Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
unfair trade practice
اعمال تجاری نادرست
Other Matches
agent
مجموعهای از دستورات یا اعمال که خودکار روی یک داده یا فایل مشخص اعمال می شوند
agents
مجموعهای از دستورات یا اعمال که خودکار روی یک داده یا فایل مشخص اعمال می شوند
contructive larcency
مقصودسرقتی است که از مجموعه اعمال یک عده یا یک فرد ناشی شود در حالتی که این اعمال به تنهایی فاقد هر نوع وصف جنایی باشد
brain washing
مغزشویی روشی که به وسیله ان و ازطریق اعمال تدابیر و اعمال مختلف افکار و اعتقادات فردرا زایل و اعتقادات دیگری راجایگزین ان می کنند
The convict cannot distinguish between right and wrong
[distinguish right from wrong]
.
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص
[تشخیص درست را از نادرست]
بدهد.
alternative
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternatives
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
erasable
قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
dispersion
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
NAND function
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
denials
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
for-profit
<adj.>
تجاری
corporate
[commercial]
<adj.>
تجاری
mercantile
تجاری
commerical
تجاری
commercial
تجاری
commercial
<adj.>
تجاری
relating to business
<adj.>
تجاری
business
<adj.>
تجاری
fouled
نادرست
unsafe
نادرست
dishonest
نادرست
false
نادرست
sinister
کج نادرست
wrongful
نادرست
foul
نادرست
amiss
نادرست
spurious
نادرست
infirmly
نادرست
inconsequent
نادرست
inconsecutive
نادرست
out of trim
نادرست
out of a
نادرست
out of order
نادرست
phony
نادرست
false
<adj.>
نادرست
false code
کد نادرست
inexact
نادرست
crooked
نادرست
fouler
نادرست
fouls
نادرست
erroneous
نادرست
impure
نادرست
inaccurate
نادرست
unfair
نادرست
unfairly
نادرست
imprecise
نادرست
foulest
نادرست
in error
<adj.>
نادرست
trumped-up
نادرست
trumped up
نادرست
phoney
نادرست
phoneys
نادرست
phonies
نادرست
deals
توافق تجاری
deal
توافق تجاری
commerical language
زبان تجاری
trademark
علامت تجاری
factorship
نمایندگی تجاری
business inventories
موجودی تجاری
trades unions
اتحادیه تجاری
instrument of commerce
سند تجاری
businesses
شرکت تجاری
business
شرکت تجاری
trade fairs
نمایشگاه تجاری
trade fair
نمایشگاه تجاری
trade names
اسم تجاری
trademark
مارک تجاری
commercial marine
کشتی تجاری
commercial company
شرکت تجاری
balance of trade
تراز تجاری
argosy
کشتی تجاری
brand
علامت تجاری
branding
علامت تجاری
brands
علامت تجاری
commercials
اگهیهای تجاری
trade union
اتحادیه تجاری
trademarks
مارک تجاری
balance of trade
موازنه تجاری
business cycle
دور تجاری
trade unions
اتحادیه تجاری
commercial attache
وابسته تجاری
commercial area
منطقه تجاری
business mechines
ماشینهای تجاری
business graphics
گرافیکهای تجاری
business failure
ناکامی تجاری
business failure
شکست تجاری
trademarks
علامت تجاری
business enterprise
بنگاه تجاری
trade name
اسم تجاری
consortia
ائتلاف تجاری
franchise
حق اشتراک تجاری
trade balance
موازنه تجاری
trade barrier
ممانعت تجاری
trade barriers
موانع تجاری
trade credit
اعتبار تجاری
trade cycle
دور تجاری
trade discount
تخفیف تجاری
trade price
قیمت تجاری
trade mark
علامت تجاری
trade restriction
محدودیت تجاری
consortiums
ائتلاف تجاری
consortium
ائتلاف تجاری
commercial relations
مناسبات تجاری
market freedom
ازادی تجاری
memorandum of association
شرکتنامه تجاری
management group
ائتلاف تجاری
wrong answers
پاسخهای نادرست
wrong information
اطلاعات نادرست
false
ساختگی نادرست
vicious
بدطینت نادرست
wrongfully
بطور نادرست
misconstruction
تفسیر نادرست
misinformation
خبر نادرست
untrue
نادرست خائن
chucks
پرتاب نادرست
false information
خبر نادرست
misconstruction
تعبیر نادرست
inaccurate
نادرست یا غلط
misconstructions
تعبیر نادرست
misconstructions
تفسیر نادرست
foul play
کار نادرست
mispronunciation
تلفظ نادرست
false information
اطلاعات نادرست
mispronunciations
تلفظ نادرست
chuck
پرتاب نادرست
chucked
پرتاب نادرست
improper
نامناسب نادرست
false code
رمز نادرست
missatement
گفته نادرست
by indirection
با وسائل نادرست
inaccurately
بطور نادرست
errors
عقیده نادرست
error
عقیده نادرست
mistranslation
ترجمه نادرست
heterography
املای نادرست
unsound
ناخوش نادرست
distractor
گزینه نادرست
paralogism
قیاس نادرست
fallacy of composition
تعمیم نادرست
mispronounciation
تلفظ نادرست
inexactly
بطور نادرست
foul bill of lading
بارنامه نادرست
jackleg
ناشی نادرست
miscue
ضربه نادرست
exertions
اعمال
exercising a right
اعمال حق
exercised
اعمال
exercises
اعمال
doings
اعمال
undertakings
اعمال
exercising
اعمال
acts
اعمال
exertion
اعمال
exercise
اعمال
application
اعمال
applications
اعمال
franchises
حق استفاده از اسم تجاری
liner trade
کشتیرانی منظم تجاری
free zone
منطقه ازاد تجاری
franchise
حق استفاده از اسم تجاری
refusal to accept a bill
نکول اسناد تجاری
to go away
[off]
on business
به سفر تجاری رفتن
tight squeeze
<idiom>
شرایط سخت تجاری
advertising
تبلیغ و آگهی تجاری
trade cycle
دوره فعالیت تجاری
procyclical
در جهت دور تجاری
business data processing
داده پردازی تجاری
businedd data processing
داده پردازی تجاری
to go away on a business trip
به سفر تجاری رفتن
business software
نرم افزارهای تجاری
trade balance surplus
مازاد تراز تجاری
ship's master
کاپیتان کشتی تجاری
small business computer
کامپیوتر کوچک تجاری
commercial road traffic
ترافیک جاده تجاری
trade agreement
موافقت نامه تجاری
trade balance deficit
کسری تراز تجاری
trade pack
بسته بندی تجاری
extensions
تمدید اسناد تجاری
extension
تمدید اسناد تجاری
big business
واحد تجاری بزرگ
malfunctions
نادرست عمل کردن
lie
سخن نادرست گفتن
lied
سخن نادرست گفتن
lies
سخن نادرست گفتن
suggestio falsi
افهار و اعلام نادرست
true false questions
پرسشهای درست- نادرست
wild cat
بی اعتبار بی پشتوانه نادرست
off base
<idiom>
غیر دقیق ،نادرست
malfunctioned
نادرست عمل کردن
malfunction
نادرست عمل کردن
sigmatism
تلفظ نادرست حرف " س "
incorrect
نادرست یا به همراه خطا
misallocation of resources
تخصیص نادرست منابع
prismatic spectacles
عینک نادرست نما
mininformation
اطلاع یا خبر نادرست
foozle
بدساختن ضربت نادرست
paralpgize
قیاس نادرست ساختن
showing partial views
اعمال نظر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com