذاری اعتبار
appropriation title	عنوان اعتبار
external validity	اعتبار برونی
budget credit	اعتبار بودجه
insecure	بی اعتبار متزلزل
validity check	مقابله اعتبار
discriminant validity	اعتبار افتراقی
documentary credit	اعتبار اسنادی
roll over credit	اعتبار گردان
expenditure credit	اعتبار هزینه
fund	اعتبار مالی
funded	اعتبار مالی
item validity	اعتبار پرسش
expenditure credit	اعتبار مصرف
issuing of the credit	افتتاح اعتبار
issue a credit	افتتاح اعتبار
validity check	بررسی اعتبار
revolving fund	اعتبار در گردش
differential validity	اعتبار افتراقی
validation of a hypothesis	اعتبار یک فرضیه
reliableness	اعتبار موثقیت
bad	ناصحیح بی اعتبار
agricultural credit	اعتبار کشاورزی
stock funds	اعتبار خریدنقدی
countervailing credit	اعتبار متقابل
counter credit	اعتبار متقابل
in force	دارای اعتبار
consensual validity	اعتبار وفاقی
invalidity	عدم اعتبار
under the credit	تحت اعتبار
convergent validity	اعتبار همگرا
ervolving credit	اعتبار گردان
trust	اعتقاد اعتبار
content validity	اعتبار محتوا
trusted	اعتقاد اعتبار
trusts	اعتقاد اعتبار
committment	تامین اعتبار
bank credit	اعتبار بانکی
advising of credit	ابلاغ اعتبار
countervailing credit	اعتبار اتکائی
appropriation reimbur sement	تامین اعتبار
back to back credit	اعتبار اتکایی
credit transfers	انتقال اعتبار
trade credit	اعتبار تجاری
credit transfer	انتقال اعتبار
ex post	به اعتبار گذشته
settlement of credit	تسویه اعتبار
blank credit	اعتبار نامحدود
issuance credit	افتتاح اعتبار
a company of good standing	شرکتی با اعتبار
construct validity	اعتبار سازه
on tick	روی اعتبار
crediting	اعتبار مالی
factoring of credit	عاملیت اعتبار
factoring of credit	نمایندگی اعتبار
rehabilitation	اعاده اعتبار
consumption credit	اعتبار مصرفی
l/c	اعتبار نامه
credited	اعتبار مالی
concurrent validity	اعتبار همزمان
line of cerdit	میزان اعتبار
validity of a contract	اعتبار قرارداد
credit sale	اعتبار در معامله
open credit	اعتبار نامحدود
on trust	بر مبنای اعتبار
void result	نتیجه بی اعتبار
credit expansion	گسترش اعتبار
credentials	اعتبار نامه
credit insurance	بیمه اعتبار
letter of credit	ورقه اعتبار
letter of credit	اعتبار اسنادی
letter of credit	برگه اعتبار
bridging leon	اعتبار موقت
tax credit	اعتبار مالیاتی
validity	صحت اعتبار
credits	اعتبار مالی
credit rating	میزان اعتبار
test validity	اعتبار ازمون
factorial validity	اعتبار عاملی
validity criterion	ملاک اعتبار