Total search result: 159 (3 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
impluse distortion |
اعوجاج ضربهای |
|
|
Other Matches |
|
impact ionization |
ایونیزاسیون ضربهای یونیزاسیون ضربهای |
tricrotism |
نبض سه ضربهای ضربان نبض بطور سه ضربهای |
impluse level |
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای |
line distortion |
اعوجاج خط |
distortions |
اعوجاج |
distortion |
اعوجاج |
attenuation compensation |
تصحیح اعوجاج |
asymmetrical distortion |
اعوجاج نامتقارن |
fortuitcus distortion |
اعوجاج اتفاقی |
bias distortion |
اعوجاج پیشقدری |
barrage jamming |
اعوجاج سد کننده |
current distortion |
اعوجاج جریان |
sound distortion |
اعوجاج صوت |
field distortion |
اعوجاج میدان |
pincushion effect |
اعوجاج بالشتکی |
phase distortion |
اعوجاج فاز |
end distortion |
اعوجاج انتهایی |
delay distortion |
اعوجاج تاخیری |
image distortion |
اعوجاج تصویر |
distortion factor |
ضریب اعوجاج |
to avoid distortion of the results [produced] by ... |
برای جلوگیری از اعوجاج نتایج توسط ... |
traumatic |
ضربهای |
dicrotism |
دو ضربهای |
posttraumatic |
پس ضربهای |
impact strength |
استحکام ضربهای |
impulse discharge |
تخلیه ضربهای |
impulse turbine |
توربین ضربهای |
impact load |
بار ضربهای |
impact exitation |
تحریک ضربهای |
impact force |
نیروی ضربهای |
shock excitation |
تحریک ضربهای |
implusive excitation |
تحریک ضربهای |
impluse exitation |
تحریک ضربهای |
strode analysis |
تحلیل ضربهای |
impact printer |
چاپگر ضربهای |
implusing signal |
سیگنال ضربهای |
mach wave |
موج ضربهای |
partial products |
حاصل ضربهای جز |
percussion press |
پرس ضربهای |
percussion welding |
جوشکاری ضربهای |
pulsating load |
بار ضربهای |
sambon kumite |
مبارزه سه ضربهای |
shock concrete |
بتن ضربهای |
transient voltage |
ولتاژ ضربهای |
tricrotic |
نبض سه ضربهای |
impluse wave |
موج ضربهای |
impluse voltage |
فشار ضربهای |
impluse tachometer |
تاکومتر ضربهای |
impulsive force |
نیروی ضربهای |
impluse breakdown |
شکست ضربهای |
impluse contact |
کنتاکت ضربهای |
impluse current |
جریان ضربهای |
impluse detector |
اشکارسازجریان ضربهای |
impluse function |
تابع ضربهای |
impluse generator |
مولد ضربهای |
impluse sender |
مولد ضربهای |
impluse switch |
کلید ضربهای |
impluse switch |
تکمه ضربهای |
ippon kumite |
مبارزه تک ضربهای |
impluse inertia |
لختی ضربهای |
batch mixer |
مخلوط کن ضربهای |
detonation |
انفجار ضربهای |
australian crawl |
کرال دو ضربهای |
shock waves |
موج ضربهای |
shock wave |
موج ضربهای |
drop test |
ازمایش ضربهای |
whipping |
حرکت ضربهای |
detonations |
انفجار ضربهای |
detached shock wave |
موج ضربهای منفصل |
oblique shock wave |
موج ضربهای مایل |
jia ippon kumite |
مبارزه ازاد تک ضربهای |
impluse protective level |
سطح فشار ضربهای |
impluse sound level |
سطح صوت ضربهای |
impluse withstand voltage |
فشار ضربهای ایستا |
jar ramming method |
روش ضربهای قالبریزی |
impluse voltage generator |
مولد فشار ضربهای |
impluse voltage cascade |
ابشار فشار ضربهای |
impluse turbine |
توربین فشار ضربهای |
impluse voltage test |
ازمایش فشار ضربهای |
impluse test |
ازمایش فشار ضربهای |
impluse voltage generation |
تولید فشار ضربهای |
impluse current generator |
مولد جریان ضربهای |
impluse circuit |
مدار جریان ضربهای |
pusher type furnace |
کوره نوع ضربهای |
impact crusher |
سنگ شکن ضربهای |
pulsed resistance welding |
جوشکاری مقاومتی ضربهای |
joint |
مفصل اتصال ضربهای |
impact transducer |
مبدل فرایندهای ضربهای |
tensile impact test |
ازمایش کشش ضربهای |
percussion riveter |
پرچ کننده ضربهای |
normal shock wave |
موج ضربهای عمود |
impluse breakdown voltage |
فشار شکست ضربهای |
mach line |
موج ضربهای ضعیف |
daisy wheel printer |
چاپگر اصلی ضربهای |
wavelet |
موج ضربهای کوچک |
impluse voltage stress |
تنش فشار ضربهای |
counted |
تعداد جریانهای ضربهای شمردن |
counts |
تعداد جریانهای ضربهای شمردن |
hig low jack |
ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد |
impluse voltage test technipue |
روش ازمایش فشار ضربهای |
tricrotic |
ضربان نبض بطورسه ضربهای |
count |
تعداد جریانهای ضربهای شمردن |
impluse circuit |
مدارایمپولز مدار فشار ضربهای |
counting |
تعداد جریانهای ضربهای شمردن |
bank shot |
ضربهای که به دیوار بخورد و برگردد |
impluse high tension generator |
مولد فشار قوی ضربهای |
impluse response |
رفتار در مقابل فشار ضربهای |
instantaneous short circuit current |
جریان اتصال کوتاه ضربهای |
lilies |
ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد |
sour apple |
ضربهای که میلههای 5 و01 را باقی میگذارد |
lenght |
ضربهای که توپ روی دیوارعقب میافتد |
light hit |
ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را نمیاندازد |
lily |
ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد |
initial alternating short circuit curren |
جریان متناوب اتصال کوتاه ضربهای |
half worcester |
ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد |
letting |
ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود |
forcing shot |
ضربهای که حریف را واداربه دفاع میکند |
let |
ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود |
lets |
ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود |
bedpost |
ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را بجا می گذارد |
big ball |
ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را می اندازد |
double pinochle |
ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد |
big four |
ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد |
do split |
ضربهای در بولینگ که میله جلو و 7 یا 01 را جا می گذارد |
bank shot |
ضربهای که گوی بیلیارد به کناره میز بخورد |
lip |
ضربهای که به لبه سوراخ گلف برسد و در ان نیفتد |
lofts |
ضربهای که گوی گلف را در مسیر منحنی بالامیبرد |
loft |
ضربهای که گوی گلف را در مسیر منحنی بالامیبرد |
give a catch |
زدن ضربهای که ممکن است بل گرفته شود |
leg glance |
ضربهای که توپ را مستقیما"به پشت توپزن می فرستد |
impluse voltage testing plant |
ازمایشگاه فشار ضربهای تاسیسات ازمایش فشارضربهای |
single |
ضربهای بایک امتیاز با تعویض محل دوتوپزن |
keilo |
ضربهای در کاراته بانوک انگشتان جمع شده |
late cut |
ضربهای که توپ را به منطقه پشت توپزن می فرستد |
deflections |
ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود |
forces |
ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد |
forcing |
ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد |
force |
ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد |
deflection |
ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود |
jars |
این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است |
jarred |
این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است |
jar |
این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است |
sidehiller |
ضربهای که گوی از شیب درچمن نرم سرازیر میشود |
maximum asymmetric three phase |
current short-circuit جریان اتصال کوتاه ضربهای سه فازه |
blocking |
گرفتگی مسیر جریان در تونل باد ناشی از موجهای ضربهای |
drag |
ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری |
dragged |
ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری |
drags |
ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری |
draw |
ضربهای که باعث برگشتن گوی بیلیاردپس از برخورد میشود حذف اسب از دور مسابقه کشیدن زه |
draws |
ضربهای که باعث برگشتن گوی بیلیاردپس از برخورد میشود حذف اسب از دور مسابقه کشیدن زه |
diamonds |
شکل موجهای ضربهای که معمولا در جریان خروجی راکتها بصورت لوزیهای پشت سر هم قابل مشاهده است |
bow wave |
موج ضربهای در سرعتهای مافوق صوت که جلوتر از لبه حمله جسمی که فاقد لبههای تیز میباشد بوجود می اید |
oddest |
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند |
odder |
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند |
odd |
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند |
jack hammer |
مته ضربهای مته چکشی |
unstart |
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است |
christmass tree |
ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 7 و 01 را برای راست دست و میلههای 2 و7 و 01 را برای چپ دست باقی می گذارد |