English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
English Persian
bump start اغاز مسابقه با هل دادن موتورسیکلت
Other Matches
drag bike موتورسیکلت مخصوص مسابقه سرعت
moto بخشی از مسابقه موتورسیکلت رانی
drag racing مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت
trialling مسابقه ازمایشی موتورسیکلت رانی
clutch start روشن و اماده بودن موتورسیکلت برای مسابقه
off road racing مسابقه موتورسیکلت رانی در زمینهای ناهمواربطول چند صد مایل
speedway مسابقه موتورسیکلت رانی بین تیمهای 4 نفره درمسیرهموارخاکی
dragstrip مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
moto cross مسابقه موتورسیکلت رانی درمسیر خاکی محدود تپه و پیچ جاده و پرش در دو بخش 03یا 54 دقیقه
guard line خط اغاز مسابقه شمشیربازی
wire خط اغاز یا پایان مسابقه
wires خط اغاز یا پایان مسابقه
pre game drills تمرینهای قبل از اغاز مسابقه
approach دورخیر دو کشتی گیر در اغاز مسابقه
barriers نقطه اغاز مسابقه اسبدوانی مانع
barrier نقطه اغاز مسابقه اسبدوانی مانع
approached دورخیر دو کشتی گیر در اغاز مسابقه
approaches دورخیر دو کشتی گیر در اغاز مسابقه
motorcycle with side car موتورسیکلت با جای اضافی وجدا موتورسیکلت با سایدکار
handicap مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
formation برنامه سازمان دفاعی یاتهاجمی در اغاز هر مسابقه
starting post تیری که در مسابقه دوجای اغاز و حرکت را نشان میدهد
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
checkpoint علامتی در نزدیکی خط اغاز هرکدام از نقاط معین توقف در نوعی مسابقه دوصحرانوردی به کمک نقشه وقطبنما
checkpoints علامتی در نزدیکی خط اغاز هرکدام از نقاط معین توقف در نوعی مسابقه دوصحرانوردی به کمک نقشه وقطبنما
check-points علامتی در نزدیکی خط اغاز هرکدام از نقاط معین توقف در نوعی مسابقه دوصحرانوردی به کمک نقشه وقطبنما
dump شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
initials پاراف در اغاز قرار دادن
initialed پاراف در اغاز قرار دادن
initialling پاراف در اغاز قرار دادن
initialing پاراف در اغاز قرار دادن
initialled پاراف در اغاز قرار دادن
initial پاراف در اغاز قرار دادن
compete مسابقه دادن
tourney مسابقه دادن
competed مسابقه دادن
competes مسابقه دادن
to scamper مسابقه دادن
race مسابقه دادن بسرعت رفتن
row a race مسابقه کرجی رانی دادن
raced مسابقه دادن بسرعت رفتن
races مسابقه دادن بسرعت رفتن
to show somebody up [in a competition] کسی را شکست دادن [در مسابقه ورزشی]
campaing شرکت دادن اسب در یک دوره مسابقه
prodify تغییر دادن در تولیداتومبیلهای مسابقه طبق مقررات
experimental free handicap دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
face off رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
dawns اغاز اغاز شدن
dawning اغاز اغاز شدن
dawned اغاز اغاز شدن
dawn اغاز اغاز شدن
motorcycle موتورسیکلت
bikes موتورسیکلت
motorcycles موتورسیکلت
bike موتورسیکلت
motor assisted bicycle موتورسیکلت
autocycle موتورسیکلت
motorcycle headlamp نورافکن موتورسیکلت
sidecars اتاقک موتورسیکلت
handle bar دسته موتورسیکلت
biker موتورسیکلت سوار
sidecar اتاقک موتورسیکلت
skull practice کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligans مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligan مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
tug of war مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
sack race مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
motor cycle دوچرخه موتوردار موتورسیکلت
luggage carrier ترک بند موتورسیکلت
observers گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
observer گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
selling plater اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
opener مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
To stay the course . تا آخر ماندن ( به مسابقه و مبارزه وغیره تا آخر ادامه دادن )
tourist trophy مسابقههای سالانه موتورسیکلت سواری درجزیره من انگلستان
sidecar جای اضافی چرخ دار پهلوی راننده موتورسیکلت
trail bike موتورسیکلت کوچک سبک برای مسیرهای خارج از جاده
sidecars جای اضافی چرخ دار پهلوی راننده موتورسیکلت
seniors مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
senior مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
off roader شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل
match play مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
stable گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
abinitio از اغاز
kick-offs اغاز
kick-off اغاز
jump off اغاز
insteps اغاز
scratch line خط اغاز
inception اغاز
instep اغاز
getaways اغاز
authorship اغاز
getaway اغاز
venue اغاز
venues اغاز
beginning اغاز
terminus a que اغاز
initio در اغاز
onset اغاز
beginnings اغاز
initiation اغاز
entrancing اغاز
get away اغاز
entrances اغاز
entranced اغاز
entrance اغاز
initation اغاز
primordium اغاز
origins اغاز
incipience or ency اغاز
origin اغاز
inchoation اغاز
originationu اغاز
exordium اغاز
commencement اغاز
outset اغاز
kick off اغاز
quadrangular meet مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
primes درجه یک اغاز
initiating اغاز کردن
introductive اغاز کننده
inaugurate اغاز کردن
initialing واقع در اغاز
from a to izzard از اغاز تا انجام
at the start در اغاز کار
births اغاز کردن
begins اغاز شدن
initiates اغاز کردن
births اغاز زاد
takeoff اغاز پرش
inaugurated اغاز کردن
inaugurates اغاز کردن
inaugurating اغاز کردن
birth اغاز کردن
revivals اغاز رونق
birth اغاز زاد
initiate اغاز کردن
initiated اغاز کردن
uppermost از اغاز از ابتدا
to take to اغاز نهادن
inaugurator اغاز کننده
begin اغاز شدن
debuts اغاز کار
debut اغاز کار
begin اغاز کردن
incept اغاز کردن
self initiated خود اغاز
commencing اغاز کردن
commences اغاز کردن
commenced اغاز کردن
commence اغاز کردن
inchoate اغاز کردن
initialed واقع در اغاز
initials واقع در اغاز
at first در اغاز کار
push off اغاز کردن
nodal point نقطه اغاز
initialling واقع در اغاز
initialled واقع در اغاز
initial واقع در اغاز
alpha and omega اغاز و فرجام
revival اغاز رونق
begins اغاز کردن
thru از اغاز تاانتها
to push off اغاز کردن
initial point نقطه اغاز
takeoffs اغاز پرش
launching اغاز کردن
start bit بیت اغاز
prime درجه یک اغاز
start of heading اغاز سرفصل
jump off اغاز حمله
som اغاز پیام
start of taxt اغاز متن
lead off اغاز کردن
leadoff اغاز ضربت
soft start اغاز نرم
wire to wire از اغاز تا فرجام
launch اغاز کردن
alphas اغاز شروع
alpha اغاز شروع
start of message اغاز پیام
launches اغاز کردن
incipit شروع و اغاز
primed درجه یک اغاز
launched اغاز کردن
corrosive attack اغاز و توسعه خورندگی
upfield نقطه اغاز بازی
era اغاز تاریخ عصر
to take arms جنگ اغاز کردن
originating اغاز شدن یاکردن
pullulate اغاز توسعه نهادن
decadence فساد اغاز ویرانی
prefacing اغاز پیش گفتار
hajime اغاز مبارزه کاراته
christmas tide هفتهای که اغاز ان 42دسامبراست
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com