Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 110 (6 milliseconds)
English
Persian
confidence
اعتماد رازگویی
confidences
اعتماد رازگویی
Other Matches
sense of trust
حس اعتماد
faiths
اعتماد
trustful
اعتماد
belief
اعتماد
trusts
اعتماد
faith
اعتماد
trusted
اعتماد
credence
اعتماد
reliance
اعتماد
trust
اعتماد
fideism
اعتماد
affiance
اعتماد
faithworthy
قابل اعتماد
distrustfulness
عدم اعتماد
dependability
قابلیت اعتماد
confided
اعتماد داشتن به
confides
اعتماد داشتن به
confiding
اعتماد کننده
confidence coefficicent
ضریب اعتماد
confidence coefficient
ضریب اعتماد
confidence interval
فاصله اعتماد
confide
اعتماد داشتن به
confidence limits
حدود اعتماد
fiduciary
قابل اعتماد
level of confidence
سطح اعتماد
to base one self
اعتماد کردن
trig
قابل اعتماد
awareness of the self
اعتماد به نفس
trustiness
قابلیت اعتماد
trustworthiness
قابلیت اعتماد
trut
اعتماد کردن
self-confidence
اعتماد به نفس
vote of censure
رای اعتماد
self-assurance
اعتماد به نفس
self trust
اعتماد بخود
self reliance
اعتماد بنفس
place confidence in
اعتماد کردن به
place confidence on
اعتماد کردن به
to put confidence in
اعتماد کردن به
to put trust in
اعتماد کردن به
reliableness
قابلیت اعتماد
self-reliance
اعتماد به نفس
aplombself-trust
اعتماد به نفس
trustworthy
قابل اعتماد
reliability
قابلیت اعتماد
relying
اعتماد کردن
confidentiality
قابلیت اعتماد
reliability
قابلیت اعتماد
unreliable
غیرقابل اعتماد
vote of confidence
رای اعتماد
votes of confidence
رای اعتماد
rely
اعتماد کردن
relies
اعتماد کردن
reliability
قابل اعتماد
trust
اعتماد داشتن
trusted
اعتماد داشتن
trusts
اعتماد داشتن
relied
اعتماد کردن
failure safety
قابلیت اعتماد
self-confidence
اعتماد به خود
self-awareness
اعتماد به نفس
self-assuredness
اعتماد به نفس
poise
[self-confidence]
اعتماد به نفس
soiothfast
قابل اعتماد
self-trust
اعتماد به نفس
trusty
قابل اعتماد
self assurance
اعتماد به نفس
self-reliance
اعتماد به نفس
aplomb
اعتماد بنفس
lack of confidence
کمی اعتماد به نفس
lack of self-confidence
کمی اعتماد به نفس
lack of confidence
کمبود اعتماد به نفس
lack of self-confidence
عدم اعتماد به نفس
lack of self-confidence
کمبود اعتماد به نفس
self doubt
عدم اعتماد بنفس
distrusts
سوء فن اعتماد نداشتن
disafected person
عنصر غیرقابل اعتماد
lack of confidence
عدم اعتماد به نفس
man of confidence
شخص مورد اعتماد
distrusting
سوء فن اعتماد نداشتن
distrust
سوء فن اعتماد نداشتن
diffidence
عدم اعتماد به نفس
trust in god
اعتماد یا توکل به خدا
diffidently
با نداشتن اعتماد بخود
authentic
موثق قابل اعتماد
reliably
بطور قابل اعتماد
distrusted
سوء فن اعتماد نداشتن
take down a notch (peg)
<idiom>
سلب اعتماد به نفس
dependable
قابل اعتماد توکل پذیر
confidence tricks
کلاهبرداری از راه جلب اعتماد
confidence trick
کلاهبرداری از راه جلب اعتماد
dependable
قابل اطمینان مورد اعتماد
in order to
<idiom>
اعتماد شخص را بدست آوردن
blue book
هر کتاب یا سند مستندوقابل اعتماد
trut
اعتماد کردن به امیدوار بودن
calculable
براورد کردنی قابل اعتماد
self confidence
اعتماد بنفس غرور بیجا
make out
<idiom>
باعث اعتماد،اثبات شخص
untrustworthy
غیر قابل اعتماد غیرمعتمد ناپایدار
conning
مخفف کلمه عامیانه confidence اعتماد
conned
مخفف کلمه عامیانه confidence اعتماد
cons
مخفف کلمه عامیانه confidence اعتماد
con
مخفف کلمه عامیانه confidence اعتماد
burn notice
علامت رمز برای نشان دادن اینکه یک نفر یا گروهی ازافراد قابل اعتماد نیستند
backstabber
خیانتکار
[همکاری یا دوستی که قابل اعتماد در نظر گرفته شود اما پشت سر آدم حمله می کند ]
self dependence
اتکاء به نفس اعتماد به نفس
self depedence
اتکاء بنفس اعتماد بنفس
exchanged stabilization fund
مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com