English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
anthropopathism اعتقاد به وجود روح انسانی در اشیاء و موجودات
Other Matches
animism اعتقاد باینکه ارواح مجرد وجود دارند اعتقاد بعالم روح و تجسم ارواح مردگان
unitarianism وحدت گرایی اعتقاد بوحدت وجود
factionalism اعتقاد به لزوم وجود احزاب سیاسی
spiritism اعتقاد به وجود روح وبازگشت ارواح بعالم مادی روح گرایی
materialism فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
karyosystematice بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
social contract اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
human factor فاکتورهای انسانی ضریب مربوط به خطای انسانی
inhuman فاقد خوی انسانی غیر انسانی
allocated manpower نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
beings موجودات
ontology علم موجودات
symbiotic موجودات همزی
aerobic organisms موجودات هوازی
living organisms موجودات زنده
thing اشیاء
The prehistoric creatures . موجودات ماقبل تاریخ
benthos موجودات دریایی ابزی
lives موجودات حبس ابد
life موجودات حبس ابد
pneumatology مبحث موجودات روحانی
valuable goods اشیاء باارزش
valuable goods اشیاء بهادار
means objects اشیاء وسیله
prohibited goods اشیاء ممنوع
turnery اشیاء تراشیدنی
consumer goods اشیاء مصرفی
still life نقش اشیاء
hidden objects اشیاء پنهان
equipollent اشیاء هم قوه
odds and ends <idiom> اشیاء جوروباجور
karyotype مجموعه خصوصیات کروموزمی موجودات
biogenic محصول فعالیت موجودات زنده
allometry اندازه گیری رشد موجودات
organology مبحث ساختمان موجودات الی
reliquaries جعبه اشیاء متبرکه
harnessing اشیاء تهیه کردن
achate اشیاء خریداری شده
bric a brac اشیاء کهنه وعتیقه
reliquary جعبه اشیاء متبرکه
harnessed اشیاء تهیه کردن
harness اشیاء تهیه کردن
gew gaw اشیاء قشنگ بی مصرف
sacrilege سرقت اشیاء مقدسه
antique shop فروشگاه اشیاء عتیقه
enclave economices اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
deme دستهای از موجودات زنده مرتبط با یکدیگر
biogenetic مربوط بمنشاء پیدایش موجودات زنده
cultivar موجودات ذره بینی خاکهای زراعتی
plinking تیراندازی تفریحی بسوی اشیاء
catchall فرف یامخزن اشیاء گوناگون
abandonee صاحب اشیاء ترک شده
microstructure ساختمان میکروسکپی اشیاء یابافت ها
spermatium نطفه یایاخته نر غیر متحرک موجودات پست
pharmacodynamics مبحث اثر دارو بر ساختمان موجودات زنده
biosynthesis تهیه مواد شیمیایی بوسیله موجودات زنده
autecology مبحث شناسایی محیط زندگی انفرادی موجودات
plankter موجودات ریز و شناور ازادبر سطح دریا
phantasmagoria منافر متغیر اشیاء تخیلات پی در پی ومتغیر
phantasmagorias منافر متغیر اشیاء تخیلات پی در پی ومتغیر
avoirdupois اشیاء و اجناسی که با توزین فروخته میشوند
biologism اشتغال بمطالعه حیات وتجزیه وتحلیل موجودات زنده
doppler radar رادار تعیین کننده اشیاء ثابت و متحرک
comparator دستگاه اندازه گیری وسنجش وقیاس اشیاء
safe deposit صندوق اهن مخصوص امانت اشیاء گرانبها
scrimshaw اشیاء منبت کاری یا حکاکی شده زینتی
live box جعبه یا قلمی که در اب اویزان میکنند تا موجودات ابزی را زنده نگاهدارند
limnology بخشی از زیست شناسی که درباره موجودات اب شیرین بحث میکند
oecology علم عادات طرز زندگی موجودات الی و نسبت انهابامحیط
biosystematic مربوط به رده بندی موجودات از روی ساختمان یاختههای انان
ecology علم عادت وطرز زندگی موجودات ونسبت انها با محیط
false parallax تغییر محل فاهری اشیاء به علت شکست نور
micrometer caliper پرگار مخصوص اندازه گیری اشیاء خیلی ریز
biocenology رشتهای از زیست شناسی که از اجتماعی موجودات و تاثیرانها بریکدیگر بحث میکند
anthropocentric معتقد باینکه انسان اشرف مخلوقات و مرکز ثقل موجودات است
periscope دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
flea markets بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
periscopes دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
flea market بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
genetics واختلاف موجودات و مکانیسم انان در اثر توارث بحث میکند نسل شناسی
shadow factor ضریب مربوط بانحراف سایه در عکس هوایی برای تعیین ارتفاع اشیاء
spasur سیستم اکتشاف فضایی که مخصوص کشف اشیاء سرگردان در فضای جو زمین است
antibiotics مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
antibiotic مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
fetishes اشیاء یاموجوداتی که بعقیده اقوام وحشی دارای روح بوده وموردپرستش قرارمی گرفتند بت
stroke writer ترمینال گرافیکی برداری که اشیاء را روی صفحه بوسیله یک سری خطوط نمایش میدهد
assembly lines دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
fetish اشیاء یاموجوداتی که بعقیده اقوام وحشی دارای روح بوده وموردپرستش قرارمی گرفتند بت
assembly line دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
humanitarian <adj.> انسانی
humane <adj.> انسانی
humans انسانی
neoanthropic نو انسانی
humane انسانی
hu man انسانی
human انسانی
faiths اعتقاد
unbelieving بی اعتقاد
belief اعتقاد
faith اعتقاد
believing با اعتقاد
confidence اعتقاد
confidences اعتقاد
misbeliever بی اعتقاد
credence اعتقاد
humanised انسانی کردن
liberal arts علوم انسانی
human skill مهارت انسانی
humanizing انسانی کردن
humanises انسانی کردن
humanizes انسانی کردن
humanized انسانی کردن
humanising انسانی کردن
humanize انسانی کردن
human resources منابع انسانی
dehumanized نا انسانی کردن
dehumanizes نا انسانی کردن
dehumanizing نا انسانی کردن
humanly بطور انسانی
inhumane غیر انسانی
horde رمه انسانی
hordes رمه انسانی
dehumanize نا انسانی کردن
dehumanising نا انسانی کردن
dehumanises نا انسانی کردن
human factor عوامل انسانی
humanization انسانی کردن
human factor عامل انسانی
human capital سرمایه انسانی
hu man nature طبیعت انسانی
preterhuman فوق انسانی
labor نیروی انسانی
dehumanised نا انسانی کردن
cut-throat غیر انسانی
non human غیر انسانی
labors نیروی انسانی
non-human غیر انسانی
superhuman مافوق انسانی
litterae humaniores علوم انسانی
unknowable ماوراتجربیات انسانی
manpower نیروی انسانی
labored نیروی انسانی
man power نیروی انسانی
labour نیروی انسانی
relativism اعتقاد به نسبیت
determinism اعتقاد به جبر
credits اعتقاد کردن
fatalism اعتقاد به سرنوشت
crediting اعتقاد کردن
ism اعتقاد رویه
trusts اعتقاد اعتبار
fetishism اعتقاد به طلسم
credit اعتقاد کردن
credited اعتقاد کردن
fairyism اعتقاد به جن و پری
evolutionism اعتقاد به تکامل
anomie اعتقاد به بی نظمی
hylicism اعتقاد به مادیات
misbelieve بی اعتقاد شدن
trinitarianism اعتقاد به تثلیت
cloaca theory اعتقاد به مقعدزایی
convictions اعتقاد راسخ
conviction اعتقاد راسخ
credibly از روی اعتقاد
trust اعتقاد اعتبار
theism اعتقاد بخدا
demonism اعتقاد بدیو
trusted اعتقاد اعتبار
anomy اعتقاد به بی نظمی
misbelief اعتقاد خطا
creationism اعتقاد به افرینش
sprites اشیاء کوچک و با وضوح بالاکه روی مانیتور بطورمستقل از متن یا گرافیک دیگرمی توان حرکت داده شوند
z scale نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
dehumanize فاقدصفات انسانی شدن
man machine systems نظامهای انسانی- ماشینی
dehumanising فاقداحساسات انسانی کردن
man made مصنوع انسان انسانی
man-made مصنوع انسان انسانی
dehumanising فاقدصفات انسانی شدن
human factors engineering مهندسی عوامل انسانی
dehumanize فاقداحساسات انسانی کردن
dehumanised فاقدصفات انسانی شدن
manpower control کنترل نیروی انسانی
dehumanizes فاقداحساسات انسانی کردن
dehumanised فاقداحساسات انسانی کردن
manpower cieling حداکثرنیروی انسانی مجاز
human دارای خوی انسانی
manpower cieling سطح نیروی انسانی
humans دارای خوی انسانی
dehumanises فاقداحساسات انسانی کردن
dehumanises فاقدصفات انسانی شدن
high level manpower نیروی انسانی بالا
sportmanship رفتار و اخلاق انسانی
scientific manpower نیروی انسانی متخصص
manpower development پرورش نیروی انسانی
dehumanizes فاقدصفات انسانی شدن
dehumanizing فاقداحساسات انسانی کردن
dehumanizing فاقدصفات انسانی شدن
humanism علوم انسانی انسانگرایی
dehumanized فاقدصفات انسانی شدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com