English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
Other Matches
vasomotor کنترل کننده رگها
vasomotor اعصاب محرک رگها
vasomotor nerves اعصاب محرک رگها
nerve racking خسته کننده اعصاب
nerve-racking خسته کننده اعصاب
nerve wrack خسته کننده اعصاب
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
discriminant تفکیک کننده جدا کننده
presenter ارائه کننده معرفی کننده
lifter مرتفع کننده برطرف کننده
transmitter منتقل کننده مخابره کننده
practicer تمرین کننده مشق کننده
suberter سرنگون کننده تضعیف کننده
modulator demodulator تلفیق کننده- تفکیک کننده
transmitters منتقل کننده مخابره کننده
thwarter خنثی کننده مسدود کننده
diverting سرگرم کننده منحرف کننده
preventive حفافت کننده جلوگیری کننده
supplicant درخواست کننده تضرع کننده
supplicants درخواست کننده تضرع کننده
insulator جدا کننده عایق کننده
cogitator اندیشه کننده مطالعه کننده
insulators جدا کننده عایق کننده
vibrators ارتعاش کننده نوسان کننده
toaster سرخ کننده برشته کننده
contractive جمع کننده چوروک کننده
vibrator ارتعاش کننده نوسان کننده
thickeners غلیظ کننده پرپشت کننده
coordinator هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
oppressive خورد کننده ناراحت کننده
sniffy افهار تنفر کننده فن فن کننده
striking force نیروی تک کننده یا کمین کننده
presenters ارائه کننده معرفی کننده
thickener غلیظ کننده پرپشت کننده
favourer یاری کننده مساعدت کننده
toasters سرخ کننده برشته کننده
venerator تکریم کننده ستایش کننده
gesticulant اشاره کننده وحرکت کننده
corruptor فاسد کننده منحرف کننده
acknowledger تصدیق کننده قبول کننده
provisioner تدارک کننده تهیه کننده
accaimer هلهله کننده تحسین کننده
intermediary وساطت کننده مداخله کننده
presentor ارائه کننده معرفی کننده
homager تجلیل کننده کرنش کننده
prosecutor پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutors پیگرد کننده تعقیب کننده
modifier اصلاح کننده تعدیل کننده
intermediaries وساطت کننده مداخله کننده
spell binder مسحور کننده مجذوب کننده
modifiers اصلاح کننده تعدیل کننده
whetstone تیز کننده تند کننده
desolater ویران کننده متروک کننده
corrupter فاسد کننده منحرف کننده
divider جدا کننده تقسیم کننده
hangers اویزان کننده معلق کننده
the producer and the consumer تولید کننده و مصرف کننده
desolator ویران کننده متروک کننده
trimmer دستکاری کننده صاف کننده
designative اشاره کننده تعیین کننده
hanger اویزان کننده معلق کننده
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
parity bit عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
flappy گل وگشاد
families محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper کج کننده واژگون کننده
flappy اویزان وگشاد
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilizer تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
stabilisers تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flare گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flares گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
supporting arms نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
negative true logic سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
analysis staff ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
gyro repeater تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumper شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers شوت کننده با پرش پرش کننده
vasa رگها
arteriovenous مربوط به رگها
out side دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
hypotension فشار خیلی ضعیف وغیرعادی رگها
hematoma توموریاغده محتوی خون خارج شده از رگها
intima درونی ترین غشاء پوششی رگها و سایررباطهای بدن
In the long run fatty food makes your arteries clog up. در دراز مدت مواد غذایی پر چربی باعث گرفتگی رگها می شوند .
puffer پف کننده
thinner کم کننده
mitigatory کم کننده
crepitant خش خش کننده
squelcher له کننده
refuser رد کننده
spurner رد کننده
surfy کف کننده
skittish رم کننده
squasher له کننده
abjurer or abjuror کننده
renunciant کننده
renunciant رد کننده
fillets پر کننده
mitigative کم کننده
syncopator غش کننده
jaberer پچ پچ کننده
fizzy کف کننده
deflective کج کننده
filleting پر کننده
crusher له کننده
repudiationist رد کننده
hopper لی لی کننده
hoppers لی لی کننده
filleted پر کننده
refutatory رد کننده
refutative رد کننده
fillet پر کننده
mauler له کننده
swooner غش کننده
mumbler من من کننده
deletive حک کننده
ear-splitting کر کننده
trackers پی کننده
bender خم کننده
solvent اب کننده
benders خم کننده
attenuant اب کننده
fillers پر کننده
commulator یک سو کننده
filler پر کننده
catterer پچ پچ کننده
sensor حس کننده
solvents اب کننده
whisperer پچ پچ کننده
percutient دق کننده
bandwidth یچ کننده
wheezier خس خس یا خر خر کننده
wheeziest خس خس یا خر خر کننده
wheezy خس خس یا خر خر کننده
bidders کننده
bidder کننده
prater پچ پچ کننده
prattfall پچ پچ کننده
noncommittal رد کننده
fluxing oil اب کننده
attacking تک کننده
solver حل کننده
doer کننده
doers کننده
rebutter رد کننده
tracker پی کننده
actuator فعال کننده
purificator تصفیه کننده
baffler گیج کننده
repessive جلوگیری کننده
repeater تکرار کننده
blowing agent عامل پف کننده
repealer لغو کننده
purificator تطهیر کننده
pronouncer اعلام کننده
backbiter غیبت کننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com