English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
humoralism اعتقاد به اینکه امراض نتیجه فساد اخلاط است
Other Matches
hylotheism اعتقاد به اینکه خدا و ماده یکی هستند
individualism اعتقاد به اینکه حقیقت ازجوهرهای منفردی تشکیل یافته است خصوصیات فردی
materialism فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
zero نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
zeros نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
zeroes نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
geriatrics رشتهای از علم طب که درباره امراض دوران پیری و افراد پیر بحث میکند مبحث امراض پیری
animism اعتقاد باینکه ارواح مجرد وجود دارند اعتقاد بعالم روح و تجسم ارواح مردگان
expectorant اخلاط اور
saburra اخلاط معده
saburra اخلاط روده
the cardinal humours اخلاط چهارگانه
expectoration دفع اخلاط
expectorants اخلاط اور
congestion جمع شدن خون یا اخلاط
accelerationists شتاب گرایان مکتبی که براساس اعتقاد انها هر گونه اقدام در جهت کاهش نرخ طبیعی بیکاری بدون اینکه قادر باشد این نرخ را کاهش دهد باعث تسریع تورم خواهدشد .میلتون فریدمن و ادموندفلپس از پیروان اصلی این گروه میباشند
corrsion فساد تدریجی فساد
theory of epigensis فرض اینکه نطفه بوجودمیایدنه اینکه ازپیش بوده وپس ازمواقعه
It wI'll eventually pay off. با لاخره نتیجه خواهد رسید (نتیجه می دهد )
to be a foregone conclusion <idiom> نتیجه حتمی [نتیجه مسلم] بودن
foregone conclusion نتیجه حتمی نتیجه مسلم
provided he goes at once بشرط اینکه بی درنگ برود مشروط بر اینکه فورا برود
nosography تعریف امراض
pulmonary discases امراض ریوی
dermatosis امراض جلدی
occupation disease امراض حرفهای
porters ناقل امراض
porter ناقل امراض
pediatrics امراض کودکان
general practitioner طبیب امراض عمومی
dermatologist متخصص امراض پوست
dermatology مبحث امراض پوستی
geriatrist امراض دوران پیری
internist پزشک امراض داخلی
epidemiology علم امراض مسری
geriatrician امراض دوران پیریgyrfalcon
gynecology دانش امراض زنانه
histopathology مبحث امراض بافتی
gerontologist متخصص امراض پیری
gynaecologist متخصص امراض زنانه
gynaecology علم امراض زنانه
occupation disease امراض ناشی از کار
osteopathy انواع امراض استخوانی
otologist متخصص امراض گوش
pediatric مربوط به امراض کودکان
chiropody فن معالجه ودرمان امراض پا
physiatrics درمان امراض باوسایل طبیعی
viruses عامل نقل وانتقال امراض
pedicures معالجه امراض دست وپا
pedicure معالجه امراض دست وپا
hydropathy معالجه امراض بوسیله اب وتجویز اب
virus عامل نقل وانتقال امراض
antiperiodic جلوگیری کننده از نوبت و دورهء امراض
nosology مبحث شناسایی و تقسیم بندی امراض
hypnotherapy معالجه امراض بوسیله خواب مغناطیسی
quarantined اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
aetiology علم تشخیص علل امراض علت شناسی
quarantining اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantine اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
case fatality rate درصدمرگ و میر در اثر امراض یاضایعات دیگر
quarantines اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
periodontics مبحث امراض لثه وبافتهای محافظ اطراف دندان
depravation فساد
festering فساد
depravity فساد
dissolution فساد
putridness فساد
vices فساد
turpitude فساد
decay فساد
decayed فساد
decaying فساد
decays فساد
rottenness فساد
pyosis فساد
vises فساد
festered فساد
fester فساد
morbidity فساد
morbidness فساد
necrosis فساد
spoils فساد
vileness فساد
vitiation فساد
spoiling فساد
spoiled فساد
festers فساد
invalidity فساد
vice- فساد
vice فساد
mortification فساد
decadence فساد
pus فساد
putrefaction فساد
pravity فساد
immorality فساد
spoil فساد
corruptness فساد
vice [immorality] فساد
corruption فساد
cottuptness فساد
decadency فساد
debauchment فساد
degeneracy فساد
depravement فساد
guilty pleasure فساد
degeneration فساد
roentgenology شاخهای از پرتونگاری که با استفاده از اشعه مجهول امراض رامعالجه میکند
tomography فن تشخیص امراض از روی عکسبرداری با اشعه مجهول پرتونگاری مقطعی
indecomposable فساد ناپذیر
perishableness فساد پذیری
corruptive فساد امیز
incorruption فساد ناپذیری
inherent vice فساد ذاتی
factionist اهل فساد
phthisis فساد بافتها
invalidity بطلان فساد
putrescencty گندیدگی فساد
putrescence گندیدگی فساد
perverseness هرزگی فساد
scorbutus فساد خون
Moral decadence . فساد اخلاق
corrosion فساد تدریجی
passible فساد پذیر
sodom مرکز فساد
corruptibility قابلیت فساد
corruptible فساد پذیر
spoilable فساد پذیر
decadently در حال فساد
corruption on the earth فساد فی الارض
Anti – corruption campaign . مبارزه با فساد
the origin of evil منشا فساد
epizootology علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootiology علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizoology علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
homeopathy معالجه امراض بوسیله تجویزدارویی که دراشخاص سالم علائم ان مرض را بوجوداورد
The corruption in government offices . فساد دردستگاههای دولتی
gas degeneration فساد تدریجی گازی
antimateriel agent عامل فساد اماد
preservative جلوگیری کننده از فساد
decadence فساد اغاز ویرانی
suppurate فساد جمع شدن
dry rot فساد اجتماعی واخلاقی
corruptibly بطور فساد پذیر
preservatives جلوگیری کننده از فساد
bacteriolysis فساد و تحلیل میکرب
lacquer preservative لاک جلوگیری کننده از فساد
To wallow in vice . درمنجلاب فساد غوطه ور بودن
incorruptible فساد نا پذیر منحرف نشدنی
adulterant مایه تقلب و فساد متقلب
epiphytology علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
pip انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
pipped انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
pipping انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
pips انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
believing با اعتقاد
credence اعتقاد
faith اعتقاد
misbeliever بی اعتقاد
faiths اعتقاد
confidence اعتقاد
belief اعتقاد
unbelieving بی اعتقاد
confidences اعتقاد
atmospheric corrosion فساد تدریجی در اثر مجاورت با هوا
gangrene فساد عضو براثر نرسیدن خون
abiotrophy تحلیل و فساد عضوبدون علت مشهود
credited اعتقاد کردن
anomie اعتقاد به بی نظمی
trinitarianism اعتقاد به تثلیت
demonism اعتقاد بدیو
determinism اعتقاد به جبر
anomy اعتقاد به بی نظمی
creationism اعتقاد به افرینش
credibly از روی اعتقاد
relativism اعتقاد به نسبیت
credit اعتقاد کردن
credits اعتقاد کردن
cloaca theory اعتقاد به مقعدزایی
theism اعتقاد بخدا
hylicism اعتقاد به مادیات
crediting اعتقاد کردن
ism اعتقاد رویه
trusted اعتقاد اعتبار
trusts اعتقاد اعتبار
misbelief اعتقاد خطا
misbelieve بی اعتقاد شدن
evolutionism اعتقاد به تکامل
fetishism اعتقاد به طلسم
fatalism اعتقاد به سرنوشت
convictions اعتقاد راسخ
trust اعتقاد اعتبار
fairyism اعتقاد به جن و پری
conviction اعتقاد راسخ
acidosis فساد خون در اشخاص مبتلا به بیماری قند
cacogenesis فساد نژادی دراثر حفظ وابقاء صفات بد
dysgenics مبحث مطالعه فساد نسل وتباهی نژادی
denominationalism اعتقاد به تفکیک و تقسیم
article of faith اعتقاد و عقیده باطنی
unbeliever بی اعتقاد دیر باور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com